تغییر رویکرد پروژه های تحقیقاتی از موسسه‌ محوری به برنامه‌ محوری

تغییر رویکرد پروژه های تحقیقاتی از موسسه‌ محوری به برنامه‌ محوری

وحید زندی فخر 

کارشناس روابط عمومی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور

 

در راستای بیانات غلامرضا گل محمدی، رئیس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی در مراسم تجلیل از محققان برتر،  مبنی بر تغییر زیست ‌بوم این سازمان از موسسه‌ محوری به برنامه‌ محوری، لازم است به ابعاد مختلف این تغییر نگاهی دقیق و استراتژیک داشته باشیم. این تغییر رویکرد نه تنها به تحول در ساختار داخلی سازمان کمک می‌کند، بلکه موجب ارتقای کارایی و تاثیرگذاری بیشتر در زمینه‌ های کشاورزی، آموزش و ترویج خواهد شد.

 

مفهوم موسسه ‌محوری و چالش‌ های آن

در موسسه ‌محوری، توجه و منابع سازمان بیشتر به فعالیت ‌ها و پروژه ‌های مرتبط با موسسات و مراکز تحقیقاتی، متمرکز است. این رویکرد بیشتر بر روی ساختار و هویت موسسات خود سازمان تأکید دارد و ممکن است مشکلات عدیده‌ای را در پی داشته باشد که در ادامه به مهمترین آنها اشاره می شود:

عدم هم ‌راستایی با نیازهای روز کشاورزی: ممکن است موسسات مختلف به‌ صورت جزیره ‌ای عمل کنند و نیازهای واقعی کشاورزان و وضعیت روز کشور را در نظر نگیرند. در این وضعیت، موسسات بیشتر به پروژه هایی می پردازند که تنها ارتباطی تنگاتنگ با فعالیت اصلی تحقیقاتی آنها داشته و کمتر به طرح های مشترک، توجه دارند.

پراکندگی منابع و انرژی: وقتی موسسات مختلف به ‌طور مستقل کار می ‌کنند ممکن است هماهنگی بین آنها وجود نداشته باشد که این امر موجب اتلاف منابع و تلاش ‌های غیرموثر می ‌شود. بنابراین استفاده از ظرفیت موسسات برای پیشبرد هماهنگ پروژه ها ضروری است.

کاهش انعطاف ‌پذیری: موسسه ‌محوری به طور طبیعی بر توسعه و اجرای سریع برنامه ‌های جدید در پاسخ به چالش ‌های فوری کشاورزی، نظیر تغییرات اقلیمی یا بحران ‌های زیست‌ محیطی محدودیت دارد؛ در حالی که برنامه محوری، این چالش را به حداقل می رساند.

 

انتقال به برنامه‌ محوری: مفهوم و اهداف

در رویکرد برنامه‌ محوری، سازمان به جای اینکه تنها بر اساس موسسات و واحدهای داخلی خود حرکت کند، فعالیت ‌ها را بر اساس برنامه‌ ها و پروژه‌ های مشخص و قابل ارزیابی طراحی و اجرا می ‌کند. این تغییر رویکرد می ‌تواند ویژگی‌ ها و مزایای زیر را به همراه داشته باشد:

تمرکز بر حل مشکلات واقعی: برنامه‌ محوری امکان تمرکز دقیق ‌تر بر مسائل و چالش ‌های بین بخشی کشاورزی و نیازهای فوری آن را فراهم می ‌آورد. این برنامه ‌ها می ‌توانند شامل مباحثی نظیر بهبود تولیدات کشاورزی، استفاده بهینه از منابع آبی، توسعه کشاورزی پایدار، مدیریت تغییرات اقلیمی و غیره باشند.

انعطاف ‌پذیری بیشتر: با حرکت به سوی برنامه ‌محوری، سازمان قادر است به سرعت خود را با تغییرات و چالش ‌های جدید هم‌ راستا کند و در برابر بحران ‌ها یا تحولات جهانی واکنش سریع ‌تری داشته باشد.

مدیریت منابع بهینه: بر خلاف موسسه‌ محوری که ممکن است منابع در هر موسسه به طور مجزا استفاده شود، در برنامه‌ محوری منابع انسانی، مالی، فنی و آزمایشگاهی بر اساس نیاز هر برنامه به‌ طور موثر تخصیص می ‌یابد. به عبارتی شبکه ای از امکانات موجود برای دستیابی به اهداف، شکل می گیرد.

هم ‌افزایی بین بخش ‌ها و همکاری ‌های بین ‌المللی: در برنامه‌ محوری، برنامه‌ ها به‌ طور مشترک توسط گروه ‌های مختلف سازمان طراحی و اجرا می ‌شوند. این رویکرد هم ‌افزایی و همکاری‌ های درون ‌سازمانی و برون ‌سازمانی را تسهیل می‌ کند.

 

اصول و رویکردهای کلیدی برای حرکت به برنامه ‌محوری

تحلیل نیازهای اولویت ‌دار کشاورزی و طراحی برنامه ‌های هدفمند، از مهمترین مواردی است که برای نهادینه کردن رویکرد جدید، ضرورت دارد. یکی از نخستین گام ‌ها در این تغییر، شناسایی و تحلیل دقیق چالش ‌ها و نیازهای کشاورزی در سطح ملی و منطقه‌ ای است؛ مواردی مانند: افزایش بهره‌ وری و تولید پایدار محصولات کشاورزی، مدیریت بحران‌ های زیست ‌محیطی و تغییرات اقلیمی، آموزش و توانمندسازی کشاورزان برای استفاده از فناوری ‌های نوین، توسعه و ترویج کشاورزی مدرن همزمان با کاهش آسیب‌ های زیست ‌محیطی.

برای تضمین موفقیت برنامه ها، باید مشارکت ذینفعان مختلف از جمله کشاورزان، استادان و پژوهشگران دانشگاهی، صنعتگران و بخش ‌های دولتی و خصوصی جلب شود. طراحی برنامه‌ ها باید مبتنی بر مشارکت جمعی و پاسخ به نیازهای واقعی این گروه ‌ها باشد. همچنین برنامه ‌محوری مستلزم آن است که تمام فرآیندها بر اساس نتایج و ارزیابی‌ های مستمر پیش رود. در این مدل، هر برنامه باید دارای شاخص‌ های عملکردی مشخص باشد که ارزیابی میزان موفقیت آن را ممکن سازد. برای مثال: میزان افزایش تولید محصولات کشاورزی، کاهش مصرف آب و انرژی در کشاورزی و یا درصد بهره‌ مندی کشاورزان از فناوری ‌های نوین. این ارزیابی ‌ها به سازمان کمک می ‌کند که برنامه ‌ها را به‌ طور مداوم بهینه‌ سازی کرده و به تغییرات واکنش نشان دهد.

برای اجرای موثر برنامه ‌های کشاورزی و پژوهشی، استفاده از فناوری ‌های نوین در مدیریت اطلاعات و فرآیندها ضروری است. ابزارهایی مانند سیستم‌ های مدیریت پروژه، پلتفرم‌ های آنلاین برای آموزش و ترویج و داده‌ های بزرگ (Big Data) در پیگیری و ارزیابی برنامه ‌ها به سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی یاری می رسانند.

یکی از اجزای کلیدی در برنامه‌ محوری، ارتباط مستمر و موثر با کشاورزان و ذینفعان است. از طریق رسانه ‌های دیجیتال، کارزار‌های ترویجی، کارگاه‌ های آموزشی و پلتفرم‌ های مشاوره آنلاین، می ‌توان برنامه ‌ها را معرفی و افراد را به مشارکت در آنها ترغیب کرد.

در سطح جهانی، کشورهایی مانند هلند و ایالات متحده تجربه موفقی در زمینه تغییر رویکرد از مجموعه ‌محوری به برنامه‌ محوری داشته‌اند. در این کشورها، سازمان ‌های کشاورزی و تحقیقاتی برنامه ‌های هدفمند و پروژه ‌محور را برای حل مشکلات خاص کشاورزی ایجاد کرده ‌اند. البته در ایران، برنامه ‌هایی مانند توسعه کشاورزی پایدار و مدیریت منابع آب در استان‌ های مختلف، نمونه‌ هایی از حرکت به سمت برنامه ‌محوری به شمار می روند. این برنامه‌ ها، با هدف بهبود کارایی و صرفه ‌جویی در منابع، تحت نظارت و ارزیابی دقیق قرار دارند.

به طور کلی انتقال از موسسه ‌محوری به برنامه‌ محوری در سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی یک گام اساسی در جهت بهبود کارایی، هماهنگی و اثربخشی این سازمان است. با تمرکز بر برنامه‌ها و پروژه‌ های هدفمند، سازمان می‌ تواند بهتر و سریع ‌تر به نیازهای کشاورزان پاسخ دهد و از منابع خود به ‌طور بهینه استفاده کند. به عنوان مثال، در پروژه استفاده جلبک به عنوان یکی از مواد تغذیه ای برای دام، حداقل دو موسسه علوم دامی و علوم شیلاتی در همکاری با هم می توانند به اهداف مورد نظر دست یابند. در اینجا موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، وظیفه شناسایی گونه‌ های خاص جلبک که برای خوراک دام مفیدترند و نیز راه‌ های بهبود فرآوری جلبک‌ برای استفاده بهتر در خوراک دام را بر عهده می گیرد و موسسه تحقیقات علوم دامی کشور نیز تحقیقات علمی برای تاثیر جلبک ‌های دریایی بر رشد دام ‌ها، بهبود عملکرد تولیدی (مثل تولید شیر یا گوشت) و همچنین تاثیر آنها بر سلامت دام‌ ها را بررسی می ‌کند.

 این تغییر نیاز به برنامه ‌ریزی دقیق، هم ‌افزایی درون و برون‌ سازمانی، استفاده از فناوری ‌های نوین و ارزیابی مستمر دارد تا در نهایت بتواند به تحول و پیشرفت کشاورزی کشور منجر شود.

 

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید