اما و اگرها 4 نوامبر برای صادرات نفت ایران؛
خواب صادرات صفر؛ برای نفت ایران تعبیر نمیشود
ایانا_ گروه اخبار و رویدادها|| صادارات صفر! این خوابی است که آمریکاییها برای ایران دیدهاند. دونالد ترامپ در رجزخوانیهای تحریمی خود، بارها تاکید کرده است که میخواهد صادرات نفت ایران را به صفر برساند. موضوعی که بسیاری از کارشناسان شکست آن را از همین حالا تضمین کردهاند. این گروه تاکید دارند که به طور قطع صادرات نفت ایران کاهش خواهد یافت اما اینکه قرار باشد صادرات نفت ایران به دیگر کشورها، صفر شود، خوابی است که تعبیر نخواهد شد!
آمریکاییها اما از مدتها پیش تلاش خود را برای این موضوع آغاز کردهاند، تلاشی که پیشزمینههایی دارد و حالا این سوال را پیش آورده که پس از 4 نوامبر به عنوان روز رسمی آغاز این تحریمها، قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟! این سوال چنان اساسی است که شاید ذهن بسیاری از کارشناسان در جهان و حتی مردم کوچه و بازار در ایران را به خود مشغول کرده باشد.
بنابر اخبار منتشر شده، واشنگتن از خریداران نفت ایران خواسته تا چهارم نوامبر (13 آبان) سال جاری واردات نفت از ایران را به صفر برسانند و دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا بارها ایران را به صفر شدن صادرات نفت تهدید کرده است.
پس از آنکه «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا روز سهشنبه (18 اردیبهشتماه/ 9 می 2018) اعلام کرد به مشارکت کشورش در «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) یا توافق هستهای ایران و گروه 1+5 پایان خواهد داد، وزارت خزانهداری آمریکا در دستورالعملی نحوه بازگشت تحریمهای رفعشده علیه ایران به موجب برجام، بعد از دورههای 90 و 180 روزه را تشریح کرد که طبق آن، تحریم مربوط به معامله با شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی نفتکش ایران، شرکت بازرگانی نفت ایران (نیکو) و از جمله خریداری نفت، محصولات نفتی یا محصولات پتروشیمی ایران از تاریخ 4 نوامبر 2018 (13 آبان 97) در برنامه امریکا قرار دارد.
برخی تصورهای عمومی از این ابلاغ وزارت خزانه داری آمریکا و پیامها و توئیتهای رئیس جمهوری این کشور درباره تاریخ 4 نوامبر، بر این اساس است که صادرات نفت ایران که تا 3 نوامبر برقرار خواهد بود، یکباره از تاریخ 4 نوامبر با تحریم خرید نفت ایران از سوی آمریکا، متوقف شده یا به شدت با افت مواجه می شود، در حالی که این تصور از لحاظ مختلف با واقعیت همخوانی ندارد.
افکارنیوز در این زمینه موارد زیر را به عنوان دلایل رد موضوع کاهش یکباره صادرات نفت ایران، بیان کرده است:
1. آمریکا خریدار نفت ایران نیست و نمی تواند تصمیم مستقیمی برای توقف یا افت صادرات نفت ایران بگیرد و تنها با مذاکره با شرکت های خریدار نفت ایران در تلاش است با تعریف دو راهی "یا معامله با ایران، یا معامله با آمریکا" خریداران نفت ایران را تشویق یا تهدید به توقف یا کاهش سطح همکاری در خرید و فروش نفت با ایران کند.
2. آمریکا تحریم صادرات نفت ایران را معطوف به رسیدن تاریخ 4 نوامبر نکرده و از ماهها پیش ( می 2018) در حال تلاش برای کاهش صادرات نفت ایران است. در تایید این موضوع، رئیس جمهوری در بخشی از مصاحبه اخیر خود با شبکه تلویزیونی ان بی سی آمریکا گفت: "آمریکا در عمل آنچه در نوامبر باید انجام بدهد را، پیشاپیش انجام داده است. یعنی در همین سپتامبر فشارهای خودش را به همه کشورهای خریدار نفت ما وارد کرده است. بنابراین ظاهرش این است که نوامبر نرسیده است ولی در واقع در ماه سپتامبر آنچه بنا بود در نوامبر عمل شود، عمل شده است. آمریکا قادر نیست صدور نفت ما را به صفر برساند این کار امکانپذیر نیست و این ادعای توخالی و پوچی است که آمریکا انجام میدهد. در نهایت در این مسیر ممکن است فشارهایی بر ما وارد شود، اما آمریکا حتماً به اهدافش نمیرسد."
3. ایران یک کشور دست و پا بسته نیست و همانطور که آمریکا مذاکراتی با مشتریان سنتی نفت ایران برای کاهش خرید نفت از کشورمان داشته، ایران نیز مذاکرات متعددی با مشتریان نفتی خود داشته و از سوی دیگر طرح هایی مشخص و نامشخص برای متنوع سازی راههای فروش نفت دارد.
4. دیگر تولیدکنندگان بزرگ نفت جهان از جمله عربستان و روسیه توان جایگزینی نفت حذف شده ایران از بازار را برای مدت زمان طولانی ندارند و فشار تقاضا و افزایش قیمت متأثر از کاهش صادرات نفت ایران در بازار جهانی نفت، برای مدت زمانی طولانی برای مصرف کنندگان نفت جهان از جمله خود امریکا، قابل تحمل نخواهد بود.
در واقع 4 نوامبر 2018 اتفاق جدیدی رخ نمیدهد و می توان اینگونه برداشت کرد که این تاریخ به دلیل همزمانی با 13 آبان ایران که روز ملی استکبارستیزی است، یک عملیات روانی امریکا برای مقابله با تأثیر روانی روز استکبارستیزی و همبستگی ملی ایران برای مقابله با سیاست های استکباری امریکا و متحدانش در منطقه است.
نگاهی دیگر
اینها بخشی از دلایلی است که اهل نظر دادهاند و در برخی از رسانهها نیز منتشر شده است. اما نگاه واقعبینانه نشان میدهد که روسیه تولید نفت خود را افزایش داده و عربستان هم مطابق قولی که داده، قرار است بخشی از کمبود فرضی نفت ایران را جبران کند. با این حساب از نظر ریاضی ممکن است بتوان برای نفت ایران جایگزین پیدا کرد اما بحث صرفا به امکان جایگزینی نفت ایران، ربطی ندارد.
خرید نفت ایران و ناکام گذاشتن طرح ترامپ برای برخی از سیاسیون جنبه حیثیتی پیدا کرده است. اتحادیه اروپا به حفظ برجام معتقد و پایبند است هر چند برخی از کارشناسان این پایبندی را متزلزل و معطوف به منافع ملی این کشورها میدانند و معتقدند هر گاه فشارها بر کشورهای اروپایی جدی شود آنها سستی به خرج خواهند داد اما مطابق اخباری که منتشر شده، گویا در اتحادیه اروپا، ترامپ مخالفان سرسختی دارد. همین موضوع هم سبب شده آنها به این موضوع تن دهند که کانال مالیای ویژه با همکاری بانکهای بزرگ اروپایی برای مبادلات مالی با ایران، ایجاد کنند.
با این حساب هر چند برخی محاسبات احتمال جایگزینی نفت ایران را دور از ذهن نمیداند اما موضوع اصلی «شکستن هژمونی آمریکا به رهبری ترامپ است» که امانوئل مکرون جوان و بیش از همه تراز مِی و مرکل خواستار آن هستند.
دیدگاه تان را بنویسید