فرهنگ تعاون، کلید توسعه روستا
معاون امور فنی و بازرگانی سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران بر لزوم بازتعریف نقش تعاونیها در توسعه اقتصاد روستایی تأکید و ساختار تعاون را کلید حل مشکلات حاکم بر تولید روستایی قلمداد کرد.
مرتضی معتمد در گفتوگو با خبرنگار ایانا با تأکید بر اهمیت روستا بهعنوان حلقه اول زنجیره تولید غذا در تمام دنیا، عامل مهم کاهش تولید در روستا را در کنار خشکسالی، عدم توفیق تعاونیها در حفظ نفوذ این ساختار در روستاها قلمداد کرد.
وی افزود: آسیبشناسی روستاها نشان میدهد، باوجوداینکه بعد از انقلاب اسلامی به اغلب روستاها برق، آب، آسفالت، بهداشت و مدرسه بردیم، این روستاها روزبهروز خالیتر شدند. دلایل متعددی باعث این اتفاق شده است. خشکسالی یکی از این دلایل است و خرد شدن اراضی دلیل بسیار مهمتری است. دلیل اصلی این اتفاق این است که ما آنطور که بایدوشاید نتوانستیم تعاونیهای فراگیر زیرمجموعه سازمان تعاون روستایی را بر روستاها حاکم کنیم.
معتمد توضیح داد: تعاونیهای زیرمجموعه سازمان تعاون روستایی، تعاونیهای بزرگی هستند که کل دهستان را دربر گرفته و تمام روستاییان ساکن در روستاهای این دهستان باید در همان تعاونی عضو شوند و نمیتوانند از منظر سازمان تعاون روستایی تعاونی جدایی داشته باشند.
وی افزود: زمانی که این تعاونیها منحل میشوند، امکان تقسیم اموال و داراییهای آنها وجود نداشته، و با مدیریت سازمان تعاون روستایی بهعنوان نماینده دولت، به تعاونیهای مشابه و نزدیکتر واگذار میشوند. این ساختار بسیار خوب و کارآمدی از تعاونی است ولی من اقرار میکنم که ما نتوانستهایم تعاونیها را آنطور که بایدوشاید در روستاها مؤثر کنیم.
معاون امور فنی و بازرگانی سازمان مرکزی تعاون روستایی گفت: از دلایل این عدم توفیق، این است که شرکتهای تعاونی را الزام کردیم که مدیرعامل را از بین سهامداران انتخاب کنند. این کار برای زمانی که اعضای تعاونی به بلوغ اقتصادی و فرهنگی رسیدند بسیار خوب است و باید انجام شود.
وی ادامه داد: ولی ماده ۱۱ قانون تغییر نام وزارت کشاورزی به ما اجازه داده و مکلف میکند که برای تصدی پستهای مدیرعاملی تعاونیهای روستایی و کشت و صنعتها از کارکنان رسمی آموزشدیده خودمان کسی را اعزام کرده، و این کارکنان باوجوداینکه کارمند دولت هستند میتوانند مدیرعاملی این شرکتها را بر عهده بگیرند.
معتمد افزود: این افراد بر اساس سیاستهای دولت، تعاونی را اداره کرده و پیش میبردند تا توقفی در کار نباشد. ولی متأسفانه این مدیرعاملان خوب آموزشدیده که مسائل کشاورزی را حلوفصل میکردند؛ در یک نگاه برگرفته از عدم درک درست از قوانین، از تعاونیها فراخوانده شدند و بدون در اختیار داشتن شغل تخصصی به بدنه دولتی بازگشتند؛ و مدیرعاملی این شرکتهای تعاونی به روستاییانی سپرده شد که برای اتخاذ این پست دانش و آمادگی نداشتند و یا گاهی منافع شخصی یا یک روستا را به منافع دهستان ترجیح میدادند. این باعث فاصله گرفتن ما از نقطه مطلوبیت تأثیر تعاونیها شد.
معاون امور فنی و بازرگانی سازمان مرکزی تعاون روستایی با یادآوری نقش پررنگ تعاونیها در سالهای بعد از انقلاب اسلامی گفت: طبق اساسنامه سازمان مرکزی تعاون روستایی، تعاونیها مکلف به تأمین نیازمندیهای معیشتی و حرفهای اعضا هستند. بر این اساس از اوایل انقلاب تا سالهای منتهی به پایان دهه هفتاد، این تعاونیها بودند که تولیدات کشاورزان را جمعآوری، طبقهبندی و فرآوری کرده و در بازار شهرهای بزرگ عرضه میکردند. پول کشاورزان را بازمیگرداندند و کشاورزان نیز کالاهای مصرفی خود را از فروشگاههای تعاونی دریافت میکردند. از محل تجمیع سرمایههای خرد کشاورزان منابعی حاصل میشد که میتوانست منابع پرداخت تسهیلات به کشاورزان را فراهم کند.
وی افزود: زمانی که ما کمکم تعاونیها را مورد بیمهری قرار داده و مدیران عامل آموزشدیده را از این ساختار جدا کردیم، تعاونیها تحت عنوان فریبنده ولی مخرب خودگردان شدن، نفوذ و برد خود را از دست دادند و دلالان جایگزین این تعاونیها شدند.
معتمد بیان کرد: با این اوصاف به نظر میرسد با توجه به نقش کارآمد اقتصاد تعاونی در توسعه فعالیتهای روستایی، جای آن دارد که دراینارتباط سیاستهای جدیدی اتخاذ شده و برای افزایش قدرت تعاونیها در مناطق روستایی باهدف تجمیع سرمایههای خرد چارهاندیشی شود.
خبرنگار: شبنم مسعودی
دیدگاه تان را بنویسید