طلای سرخ در دست دلالان مسفروش
زعفران که به لحاظ نقش درآمدزاییاش برای کشور به طلای سرخ نیز شهرت دارد همواره زینتبخش اقتصاد کشاورزی کشورمان بوده است. این گیاه عطرآگین نیز از سفره پرسخاوت حاشیههای کویر و با تولید سالانه حدود 200 تن، کشورمان را بر اریکه تولید جهانی قرار داده است. متأسفانه سرنوشت این محصول که بیش از 60 درصد تولیدش به 40 کشور دنیا صادر میشود در مناسبات پیچیده و دیرینه دلالی درنهایت رقم میخورد.
عبدالحسین طوطیایی - پژوهشگر کشاورزی
زعفران که به لحاظ نقش درآمدزاییاش برای کشور به طلای سرخ نیز شهرت دارد همواره زینتبخش اقتصاد کشاورزی کشورمان بوده است. این گیاه عطرآگین نیز از سفره پرسخاوت حاشیههای کویر و با تولید سالانه حدود 200 تن، کشورمان را بر اریکه تولید جهانی قرار داده است. متأسفانه سرنوشت این محصول که بیش از 60 درصد تولیدش به 40 کشور دنیا صادر میشود در مناسبات پیچیده و دیرینه دلالی درنهایت رقم میخورد. سیستمی که این طلای گرانبها را با هیبتی به قدر و قیمت مس به کشورهایی مانند امارات، هنگکنگ، اسپانیا، چین، افغانستان و... صادر میکند تا که حداکثر ارزش افزوده را و تنها به وسوسه منافع خود نصیب آن کشورها کنند. در شرایطی که هر کیلوگرم زعفران در بستههای 10 گرمی در بازارهای بینالمللی به بیش از سه هزار و 600 دلار به فروش میرسد، اما بهصورت فلهای با بهایی کمتر از یکسوم و حدود یک هزار و 200 دلار به فروش میرسد. در چنین حالتی اگر تنها 100 تن زعفران صادراتی به این شیوه عرضه شود سالانه حداقل معادل 220 میلیون دلار از درآمد ملی و هم از جیب کشاورزان زحمتکش این محصول از دست میرود. بدون تردید ساماندهی صادرات پرجاذبه زعفران و حذف واسطهها میتواند سهم درآمد ارزی ناشی از آن را تا سطح صادرات پسته ارتقاء دهد. متأسفانه در حال حاضر از حدود 230 میلیون دلار صادرات جهانی تنها 40 درصد سهم کشور ما است. کشوری که تولید 90 درصد جهانی را به خود اختصاص میدهد. مؤسسه پژوهشهای اقتصادی کشاورزی در یک پژوهش روی همبستگی صادرات محصول زعفران و رشد بخش کشاورزی نتیجهگیری کرد که هم در ایران و هم در اسپانیا این همبستگی مثبت و رونق صادرات منجر به افزایش رشد اقتصادی شده است (نصابیان و جعفری، 1395).
نکته محوری درباره این محصول آن است که 90 درصد از 380 تن تولید جهانی زعفران در ایران صورت میگیرد؛ بنابراین مدیریت بازرگانی کشورمان میتواند با یک برنامهریزی دقیق خود تعیینکننده قیمت جهانی زعفران باشد، اما با صادرات فلهای در حقیقت نبض این کنترل در اختیار کشورهایی قرار گرفته است که زعفران فلهای را در بستهبندیهای خود مجدداً عرضه کنند. بهعنوانمثال در سال 1391 با صادرات حدود 140 تن زعفران 420 میلیون دلار درآمد ارزی بهدست آمده است، اما این درآمد در سال 1393 با 159 تن صادرات به 228 میلیون دلار کاهش پیدا کرده است. آیا این جای پرسش نیست که چرا کشوری که عمده زعفران جهان را تولید میکند اینچنین دستخوش نوسانات بازار قرار میگیرد؟ جالب اینجا است که در سالهای 1394 و 1395 که صادرات زعفران کشور به یکسوم تقلیل یافت اندکی بر قیمت زعفران افزوده نشد. مورد دیگر آن است که این محصول اساساً بهعنوان کالای لوکس و نه اساسی محسوب میشود؛ بنابراین در صورت یک سیاست متمرکز و حمایتی، افزایش قیمت زعفران و حتی در شرایطی که مانند سال جاری که ارزش پول ملی در برابر دلار کاهش چشمگیر داشت به رونق بیشتر تولیدکنندگان منجر میشود. سیستم خرید فلهای زعفران توسط حلقههای واسطهها و عدم برنامههای حمایتی وزارت بازرگانی چه در توسعه صنایع بستهبندی و چه گشودن بازارهای بینالمللی بهویژه در شرایط بحران ارزی اساساً به آشفتگیهای بیشتری در بازار داخلی زعفران منجر شده است. ازجمله سیاستهای حمایتی دولت، عرضه محصول زعفران در تالار بورس و تعیین قیمتهای مناسب و بالا برای آن و از آنسو کاهش تعرفههای صادرات است. برای کشوری که در تولید محصولی مانند زعفران در جایگاه تکقطبی است این امتیاز وجود دارد که تمامی مؤلفههای تنظیم بازار جهانی در دستش باشد. در چنین فضایی اساساً آیا جایی برای حلقه واسطهها وجود دارد؟
دیدگاه تان را بنویسید