پدر جغرافیای ایران:
ایران کشوری صنعتی نیست؛ کشاورزی است
کردوانی: وزارت نیرو درباره میزان آب مصرفی کشاورزی اشتباه میکند
بحران آب، حالا خط و نشانی جدی برای کشور کشیده. خط و نشانی که نه تنها کشاورزی و صنعت بلکه اولویت اصلی سیاستگذاران یعنی تامین آب شرب را هم با چالشهای جدی روبهرو کرده. در سالهای اخیر و با جدی شدن بحران آب، انگشتهای اتهام به سمت بخشهای مختلفی چرخیده. برخی هدررفت آب در بخش کشاورزی را نشانه گفته و برخی دیگر از استقرار صنایع آببر در مکانهای نامناسب حکایت میکنند. در این میان آمارهای متفاوتی از میزان هدررفت آب در بخش کشاورزی مطرح میشود و پای هدررفت 90 درصدی را هم به میان میکشد. این در حالیست که از سوی برخی دیگر از کارشناسان این آمارها نادرست است و آدرس اشتباه در مدیریت مصرف آبی که حالا به اعتقاد بسیاری از کارشناسان دیگر وجود ندارد.

بحران آب، حالا خط و نشانی جدی برای کشور کشیده. خط و نشانی که نه تنها کشاورزی و صنعت بلکه اولویت اصلی سیاستگذاران یعنی تامین آب شرب را هم با چالشهای جدی روبهرو کرده. در سالهای اخیر و با جدی شدن بحران آب، انگشتهای اتهام به سمت بخشهای مختلفی چرخیده. برخی هدررفت آب در بخش کشاورزی را نشانه گرفته و برخی دیگر از استقرار صنایع آببر در مکانهای نامناسب حکایت میکنند. در این میان آمارهای متفاوتی از میزان هدررفت آب در بخش کشاورزی مطرح میشود و پای هدررفت 90 درصدی را هم به میان میکشد. این در حالیست که از سوی برخی دیگر از کارشناسان این آمارها نادرست است و آدرس اشتباه در مدیریت مصرف آبی که حالا به اعتقاد بسیاری از کارشناسان دیگر وجود ندارد. در این باره، پرفسور پرویز کردوانی، پدر جغرافیای ایران که همه او را با عنوان پدر کویر شناسی ایران هم میشناسند، معتقد است که ابتدا کشاورزی را محدود کردند و گفتند جمعیت زیاد شده و سپس کشت را نیز محدود کردند و حالا به جان کشاورزان افتادهاند و میگویند 90 درصد هدر رفت آب در کشاورزی است. خیر؛ اشتباه عرض میکنند؛ مدیران، وزارت نیرو، سازمان آب و دولت در این مورد اشتباه میکنند.
او همچنین در باره ایجاد صنایع در کشور هم یادآوری میکند که در صنایع نیز باید از دستگاه صرفهجویی آب استفاده شود که متاسفانه آن را هم اجرایی نمیکنند، درست مانند زمانی که آب وجود داشته است، رفتار میکنند.
در رابطه با وضعیت آبی کشور و نگرانیهایی که با خود همراه کرده، با پدر کویرشناسی ایران به گفتوگو نشستیم.
***
- به نظر شما خاصترین منطقه جغرافیایی ایران، کدام منطقه است؟
گیلان، مازندران و چابهار. در گیلان به دلیل وجود هوای پرفشار که از دریا میآید و طی مسیر بیشتر برای رسیدن به کوه تالش، میزان بارندگی بیشتر است؛ همچنین کوه تالش، دریای مازندران و کوه البرز سبب ایجاد آب و هوای مرطوب معتدل خزری شدهاند که این نوع آب و هوا محلی است. همین مساله هم سبب شده تا 90درصد محصولات در استان مازندران و گیلان مانند چای، خربزه، برنج، مرکبات، هندوانه، انجیر و بسیاری دیگر بهعمل بیاید.
همچنین بارندگیهای کوهستانی در قسمت مرکزی و دریای جنوب باعث به وجود آمدن نقطه استثنایی چابهار شده است.
این منطقه به دلیل وجود کوه مکران در شمال این استان؛ سبب رطوبت نسبی بالا شده است، به طوری که در تمام دنیا زمستانها رطوبت نسبی بالا میرود اما در چابهار شاهد رطوبت بالا در تابستان هستیم. چابهار از رطوبت اشباع است؛ خودروها در شب به وسیله این رطوبت شسته میشوند.این منطقه در تابستان خنکترین نقطه شهر ساحلی و در زمستان گرمترین نقطه ایران است. البته میتوان یادآور شد که تمامی مناطق ایران باید بیابان میشد.
- چرا بیابان؟
ایران در عرض 30درجه واقع شده است؛ 4میلیارد و 700میلیون سال پیش زمانی که کره زمین به وجود آمد تمامی آن آتشفشان بوده و پس از سرد شدن این مناطق دچار چین خوردگی شده و این مساله سبب کوهستانی شدن این مناطق شده است. در دوران دوم زمین شناسی نیز، تمامی ایران دریای تتیس بوده که پس از گرم شدن، خشک شد و در نهایت یک دریا در شمال و یک دریا در جنوب برای کشور باقی ماند تا ایران استثنایی شود. همچنین سلسله کوی الیرز، کوههای تالش و دریای مازندران سبب به وجود آمدن گیلان و مازندران شدند.
- نوع خشکسالی ایران چگونه است؟
در حال حاضر در کشور ما هر دو نوع خشکسالی وجود دارد، بیشترین خشکسالی از نوع کاهش بارندگی است؛ متاسفانه در سالهای گذشته در مصرف آب افراط کردهایم. میزان آب هر کشوری مقدار بارشی است که به سطح آن منطقه میبارد و کشورها باید متناسب با میزان بارش سالیانه برنامهریزی کنند. این میزان بارندگی نیز به جایگاه قرارگیری آن منطقه در کره زمین بستگی دارد. البته گرم شدن کره زمین سبب شده تا مناطقی که بارندگی کمتری داشتند، میزان بارندگیشان کاهش هم پیدا کند. بدینسان کشورهایی که در عرض جغرافیایی ۱۵ تا ۴۵ درجه کره زمین قرار گرفتهاند؛ میزان بارندگیشان به دلیل گرم شدن کره زمین کمتر شده، البته میزان بارندگی در اروپا بیشتر میشود زیرا رطوبت از کره زمین خارج نمیشود.
- آیا تهران امسال با این میزان بارندگی دچار کم آبی خواهد شد؟
گفته میشود تهران 250میلی متر بازندگی دارد اگر 1000 میلی متر هم بارندگی داشته باشیم باز هم دچار کمآبی هستیم؛ دلیل آن هم توسعه بیش از حدی است که صورت گرفته.
- نسبت بارندگی ایران به سایر کشورها چگونه است؟
در حال حال حاضر میگویند که بارندگی ما یک سوم بارندگی دنیاست که این استنباط غلط است. در اروپا 850 میلی متر متوسط بارندگی است و این بارندگی در کشور ما برابر با متوسط 250 میلیمتر است. این میزان بارش در گیلان دو هزار میلیمتر و در یزد 60میلیمتر است. در این خصوص برای فهم ماجرا باید مثالی زده شود، به طور مثال من 2 میلیون پول دارم، شما 1میلیون و نفر سوم 150هزار تومان ، آیا میتوان با جمع زدن پولهایمان بگویند ما پولداریم؟ مسلما جواب منفی است. متاسفانه میزان بارش در مناطق مختلف از پر بارانترین منطقه با دو هزار میلیمتر که تقریبا سه برابر بارش اروپا است را با کمترین مناطق با هم جمع میزنند. البته باید گفت که ما همچنان با کمبود آب حتی در مناطق پرباران در تابستان مواجهایم و کشاورزان بر سر آب با یکدیگر مجادله دارند.
- بهترین منطقه کشاورزی در ایران کدام منطقه است؟
از قم تا اصفهان سر تا سر مملو از زمینهای بایر است اما آبی برای کشت وجود ندارد و حتی حفر چاه نیز جوابگو نیست اما گیلان و مازندران جزو مناطقی هستند که از یک زمین طی سال سه بار میتوان محصول برداشت کرد.
خوشبختانه در 14 استان کشت برنج را تعطیل کردهاند که جای امیدواری است، در این استانها علاوه بر برنج که نیاز به آبیاری دارد؛ مرکبات، بادام زمینی، چای و بسیاری از محصولات دیگر بعمل میآید که نیازی به آبیاری ندارند. در هیچ کجای دنیا طی 50روز سیب زمینی به عمل نمیآید اما این منطقه این خاصیت را دارد.
البته ژاپنیها در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی به گیلان و مازندران سفر کردند و عنوان داشتند که کشاورزی این منطقه به دلیل فقدان نور خورشید مناسب نیست؛ این افراد به نوعی درست نیز میگفتند این شهرها در پنج ماه پاییز و زمستان اکثرا ابری هستند اما در همان زمان نیز بنده مقالهای در اینخصوص نوشتم و عنوان کردم که این مناطق بهترین در کشاورزی هستند. بنابراین در این دو استان نباید برای صنعتهای بزرگ مثل ماشینسازی و یا صنایع فولاد برنامهریزی شود و صرفا باید صنایع وابسته و کمک کننده به کشاوری در آن شکل گیرد. البته در اینخصوص باید عنوان کرد که حدود 30 درصد برنج در شالکوبیهای این استانها به دلیل فرسودگی از بین میرود و جالب اینکه در همین حدود واردات برنج به کشور صورت میگیرد.
- یعنی شما عقیده دارید کشور ما نباید صنعتی باشد یا نباید در مناطقی کار صنعتی انجام شود؟
با وجود وضعیت جغرافیایی، ایران کشور صنعتی نیست و کشاورزی است به همین دلیل نباید آن را صنعتی کرد. هر محصولی را میتوانیم بدون گلخانه داشته باشیم؛ در این خصوص باید با میزان بارندگیمان برنامهریزی میکردیم که متاسفانه افراط کردهایم. مدیران آب به وجود آورنده این کمبود هستند؛ درست مانند بچهای که معتاد شده است، قطعا در این ماجرا خانوادهاش مقصر هستند، در این مسئله نیز مدیران آب مقصر بودهاند.
- مقصر اصلی این بیآبی کیست؟
در ایران تا سال ۱۳۲۷ مدیرعامل آب وجود نداشت، پس از آن بنگاه مستقل آبیاری تشکیل شد و سپس وزارت آب و برق و بعد از آن نیز وزارت نیرو کنونی شکل گرفت. متاسفانه باید گفت که وزارت آب و برق یا وزارت نیرو کنونی باعث این وضعیت شدهاند.
در دوره وزارت آب و برق عنوان شد که قنات مناسب نیست و باید چاه حفر شود، به طوری که یکی از شهرستانهای الیگودرز هم اکنون 60حلقه چاه دارد، پس از آن توسعه کشاورزی در دستور کار قرار گرفت؛ بعد از مدتی با بیان اینکه کشورهای دیگر با صنعتی شدن پیشرفت کردند، رویه صنعتی را در پیش گرفتند؛ با صنعتی شدن کمبود آب به وجود آمد پس سدسازی آغاز شد و همین نیز سبب از بین رفتن دریاچه ارومیه شد. پس از انقلاب نیز با کانالکشی از سدهایی مانند کرخه، جراحی، دز، زهره و کارون برای شهرهای دیگر سبب نابودی فعلی خوزستان شدهاند.
- پس شما عقیده دارید سیاستگذاری غلط دولت سبب این موضوع شده است؟
بله، در گذشته وزارت آب و برق و اکنون هم وزارت نیرو. در حال حاضر 350هزار چاه غیرمجاز در کشور وجود دارد و به تازگی یادشان افتاده که باید پلمپ شود. به آنهایی هم که مجاز بودهاند میگویند در حال تمام کردن آب هستید. همچنین 200 تا 300 سداضافی نیز در کشور وجود دارد.
- برای کنترل وضعیت کمآبی چه باید کرد؟
در حال حاضر باید مصرف کشور نصف شود و کنترهای هوشمند در ساختمانها نصب شود. البته مشکل بیآبی کشاورزان همچنان پابرجاست، زیرا آب مصرفی آنها را سهمیهبندی کردهاند و کشاورزان غله کاشته و به بار ننشسته آب سهمیهبندی آنها تمام شده است و هنوز محصول خود را برداشت نکردهاند. با این تفاسیر کشت بهاره نیز نخواهیم داشت.
- آیا پلمپ چاههای غیرمجاز موثر خواهد بود؟
به فرض بروند و چاه ها را پلمپ کنند و فرد خاطی را نیز روانه زندان کنند؛ آیا مشکل آب برای کشت کشاورز حل خواهد شد؟ کشاورزی را محدود کردند و گفتند جمعیت زیاد شده و سپس کشت را نیز محدود کردند و حالا به جان کشاورزان افتادهاند و میگویند 90 درصد هدر رفت آب در کشاورزی است. خیر ؛ اشتباه عرض می کنند؛ مدیران، وزارت نیرو، سازمان آب و دولت در این مورد اشتباه میکنند؛ همچنین دادگستری نیز که در حال حمایت از دولت است، اشتباه میکند.
از یک طرف رییس جمهور به استان خراسان جنوبی سفر کرده و 464 پروژه را افتتاح کرده و از طرف دیگر عنوان میکنند که با کمبود آب روبهرو هستند؛ اکثر این پروژهها صنعتی یا کشاورزی هستند بنابراین نیاز به آب در آنها الزامی است در حالی که آبی که وجود ندارد.
در صورت ایجاد صنایع نیز باید از از دستگاه صرفهجویی آب استفاده کنند که متاسفانه آن را هم اجرایی نمیکنند، درست مانند زمانی که آب وجود داشته است، رفتار میکنند.
در حال حاضر سعی دارند چاههای غیرمجاز را پلمپ کنند، اما به وضعیت معیشت کشاورزان هیچگونه توجهای ندارند و همین مساله نیز بر مهاجرت بیشتر کشاورزان به شهر دامن میزند زیرا با پلمپ چاهها یا سهمیهبندی آب، تولید آنها نیز کاهش خواهد یافت؛ کما اینکه در حال حاضر نیز شهرها با سرطان جمعیتی مواجه هستند. متاسفانه از گذشته تاکنون اولویت آبی مربوط به شرب شهری بوده و کشت و کشاورزی در الویت آخر بوده است.
- افزایش قیمت آب چطور؟ آیا می تواند در کنترل مصرف موثر باشد؟
قطعا افزایش 7 درصدی فیش آب نمیتواند تاثیرگذار باشد با توجه به اینکه شهرداری همچنان مجوز ساخت و اجازه تراکم برای ساختمانها صادر میکند؛ همچنین سیستم لولهکشی شهری مربوط به سالها پیش است و باعث هدر رفت آب میشود. یکی از نمایندههای وزارت نیرو در همدان گفته که لولههای آب 90هزار کیلومتر روستا و شهر فاسد است که سبب هدر رفت 30تا 40 درصدی آب میشود. در این رابطه وزارت نیرو باید مانع از ساخت و ساز شود و شهرداری به ساختمانهای 20 طبقه صرفا برای درآمد مجوز 30طبقه را ندهد. البته هزینه فاضلاب را نیز دریافت میکنند اما خبری از فاضلاب نیست و فاضلابها در تهران به جنوب شهر میرود و آن مناطق را آلوده کردهاند.
- آیا صنایع ما با این وضعیت آب باید تعطیل شود؟
جمهوری اسلامی پس از انقلاب تاکید بر رشد کشاورزی کرد، صنایع فولاد و پتروشیمی را گسترش دادند، مشکل اساسی در این مساله نوع گسترش آن صنایع بوده است، اگر کشورهای خارجی به این صنایع پرداختهاند، این مراکز را در کنار دریا جانمایی کردهاند، نه مانند سنگ آهن گل گهر سیرجان که 100میلی متر بارندگی دارد و یا چادرملو یزد که 20میلی متر بارش باران دارد.
برای این صنایع از تمامی رودهای موجود در استان استفاده کردند، چاه حفر شده و در نهایت از استانهای دیگر نیز آب انتقال دادهاند. در حال حاضر نیز خواستار آب از وزارت نیرو هستند که با پاسخ منفی وزارتخانه روبهرو شدهاند.
اما نمیتوان با سرمایهگذاری کلان که در آنها صورت گرفته، این صنایع را تعطیل کرد. مانند که فردی که ماشینی 2 میلیارد تومانی خریده؛ حال چه بنزین 1000تومان باشد چه ده هزار تومان او به دلیل آن هزینه مجبور به خرید است. البته در این مناطق به دلیل حفر چاههای عمیق و متعدد زمین نشست کرده و این مساله سبب کج شدن دکلها و پلها شده است.
- برای آب صنایع موجود چه باید کرد؟
باید از دریا آب به آن مناطق لولهکشی کنیم. در حال حاضر900کیلومتر از بندرعباس به عباس آباد و بعد گل گهر سیرجان سپس مس سرچشمه و چادر ملو یزد لوله کشی کردهاند که صدای حامیان محیط زیست نیز خاموش است. البته پروژه دیگری برای انتقال آب از مازندران به سمنان در حدود 160کیلومتر در دست اقدام دارند که با مخالفت حامیان محیط زیست روبهرو شده.
- آیا این مساله جوابگو است ؟
نه، باز هم آب را هدر میدهند، تاکنون که مدیریت درست منابع نداشتهایم، اینکه الان بیاییم فرهنگسازی را مطرح کنیم و بخواهیم آن را اجرایی کنیم، زمانبر است؛ در حال حاضر فقط باید صرفهجویی کرد.
- آیا با انتقال آب موافقید؟
هر استانی را بخواهید نابود کنید به آن آب انتقال دهید. البته در حال حاضر آبی هم برای انتقال وجود ندارد. انتقال آب سبب میشود تا آن شهر یا استان از منابع آبی خود به خوبی استفاده نکند. مانند آنکه میگویند هر فرزندی را که میخواهید تربیت درستی نداشته باشد به او پول جیبی زیاد و بیش از اندازه درآمد پدر و مادرش بدهید.
- دولت برای صرفه جویی در مصرف آب خانوارها چه فعالیتی میتواند انجام دهد؟
در حال حاضر خودکار و کاغذ دست گرفتهاند و فقط میگویند صرفهجویی کنید. علاوه بر آن عنوان شده 30 تا 50 درصد مصارف بالا را جریمه خواهند کرد و اگر ادامه دهند جیرهبندی آب برای خانوارهای با مصارف بالا لحاظ خواهد شد.
بنده با قاطعیت به شما میگویم که جیرهبندی را هیچگاه اعمال نمیکنند بلکه تا بتوانند، مردم را از قطعی آب میترسانند و پول میگیرند، قطع شدن آب فاجعه است برای خانوارها و هم برای وزارت نیرو.
دولت باید برای صرفهجویی امکانات در اختیار مردم بگذارد، به طور مثال کنتورهای هوشمند و دوشهای کاهنده در ساختمانها نصب شود و هزینه آن به مرور به فیش آب پرداختی اضافه شود، با اینگونه راهکارها دولت میتواند توقع صرفهجویی را از مردم داشته باشد.
فرهنگ بهینه مصرف نیز مهم است؛ به طور مثال فردی در خانهاش چاه دارد، خیابان را میشوید، زمانی که به وی میگوییم آین عمل را انجام نده، با پرخاشگری میگوید: آب مال خودمان است هزینهاش را میدهیم؛ به تو چه؟
دیدگاه تان را بنویسید