ایران، مسیر ترانزیتی کشورهای CIS برای رسیدن به آبهای آزاد
سیدمیثم لاجوردی - مدیرگروه حملونقل مرکز مطالعات اقتصادی دانشگاه علم و صنعت
یکی از مهمترین ارکان در روابط تجاری بین ایران و کشورهای عضو اوراسیا و همچنین ترانزیت کالا از طریق ایران، بعد حملونقل است که باوجود اهمیت بالا، توجه کافی به آن نشده است. بازار اوراسیا بخش اعظم بازار CIS (کشورهای مستقل مشترکالمنافع) را که یک بازار 400میلیون نفری است، به خود اختصاص میدهد که از موقعیت خوبی برای تجارت کشور برخوردار است، اما برای تحقق این بازار تجاری برای کشور، نیازمند فراهم بودن زیرساختهای حملونقلی کشور هستیم.
اصلیترین زیرساخت مورد نیاز برای محقق شدن بازار صادراتی و ترانزیتی، حملونقل ریلی است. کشورهای CIS محصور در خشکی هستند و میتوانند از طریق راه ترانزیتی ایران، بخش قابل توجهی از کالاهای صادراتی خود را از طریق آبهای آزاد ایران به کشورهای اروپایی صادر کنند که در این راه، زیرساخت ریلی بهترین کارایی را خواهد داشت.
دو مرز اینچهبرون در استان گلستان و مرز سرخس در خراسان رضوی، دو مرزی هستند که ایران را به کشورهای CIS متصل میکنند، با این حال با چالشهای جدی مواجه هستند. محور گرمسار-اینچهبرون در زیرساخت ریلی کشور، از محورهای قدیمی است و تجهیزات کاملی ندارد و به همین دلیل نیز سرعت تردد قطارها افزایش مییابد و دیگر برای صاحب بار مقرون به صرفه نیست که کالاهای ترانزیتی و تجاری خود را از این طریق ارسال کند، بنابراین درصد حمل بار از این خط بسیار اندک است. پس از آنکه محور اینچهبرون–گرگان در سال 1390 افتتاح شد و خط را کامل کرد، تصور میشد ظرفیت خوبی در این محل ایجاد شود و حمل بار به مرز سه میلیون تن برسد، اما در این سالها بیش از 300هزار تن از آن محور عبور نکرده است.
به همین دلیل هم موضوع برقی کردن این خط در بین مسئولان مطرح شد، اما با توجه به پرهزینه بودن آن، برای این اقدام با روسیه قراردادی منعقد شد. در این میان برقی کردن کل این محور مورد نیاز نیست، بلکه محور گرمسار-ساری که شیب و فراز زیادی دارد اگر برقی شود، میتواند به اقبال این خط و کاهش زمان سیر بار، کمک کند.
محور سرخس، در حال حاضر اصلیترین محوری است که برای ترانزیت بار در شرق و شمالشرق کشور مورد استفاده قرار میگیرد. اکنون 90درصد ترانزیت ریلی کشور از محور بندرعباس- سرخس صورت میپذیرد. این محور به علت عبور از مرکز کشور (محور بافق- بندرعباس) که یکی از گلوگاههای کشور است، زمان سیر بار را افزایش میدهد، حال با یک مدیریت بهرهبرداری درست، حمل بار میتوانست در مدت زمان کوتاهتری (دو تا سه روز) انجام شود، اما اکنون شاید بیش از ده روز به طول بیانجامد.
نبود زیرساخت مناسب سبب شده تا بار در این مسیر چندان جاری نشود، باوجودیکه بازار مصرف برای آن فراوان است. در نظر داشته باشید که کشورهای CIS در حوزه غلات و مواد معدنی بسیار غنی هستند و بازار مصرف خوبی در جهان دارند، اما برای صادرات آنها نیازمند دسترسی به آبهای آزاد هستند. اکنون نزدیک به 10 میلیون تن بار در کشورهای CIS وجود دارد که باید به آبهای آزاد برای ترانزیت به کشورهای دیگر دسترسی پیدا کنند.
چالش جدی دیگری نیز در این مسیر وجود دارد؛ در پایانهها در عملیات تخلیه و بارگیری با کندی مواجه هستیم و برنامهریزی مشخصی برای آنها نداریم. فقط هفت روز از مسیر 12روزهای که در محور بندرعباس-سرخس به طول میانجامد، به علت معطلی در پایانهها برای عملیات تخلیه و بارگیری است. برهمین اساس ایجاد فرآیندهای نرمافزاری برای سهولت در حملونقل بار ضروری است و باید مدیریت بهرهبرداری در پایانهها با ایجاد نظم، افزایش یابد تا زیرساخت فراهم شده و کالا بتواند از این طریق منتقل شود.
با در نظر داشتن اینکه محصولات کشاورزی، عمدتا فسادپذیر هستند، حال اگر حجم بار کالاهای فسادپذیر قابل توجه باشد، حملونقل آن از طریق هواپیما منطقی به نظر نمیرسد و هزینه کالا را افزایش میدهد. بنابراین اگر زیرساخت حملونقل ریلی فراهم شود، میتوان بار بیشتری را در مسیر جابهجا کرد. در نظر داشته باشید که هر قطار باری، معادل 60 تریلی و بیش از چهار هواپیما، بار جابهجا میکند. اگر قطارها به مخازن دارای سیستم سرمایشی مجهز شوند، طبیعتا میتوانند حجم کالای بیشتری را به داخل کشور منتقل کنند که بسیار مقرونبهصرفهتر خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید