جوانان با ایدههای نو کشاورزی را سودآور کرده اند
کشاورزی دیروز، کشاورزی امروز
کشاورزى یک کار و شغل اقتصادى است. هزینه تولید گل، به طور متوسط ٣٠ درصد قیمت تمام شده یک شاخه گل است. اما هزینه تولید یک بشکه نفت بیش از ٣٠ درصد قیمت تمام شده آن است. این یعنى ایران در صادرات محصولات کشاورزى نسبت به نفت مزیت دارد.

پیرمرد در سایه سازههاى نیمه کاره نشسته دستهاى بهم گره خوردهاش بلاتکلیفاند، نه روى زانوهایش مىماند نه بالاى عصایش، فقط گه گاهى بالاى چشمهایش سایهبان مى شود. پشت این سازهها تا جایى که چشم کار مىکند زمین است. زمینهایی که بخشهایی از آن کاشته شده و بخشهایی از آن هنوز برای کشت آماده نیست و گویا باید برای ساخت سازههای بعدى آماده شود.
به گزارش ایانا، اینجا یکی از زمینهاى اطراف تهران، در ورامین است. جایی که در زمانى نه چندان دور جایی برای کشت بود، حاج حسین رضایی این زمینها را از پدرانش به ارث برده و از اول هم زمین کشاورزى بوده است. او دستهایش را جلو مىآورد و مىگوید: «کشاورزی آسون نبود الانم آسون نیست ولی حداقل الان سه پسر و دو دامادم که روى زمین کار میکنند می تونن زمان بیشترى براى بودن کنار خانوادهشون داشته باشن و اینقدر هم دردسر نکشند. این ساختمونها پیشنهاد پسر کوچکترم هست. میگه گلخانه بیشتر و بهتر کار میکنه و زحمت کمتری هم داره.....
او توضیحات دیگرى هم میدهد که نشان دهنده آن است پسر حاج حسین با برنامه چندین ساله پیگیر این زمینهاست. او مهندس است و میخواسته به شهر دیگرى براى کار برود اما حالا که تکه زمینى از پدر گرفته و ایدهاش جواب داده فکر رفتن را از سرش بیرون کرده و به بقیه برادرها و فامیلش پیشنهاد شراکت و سرمایهگذاری داده است.
این تنها یک تصویر نیست بلکه واقعیتی است که آهسته آهسته به بقیه روستاها نیز رسوخ کرده است. روستاها و کشاورزانی که از بازار و محصول سررشته دارند. برای کشت و کارشان برنامه دارند، میدانند که چه محصولی را با چه نیتی باید بکارند و چطور آن را عمل بیاورند.
شاید زحمت کشت و کار روى زمین کم نشده باشد اما همین قدر که کشاورزان جوان مطالعه دارند و سرزمینشان را میشناسند زمانهشان را به کلی تغییر داده است.
هوای داخل ساختمان به قدرى مرطوب و مطبوع است که از یاد مىبرى اینجا وسط یک بیابان است. اینجا یکی از پیشرفتهترین گلخانههایی است که در آن گلهای شاخه بریده پرورش میدهند. اینجا هم یک مجموعه تقریبا خانوادگى است. خانواده کبریایی بخش بزرگى از این زمینها را داشته و بخش دیگری را نیز به آن اضافه کرده و کارشان را توسعه دادهاند.
مهدى کبریایى زاده تحصیل کرده مهندسی است و براى کار گلخانهداری دورههای متعددی در خارج از کشور به خصوص هلند دیده و بیشتر کارکنانش را به تناسب محل کار و نوع تخصصشان برای دوره دیدن به هلند فرستاده است.
او کشاورزى، پرورش گل و کشات صیفی جات را در گلخانه یک کار تخصصی و کاملا اقتصادی میداند. او در پرورش گل تخصص دارد و به نظرش بقیه رشتههاى کشاورزی هم همین طور است.
او مىگوید: کشاورزى یک کار و شغل اقتصادى است. هزینه تولید گل، به طور متوسط ٣٠ درصد قیمت تمام شده یک شاخه گل است. اما هزینه تولید یک بشکه نفت بیش از ٣٠ درصد قیمت تمام شده آن است. این یعنى ایران در صادرات محصولات کشاورزى نسبت به نفت مزیت دارد.
تولید ما 90 شاخه گل آنتوریوم در متر مربع (برای یکسال) است که حدود 20 تا 40 شاخه بالاتر از برداشت معمول آنتوریوم در واحد سطح (50 تا 70 شاخه) است. این نکته را هم به یاد داشته باشید که فقط 30 درصد تولید ما به صادرات میرسد و بقیه در بازار داخلی فروخته میشود.
کبریاییزاده در مورد صادرات گل اینگونه توضیح میدهد: بیشتر مقاصد صادراتی ما اروپا و کشور روسیه است. اما صادرات به خصوص صادرات گل به واقع کار آسانی نیست و هیچ مرجعی هم از در عمل از آن حمایت نمیکند. البته ما هم منتظر هیچ مرجع و مسئولی نماندیم و صفر تا صد صادرات را خودمان انجانم میدهیم.
البته اینها تنها نمونههاى تغییر وضعیت کشاورز و کشاورزان نیستند، اینها تنها مشتی نمونه خروار هستند. در حال حاضر با توجه به پیشرفتها و وجود ابزارهای لازم کشاورزی تبدیل به یک شغل با محاسبات خاص خودش شده است. محاسباتی که نشان میدهد کار کشاورزی قدم در راههای جدیدی گذاشته است. هر چند هنوز هم تعداد زیادی از زمینهای کشاورزی به شیوه سنتی کشت میشود اما نسل جدیدی که جذب بخش مشاغل کشاورزی شدهاند نه از سرناچاری بلکه با محاسبات اساسی وارد این شغل شدهاند.
میزان سطح زیر کشت مکانیزه و ارقام جدیدی که برای کشت به محصولات اضافه شدهاند هم نشان میدهد نسل جدید کشاورزان هم رانندگی تراکتور میداند هم رانندگی خودروی شاسى بلند. یکی از همین کشاورزان جوان که یکی از خودروهای روز دنیا را سوار میشود، می گوید: من این خودرو را با همین زمین کشاورزی و گلخانه خریدهام. این خودرو را اقساط خریدهام ولی تمام قسطهایش را با درآمد همین زمین و به طور منظم پرداخت کردهام.
نسل اینطور کشاورزان تازه است اما به سرعت در حال گسترش. وقتی یک تحصیل کرده کشاورزی توانسته در مازندران آووکادو پرورش دهد یا کشاورزان دیگری در جنوب سیستان توانستهاند میوهها و محصولات گرمسیری و استوایی پرورش دهند و به بازار هم عرضه کنند که از قضا مشتریهای پروپا قرصی هم دارد نشان میدهد باید تصورمان از کشاورز یا کشاورزی را تغییر دهیم.
دیدگاه تان را بنویسید