در گفتگوی ایانا با سفیر پیشین ایران در برزیل بررسی شد:
سیر تا پیاز کشاورزی فراسرزمینی ایران در برزیل؛ روایات و خاطرات دستاوردها و ناکامیها
تا امروز چین ۲ میلیون هکتار و ژاپن ۱.۵ میلیون هکتار زمین در برزیل خرید کردهاند
محسن شاطرزاده یزدی از دبیری دبیرستانهای اصفهان در سال 58 شروع کرد و پس از رسیدن به رتبه مدرسی مراکز تربیت معلم در اصفهان، آغاز به فعالیت کرد و پس از طی سالها فعالیت جدی در مراکز تحقیقات مهندسی وزارت جهاد سازندگی... ادامه در متن زیر
محسن شاطرزاده یزدی از دبیری دبیرستانهای اصفهان در سال 58 شروع کرد و پس از رسیدن به رتبه مدرسی مراکز تربیت معلم در اصفهان، آغاز به فعالیت کرد و پس از طی سالها فعالیت جدی در مراکز تحقیقات مهندسی وزارت جهاد سازندگی؛ دبیری گروه کار خودرو ملی در وزارت صنایع سنگین؛ استادی دانشگاه علم و صنعت ایران؛ مدیریت پروژه کنسرسیوم توگا- آنسالدو در ایتالیا جهت طرح 4 نیروگاه برای شرکت مپنا موسوم به پروژه 3000 مگاوات نیروگاههای گازی برای تولید و نصب 18 توربین گازی و تجهیزات جانبی آنها؛ مدیریت پروژه نیروگاه گازی .B.O.O جنوب اصفهان در شرکت توربین گازی توگا؛ مدیریت پروژه احداث کارخانه تولید توربینهای بخار تحت لیسانس زیمنس آلمان؛ مدیر طرحهای نیروگاهی؛ عضویت در هیئت اجرایی گروه مپنا (مدیریت پروژههای نیروگاهی ایران)؛ عضویت در کمیسیون شورای پول و اعتبار؛ عضویت در شورای اقتصادی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران؛ عضویت در هیات اجرایی سرمایهگذاری خارجی کشور؛ عضویت در ستاد هماهنگی روابط اقتصادی خارجی کشور؛ عضویت در کمیسیون فرعی کمیسیون اقتصاد هیئت دولت؛ نائب رئیسی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران؛ عضویت در هیئت عامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران؛ ریاست کمیته ملی سازمان یونیدو در ایران؛ معاونت وزیر صنایع و معادن در امور اقتصادی و بینالمللی و چندین مسئولیت خطیر دیگر از او یک مدیر دنیادیده و با بینش توسعهگرا فراهم ساخت تا سرانجام وقتی از تیر 87 تا بهمن 90 خورشیدی به عنوان سفیر ایران در برزیل مامور خدمت به کشورمان شد؛ بکوشد از تمام ظرفیتهای موجود در آن کشور به سود مناسبات دو جانبه استفاده کند.
البته با توجه به فهرست بلندبالای مسئولیتهای نامبرده وی، در مورد خیلی مسائل اقتصادی میشد با او در صحبت کرد؛ اما پس از سلسله گفتگوهای هدفمند و تحلیلی خبرگزاری تخصصی ایانا با چهرههای موثر در موضوع «کشاورزی فراسرزمینی» که مصاحبه هفته گذشته ما با «منوچهر متکی» (لینک اینجا) انعکاس غافلگیرانه و بسیار مثبت نزد کسانی داشت که تصور چنین مصاحبهای را در خبرگزاری ایانا نمیکردند؛ موجب شد تا در این گفتگو عطیه حاجی خبرنگار خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) مامور پرسشگری از جزییات کشاورزی فراسرزمینی در برزیل شود که وزیر پیشین امور خارجه کشورمان در مصاحبه با ایانا بر آن به عنوان یک نقطه قوت و فرصت تاکید کرده بود. لازم به ذکر است زحمت عکسهای این گزارش را نیز حامد صفریپور همکار ما در ایانا کشیده است.
تحریریه خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)
گزیده اظهارات محسن شاطرزاده یزدی سفیر پیشین ایران در برزیل در گفتگو با ایانا:
* در سال 87 پیش از اعزام به برزیل حدود 90 ملاقات با مقامات ایرانی کردم که یکی از این ملاقاتها با اسکندری وزیر وقت جهاد کشاورزی بود
* وزیر وقت جهادکشاورزی ما را مأمور کرد تا 500 هزار هکتار زمین خریداری کنیم و انجمن کشاورزی فراسرزمینی را هم برای حضور در برزیل آماده کنیم. در نهایت پس از 5 ماه با یکی از شرکتهای بزرگ بینالمللی برزیل قرارداد 400 هزار هکتار زمین امضا کردیم
*تا امروز کشورهایی مانند چین به میزان 2 میلیون هکتار و ژاپن 1.5 میلیون هکتار زمین در برزیل خریداری کردهاند که بر روی این زمینها خود چینیها و ژاپنیها کار میکنند و حکم اضافه شدن به مساحت کشورشان را دارد!
*رئیس جمهوری وقت در سال 89 دکتر آقامحمدی معاون اقتصادی معاون اول رئیسجمهوری را با یک هیئت به برزیل فرستاد که مدیرعامل شرکت "جهاد سبز" هم همراه این هیئت بود، این هیئت شامل 35 شرکت بزرگ همچون شرکت پشتیبانی امور دام بود؛ اما شرکت جهادسبز، شرکت تخصصی کشاورزی فراسرزمینی محسوب میشد
* در قالب کنسرسیومی با حضور طرف برزیلی، شرکت جهادسبز و بانک توسعه صادرات در سال 89 مقرر شد 100 هزار هکتار زمین در برزیل خریداری شود و طرف برزیلی موافقت کرد زمین را برای طرف ایرانی در هرجایی که مدنظر دارند مهیا کرده و تسهیلات لازم را فراهم کند و آمادگی خود را برای تشکیل یک شرکت مشترک بین ایران و برزیل اعلام کرد، اما ناگهان همهچیز بهصورت معلق باقی ماند و هیچ اقدامی صورت نگرفت!
*کشاورزی فرا سرزمینی از نان شب واجبتر است؛ ما نمیتوانیم 100 درصد غذای مردم را با امکانات موجود تأمین کنیم و منابع آبی کافی نداریم. یک گاو برای پروار شدن حدود 100 هزار لیتر آب و 700 هزار تومان خوراک ماهانه نیاز دارد که در ایران به میزان حداقلی هم نداریم، اما در برزیل مراتع به رایگان در دسترس است
*آقای حجتی در دوران وزارت قبول کرد مجوز موردی بدهد و اتکا این نوع مجوز را برای 100 هزار رأس گاو گرفت، اما آنقدر مانعتراشی کردند که این کار هم منتفی شد!
* وزیر کشاورزی برزیل در دوران سفیری من 3 بار خواست ایران را مجاب به تأمین کود اوره برای این کشور کنم تا بهجای تأمین آن از اسرائیل و عربستان، از ایران تهیه کنند، اما در آن زمان تمام پتروشیمیهای اوره کشور ما به بهرهبرداری نرسیده بود و جلوی صادرات آن گرفتهشده بود
* اگر کشاورزی فرا سرزمینی نیازهای اساسی کشور را برطرف نکند؛ دیگر به درد کشور نمیخورد و تنها حکم تجارت برای برخی تجار را دارد. برای دولت کشاورزی فرا سرزمینی اهمیت دارد تا از طریق آن بتواند معضلات کشور را مرتفع کند
* کارشناس و رایزن کشاورزی در وزارت امور خارجه وجود ندارد و تنها رایزن بازرگانی وجود دارد. این مشکل اساسی است که وزارت امور خارجه ما برای خود وظیفه اقتصادی تعریف نکرده است
****************************
آقای شاطرزاده، کشورهای آمریکای جنوبی بهخصوص برزیل برای کشاورزی فراسرزمینی چه میزان پتانسیل دارند و آیا ایران میتواند مبادرت به خرید یا اجاره زمین برای کشاورزی در این کشورها کند؟
کشاورزی فرا سرزمینی را باید از نگاه استراتژی امنیت غذایی نگاه کرد. به هرحال ما یک سند بالادستی داریم که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده و در این سند کشاورزی فرا سرزمینی یکی از مؤلفهها محسوب میشود. ما در امنیت غذایی باید بررسی کنیم که چه میزان از مایحتاج مردم تولید داخل و چه میزان به واردات وابسته است یا ظرفیت تولید در داخل وجود ندارد. ما در یک کشور گرم و خشک هستیم و متوسط بارندگی 230 میلیمتر است، بنابراین مجبور به واردات برخی محصولات ضروری هستیم.
در میان مقولات استراتژیک و کالاهای اساسی، گندم از همه مهمتر است و با طرحهایی که وزارت جهاد کشاورزی در دورههای مختلف داشتند ما چند سال به خودکفایی رسیدیم. تصور من این است که ما هنوز هم ظرفیت خودکفایی را داریم، اما بهشرط اینکه سیاستگذاری خرید تضمینی را اصلاح کنیم. در گندم تا حدودی میتوانیم امنیت غذایی را تأمین کنیم، اما بزرگترین مشکل ما تأمین خوراک دام و پروتئین است که این دو را بههرحال باید وارد کنیم.
ما در سال 150 تا 200 هزار تن گوشت قرمز یا دام زنده وارد میکنیم که بصورت دام سبک از کشورهایی مانند آسیای میانه و مغولستان و دام سنگین از برزیل، استرالیا و نیوزلند است. ایران تقریباً بیش از 80 درصد از گوشت دام سنگین موردنیاز کشور را از برزیل تأمین میکند. در حوزه خوراک دام که ذرت، کنجاله سویا، سویا و جو است حدود 90 درصد واردات داریم، بهخصوص ذرت که 3 میلیون تن در سال وارد میشود که انحصاراً از برزیل وارد کشور میشود. در این میان سالانه 2.5 میلیارد دلار هم واردات کالاهای اساسی گوشت، ذرت، سویا و شکر از برزیل وارد میشود که متأسفانه برای آن جایگزین نداریم.
فرض کنید اگر برای واردات ذرت به دنبال جایگزین بگردیم، قزاقستان تمام ظرفیت تولید آن 300 هزار تن است و از جهات آب و هوایی به ما نزدیکتر بوده و ظرفیت کشاورزی محدودی دارد، بنابراین امکان واردات نهاده از آنجا وجود ندارد. اوکراین هم نمیتواند نیازهای ما را برآورده کند، ضمن اینکه از جهت قیمت نمیتواند با ذرت برزیل رقابت کند. سویا هم بیشتر در آمریکای جنوبی کشت میشود و برای کشت در کشوری مانند ایران، قیمت تمامشده آن بالاست.
در کشاورزی فرا سرزمینی محصولی مانند سویا، بدون استثنا، باید به سمت آمریکای جنوبی برویم، همچنین در کشت نیشکر که نیاز به آب فراوان دارد، کشورهای آمریکای جنوبی از موقعیت خوبی برخوردار هستند. دامداری دنیا روی نوار کره زمین و خط استوا است و تقریباً این نوار سبز نیوزلند، استرالیا و برزیل را شامل میشود. نیوزلند و استرالیا در بحث دام در رقابت با برزیل هستند.
در سال 87 که عازم برزیل بودم، حدود 90 ملاقات با مقامات ایرانی داشتم که یکی از این ملاقاتها با مهندس اسکندری وزیر وقت جهادکشاورزی بود. طبق مطالعاتی که من داشتم، یکی از مزایای روابط دوجانبه ایران و برزیل کشاورزی فراسرزمینی بود که میتوانست در وزارتخانهها بهصورت جدی پیگیری شود که وزیر وقت جهاد کشاورزی از آن استقبال کرد و ما را مأمور انجام این کارکرد تا حدود 500 هزار هکتار زمین خریداری کنیم و انجمن نظام کشاورزی را هم برای حضور در برزیل آماده کنیم، ما پروژه جدی را برای کشاورزی فرا سرزمینی شروع کردیم و مطالعات جامعی را در رابطه با زمین، قیمت آن و تسهیلات آغاز کردیم تا در نهایت پس از 5 ماه توانستیم با یکی از شرکتهای بزرگ بینالمللی برزیل قراردادی در زمینه 400 هزار هکتار زمین امضا کنیم.
از مزایای کشور برزیل این است که ( البته او در این بخش از مصاحبه تأکید میکند که تعصبی روی کشور برزیل ندارد و دفاعش از مزایای موجود در این کشور در راستای منافع ملی برای ایران است) شما در این کشور میتوانید 100 درصد مالک زمین باشید و مالکیت خارجی کاملاً به رسمیت شناخته شده و تا امروز کشورهایی مانند چین به میزان 2 میلیون هکتار و ژاپن 1.5 میلیون هکتار زمین در برزیل خریداری کردهاند که بر روی این زمینها هم خود چینیها و ژاپنیها کار میکنند و حکم اضافه شدن به مساحت کشورشان را دارد!
مزیت دیگر کشاورزی فرا سرزمینی در برزیل این است که متوسط بارندگی در برزیل 2500 میلیمتر است و حتی در مناطق آمازون به 3500 میلیمتر میرسد و هزینه آب در این کشور وجود ندارد. 350 میلیون رأس گاو در برزیل است (با تولید 13 میلیون تن گوشت گاو و صادرات 5 میلیون تن از این گوشت) که بالاترین عدد در جهان محسوب میشود تا جایی که اولین صادرکننده گوشت به سایر کشورهای جهان هستند، اما یک ریال هزینه خوراک داده نمیشود و تمام آن بهصورت مراتع و به شکل خدادادی تغذیه میشود؛ بنابراین در کشاورزی که آب یکی از پارامترهای مهم محسوب میشود، برزیل هزینهای برای آن پرداخت نمیکند.
مزیت دیگر، داشتن اراضی با وسعت بالا و مدیریت آن است. در کشور ما بزرگترین زمین در دشت مغان 65 هزار هکتار است، اما در برزیل زمین کمتر از 100 هزار هکتار زمین زراعی معنی ندارد.
مزیت چهارم کشاورزی در این کشور بحث منابع مالی است. اگر 500 هزار هکتار زمین را در هر کجای دنیا بخواهیم خریداری کنیم حدود 2 میلیارد دلار هزینه دارد که از سرمایهگذاری در زمین، ماشینآلات، کشت، داشت و برداشت است. ما حدود 16 کشور را برای کشاورزی فرا سرزمینی در نظر گرفتهایم، اما در مقایسه با برزیل میتوان گفت هیچ کشور دیگری آمادگی تأمین منابع مالی برای کشاورزی ما در خاک خود را ندارد! اما بانک توسعه برزیل به نام «بوندسبانک» تا 85 درصد منابع مالی و تسهیلات برای کاشت، داشت، برداشت، خرید زمین و ماشینآلات میدهد و تنها کافی است که خریدار زمین 15 درصد آورده را نقدی به همراه داشته باشد تا کار تولید را با همان 15 درصد نقدینگی شروع کند.
مزیت پنجم مکانیزاسیون و ماشینآلات است. به غیر از اوکراین، بقیه کشورهای مورد نظر ما برای کشاورزی فرا سرزمینی توان تأمین ماشینآلات را برای کشاورزان خارجی ندارند، درصورتیکه برزیل مرکز تولید ادوات و ماشینآلات کشاورزی است و 400 میلیون هکتار زمین کشاورزی دارد که 300 میلیون از آن تابهحال به زیر کشت رفته و 100 میلیون هکتار از آن باقیمانده است و در مقایسه با ونزوئلا که زیرساخت کشاورزی ندارد و منابع مالی آن صفر است و نیروی کار کشاورزی و ماشینآلات ندارد و مالکیت هم بهصورت کامل در دست دولت است و مالکیت خارجی وجود ندارد، اما برزیل گزینه بسیار عالی برای کشاورزی فرا سرزمینی محسوب میشود.
در جلسهای که در همان سال با وزیر وقت جهاد کشاورزی (اسکندری) داشتم به این نتیجه رسیدیم که اولویت ما برای کشاورزی فرا سرزمینی باید برزیل باشد که هم به خاطر ظرفیت بالا و هم به خاطر نوع محصولات وارداتی ما، هیججای دیگری بهجز برزیل امکان کشت آن وجود ندارد. ضمن اینکه برزیل ظرفیت بزرگ منابع مالی و زمین دارد که هر میزان نیاز داشته باشیم میتوانیم بهرهبرداری کنیم.
در این خصوص یادداشت تفاهمی را با یک شرکت که در بخش زمین همکاری بینالمللی دارند منعقد کردیم که مسئولین این شرکت بازنشستگان وزارت کشاورزی برزیل بودند که نفوذ بالایی در سیستم داشتند. اقدامات لازم انجام شد و وزیر جهاد کشاورزی در سال 88 اعضای این شرکت را به ایران دعوت کرد که جلسات متعددی با هم داشتند اما ممانعتهایی شد که اسم آن را مافیای واردات میگذارم، درواقع مافیای واردات جهت مقابله با سیاست کشاورزی فراسرزمینی ایران در آنجا فعال شد، البته میزان واردات ما عدد کمی هم نبود و سود 2.5 میلیارد دلار را محاسبه کنیم حدود 500 میلیون دلار میشود و طرح ما ارزشافزوده این واردات را به جیب کشور وارد میکرد.
پس از تغییر وزیر جهاد کشاورزی در دولت دوم احمدی نژاد ما کار را در دولت دنبال کردیم که در سال 89 رئیسجمهوری وقت، جناب دکتر آقامحمدی معاون اقتصادی معاون اول رئیسجمهوری را با یک هیئت به برزیل فرستاد که مدیرعامل شرکت "جهاد سبز" هم همراه این هیئت بود، این هیئت شامل 35 شرکت بزرگ همچون شرکت پشتیبانی امور دام بود اما شرکت "جهادسبز"، شرکت تخصصی کشاورزی فراسرزمینی محسوب میشد. در نهایت یک کنسرسیوم بین 4 طرف برقرار شد که یکطرف آن جهاد سبز بود که مقرر شد 100 هزار هکتار زمین در برزیل خریداری کند. طرف دوم، طرف برزیلی بود که در این یادداشت تفاهم موافقت کرد زمین را برای طرف ایرانی در هرجایی که مدنظر دارند مهیا کرده و تسهیلات لازم را فراهم کند و آمادگی خود را برای تشکیل یک شرکت مشترک بین ایران و برزیل اعلام کرد. طرف سوم، بانک توسعه صادرات بود که این تفاهمنامه را بهعنوان سرمایهگذار امضا کرد تا 15 درصد موردنیاز بهعنوان آورده طرف ایرانی را تأمین کند. شرکت سرمایهگذاری سپهر بانک صادرات هم امضاکننده بود. در این تفاهمنامه مقرر شد ایران از طریق تهاتر 20 هزار تراکتور سبک به برزیل بدهد و 10 هزار تراکتور سنگین از طرف برزیل به ایران داده شود که متولی تمام این امور شرکت جهاد سبز بود. همهچیز برای کار مهیا بود و مقرر شد تا 2 ماه بعد از تاریخ تفاهمنامه شرکت جهاد سبز کار را در برزیل شروع کند، اما ناگهان همهچیز بهصورت معلق باقی ماند و هیچ اقدامی صورت نگرفت!
این یادداشت تفاهم همچنان معتبر است، اما عملیاتی نشده است. ما اگر بخواهیم برای منافع ملی اقدام کنیم چارهای نداریم که هر چه زودتر تصمیمگیری کنیم. من مخالف حضور درکشورهای دیگر برای کشاورزی فرا سرزمینی نیستم، اما استراتژی امنیت غذایی ما ایجاب میکند به سمت کشت محصولاتی برویم که در حال حاضر درگیر واردات آن برای تأمین امنیت غذایی هستیم. مهمترین آن گندم است که برای تأمین آن، قزاقستان مناسب است، اما اگر به دنبال تأمین ذرت، سویا، شکر و گوشت هستیم، هیچجای دیگری در دنیا بهجز برزیل، نمیتوانیم آن را تأمین و تولید کنیم.
برای کشاورزی فرا سرزمینی باید اولویتبندی کنیم، در درجه اول باید ببینیم سیاست ما جایگزینی واردات است یا تنها کشت در خارج از مرزها اهمیت دارد، دوم باید بدانیم چه میزان کشت مدنظر است و اگر حدود 2 هزار هکتار است، اصلاً بهصرفه نیست. ما برای کاهش واردات حداقل به 500 هزار هکتار زمین نیاز داریم که باید این میزان را در اختیار گرفته و کشت کنیم. این 500 هزار هکتار را به غیر از قزاقستان که تنها در شمال آن قابلیت کشت وجود دارد و مشکلات زیرساخت و حملونقل در این کشور وجود دارد، حدود 16 کشور قابلیت کشت دارند که باید بر اساس فهرست تهیهشده از این 16 کشور، اولویتبندی انجام شود که در رابطه با کشت نهادههای دامی، برزیل بهترین گزینه است؛ بنابراین برنامهریزی بر روی استفاده از پتانسیلهای برزیل یک الزام بوده و انتخاب محسوب نمیشود.
البته مشابه برزیل، آرژانتین هم این قابلیتها را دارد، اما برخی از مزایای آن را دارا نیست مانند منابع مالی و همهجانبه بودن کار کشاورزی و دامپروری. اگر در برزیل 300 هزار هکتار زمین داشته باشید، میتوانید دامپروری و کشتارگاه داشته باشید و اتانول و شکر هم تولید کنید. در یک مجموعه 50 تا 200 هزار هکتاری میتوانید نیاز 30 تا 40 درصدی کشور را تأمین کنید.
ما برای تأمین گوشت هم انتخاب دیگری جز برزیل نداریم. هزینه حمل از برزیل تا ایران در هر کانتینر منجمد به ازای هر تن 150 دلار است که نسبت به خرید همین میزان از اروپا حدود 40 درصد ارزانتر است.
از آنجاییکه ما در شرایط تحریم ارزی، برای تأمین ارز موردنیاز خرید کنجاله سویا و ذرت با مشکل مواجه هستیم، کشاورزی فرا سرزمینی در برزیل میتواند بسیاری از مشکلات کشور را حل کند، چرا اقبال سرمایهگذاران به سمت کشاورزی فرا سرزمینی کم است؟
تا زمانی که واردات باشد هیچکس نمیتواند تولید کند. آنقدر مافیای واردات از برزیل قوی و سنگین است که اجازه تولید داده نمیشود. بحث دیگر سیاستگذاری است. نباید سیاستگذاری در یک وزارتخانه با تغییر وزرا تغییر کند. کشاورزی فرا سرزمینی از نان شب واجبتر است به این دلیل که ما نمیتوانیم غذای مردم را تأمین کنیم و منابع آبی برای تولید را نداریم. یک گاو تا پروار شود حدود 100 هزار لیتر آب و 700 هزار تومان خوراک ماهانه نیاز دارد که ما در ایران به میزان کافی و حداقلی هم نداریم، اما در برزیل مراتع به رایگان در دسترس است.
ترکیه از برزیل گوساله وارد کرد و پرورش داد و سپس به ایران صادر کرد و به این ترتیب، دام زنده از شهرستان خوی در آذربایجان غربی با نژاد برزیلی وارد ایران شد. در حالی که ما همین امکانات را در چابهار داریم؛ اما متأسفانه در دولت هیچکس به آن توجهی نمیکند. بخش خصوصی اقدام به این کارکرد، اما سازمان دامپزشکی کشور تحتعنوان نداشتن پروتکل بهداشتی برای واردات دام زنده از برزیل مانع انجام کار شد و همین موجب شد سرمایه بخش خصوصی در این میان از بین رفت. بخش خصوصی کشتارگاه و سردخانهای را با حدود 30 میلیارد تومان سرمایه برای یک هزار رأس دام احداث کرده بود که بهمرور از بین رفت. پروتکل قرنطینه توسط دامپزشکی برزیل امضا شده بود، اما به خاطر برخی ملاحظات داخلی با ورود این دام مخالفت شد.
در نهایت ماجرا به دوران وزارت آقای مهندس حجتی رسید و او قبول کرد که مجوز موردی بدهد و "اتکا" این نوع مجوز را برای 100 هزار رأس گاو گرفت، اما آنقدر مانعتراشی کردند که این کار هم منتفی شد! در حال حاضر مجموع ظرفیت کشتارگاههای زاهدان، زابل، چابهار و مکران حدود 2500 رأس گاو و 5 هزار رأس گوسفند بهصورت روزانه است که در سال بیش از 70 هزار تن گوشت تأمین میشود و نیاز کشور تأمین خواهد شد؛ اما این کار نیازمند پشتیبانی از طرف دولت است. بخش خصوصی کار خود را بلد است، اما به حمایت نیازمند است.
ما در کشور مشکل تأمین منابع مالی نداریم، اما مشکل تصمیمگیری برای منابع را داریم. ما روش واردات بدون نیاز به ارز راداریم که توسط ایرانیان خارج از کشور انجام میشود که بهجای پول، یک محصول و فرآورده را وارد کشور میکنند. روش دیگر تهاتر است که با این روش هم نیاز به تبادل دلار و ارز نیست.
برزیل در سال 15 میلیون تن کود اوره وارد میکند که سالانه حدود 4 میلیارد دلار هزینه دارد و ما هم در کشور حدود 7 میلیون تن اوره تولید میکنیم که بازار فروش آن را نداریم. وزیر کشاورزی برزیل در دورانی که من سفیر بودم، 3 بار از من خواست که ایران را مجاب به تأمین کود اوره برای این کشور کنم تا بهجای تأمین آن از اسرائیل و عربستان از ایران تهیه کند، اما در آن زمان تمام پتروشیمیهای اوره کشور ما به بهرهبرداری نرسیده بود و جلوی صادرات آن گرفتهشده بود؛ اما امروز تمام پلنتهای پتروشیمی اوره ما فعال هستند و تولید دارند که به خاطر شرایط تحریمی 20 دلار کمتر از قیمت اصلی آن میفروشند، درصورتیکه نیاز به تاراج منابع ملی نیست و میتوانیم با یک روال تهاتری، کود اوره به برزیل بدهیم و کالاهای اساسی و نهادههای دامی وارد کنیم البته در کشور برخی مسائل فنی داریم که میتوانیم برای آن دستورالعمل بنویسیم. در کشور ما پول هست، اما هدایت این پول و مدیریت آن اهمیت دارد.
با توجه به حجم نفراتی که از تجار و دامپزشکی به برزیل رفتوآمد دارند، چرا خط پروازی مستقیم نداریم و با واسطه از طریق امارات و قطر باید به برزیل برسیم؟
در دورانی که من در برزیل سفیر بودم، شرکت هواپیمایی "ماهان" را به برزیل بردیم و یادداشت تفاهم خط مستقیم ماهان از تهران به سانپائولو از طریق بیروت را امضا کردیم، اما ماهان برای خرید هواپیما درخواست 500 میلیون دلار از صندوق ذخیره ارزی داشت که دولت موافقت کرده بود اما بعد منصرف شد. ما با «شرکت هواپیمایی گُل» - Gol Air Transport- برزیل که دومین شرکت هواپیمایی این کشور است، یک تفاهمنامه را به امضا رساندیم تا در نهایت ماهان هم توانست هواپیما خریداری کند. قرار بود ماهان از تهران و از طریق بیروت که مسافر بیشتری به مقصد برزیل دارد، به سانپائولو پرواز کند و ادامه مسیر از سانپائولو به کشورهای دیگر آمریکای جنوبی را هواپیمایی برزیل پوشش دهد.
بسیاری از این اقدامات تا مراحلی پیشروی داشته، اما متأسفانه در پایان با کارشکنی و ایجاد موانع مواجه شده است. تجارت ما با برزیل بسیار اندک است، اما سوریها و لبنانیها بیشترین تجارت را با برزیل دارند و حتی خط هوایی به ونزوئلا و کاراکاس هم از طریق دمشق راهاندازی شد.
در حال حاضر خط کشتیرانی منظمی را برای تبادل محموله از برزیل به ایران داریم؟
کشتیرانی ایران از قدیم ارسال محموله به برزیل را داشته است، اما مشکل کشتیرانی ما این است که بار مداوم و روزمره ندارد. هزینه حمل اگر دوطرفه باشد کمتر از 30 دلار تمام میشود؛ اما اگر یکطرفه باشد بیش از 60 دلار تمام میشود و بهصرفه نیست. بهترین راه این است که از ایران اوره به برزیل ارسال شود و ذرت و سویا از برزیل به ایران بیاید.
برخی کشتیهای ترک و یونانی، محصولات ایرانی مانند اوره را بار زده و باقیمت 5 دلار ارزانتر، روی آب میفروشند. ما کشتیهای بسیاری را داریم که نفت را به همین صورت در وسط اقیانوس میفروشند.
چطور میشود بخش خصوصی را درگیر کشاورزی فرا سرزمینی در برزیل کنیم؟
بخش خصوصی باید مقیاس خود را مشخص کند که اگر کمتر از 10 هزار هکتار است، سرمایهگذاری در برزیل نیاز نیست، اما بحث دیگر خرید تضمینی است. اگر بخش خصوصی خرید تضمینی از سوی دولت داشته باشد، برایش سرمایهگذاری در برزیل به صرفه خواهد بود.
شرکتهای بسیاری در حال واردات نهاده دامی از برزیل هستند که در این بین کمیته امداد امام خمینی (ره) در سال حدود 200 هزار تن نهاده دامی وارد میکند و موسسه اعتباری کوثر هم حدود 600 هزار تن واردات دارد که ما به موسسه کوثر پیشنهاد کردیم که مانند شرکت «کارگیل» سَلفخری کند. "کارگیل" در ابتدای کشت 30 درصد پرداخت میکند و کل کشت را بهصورت سَلَف میخرد و در زمان برداشت هم باقی پول را میدهد و حدود 30 درصد سود میکند. شرکت بازرگانی دولتی ایران هم کالا را از "کارگیل" میخرد، اما بهجای خرید از "کارگیل" میتوانند سَلفخری کند. اگر کشاورزی فرا سرزمینی نیازهای اساسی کشور را برطرف نکند؛ دیگر به درد کشور نمیخورد و تنها حکم تجارت برای برخی تجار را دارد. برای دولت کشاورزی فرا سرزمینی اهمیت دارد تا از طریق آن بتواند معضلات کشور را مرتفع کند. برزیل 700 میلیون تن تولید کالای کشاورزی دارد و هرسال هم حدود 600 میلیون تن از آن را صادر میکند، بنابراین باید سیستم لجستیک پیشرفتهای داشته باشد. لجستیک داخلی این کشور در شهرها و ایالتهای صنعتی بسیار پیشرفته است.
آقای شاطرزاده، روابط سیاسی ایران با برزیل را با توجه به حجم واردات ما از این کشور پایدار میبینید؟
در برزیل سیاست بر تجارت غالب و تاثیرگذار نیست. ایران اگر ضد برزیل هم باشد، اما اگر برزیل بتواند کالا به ما بفروشد، برایشان مسئلهای نیست. ما نخستین واردکننده محصولات از برزیل در خاورمیانه هستیم. بیش از 80 درصد از اقتصاد 3600 میلیارد دلاری برزیل در اختیار بخش خصوصی است و تمام ارکان دولت در خدمت بخش خصوصی هستند. البته باطن این کشور، جهانسومی است و زد و بند، رشوه و مافیا بسیار وجود دارد و تاجران باید کاملاً هوشیار باشند. مقررات این کشور شبیه به اروپا نیست و مقررات وضعشده قابلخرید و فروش است.
ازآنجاییکه سُفرا نقش رایزن را در کشورهایی خارجی ایفا میکنند، چه تعداد از آنها برای اهداف کشاورزی و تبادلات اقتصادی و کشاورزی آموزش دیدهاند و به چه دلیل از کارشناسان کشاورزی بهرهای برده نمیشود؟
تاکنون هیچ آموزشی به سفیران داده نشده و کارشناس کشاورزی هم در وزارت امور خارجه وجود ندارد، تنها رایزن بازرگانی وجود دارد. این مسئله یک درد و یک مشکل اساسی در کشور است که وزارت امور خارجه ما و شخص وزیر، برای خود وظیفه اقتصادی تعریف نکرده است؛ بنابراین سفیرانی که شخصاً خلاقیتی در این زمینه داشته باشند برای منافع کشور دستبهکار میشوند. ما 130 نمایندگی در جهان داریم که حدود 12 سفیر ما اقتصادی کار میکنند، رایزن کشاورزی هم اصلاً تعریفنشده است. رایزن بازرگانی را هم در 16 کشور داریم که از این تعداد، 9 رایزن حذفشدهاند. هیچ حمایتی از آنها نمیشود و وزارت امور خارجه مسئولیتی در قبال مسائل اقتصادی نمیپذیرد. در دولت قبل اقداماتی انجام شد، اما هنوز نوپا بود و ناتمام باقی ماند. البته مجلس دولت را تحت فشار قرار داده تا دیپلماسی اقتصادی را فعال کند.
وزارت امور خارجه پیش از دولت تدبیر و امید به مدت 30 سال معاونت اقتصادی داشت، اما با روی کار آمدن دولت یازدهم این معاونت تعطیل شد که البته حدود 3 سال است که دوباره راهاندازی شده است. این وزارتخانه یک کمیسیون به نام کمیسیون هماهنگی روابط اقتصادی خارجی راهاندازی کرده که متشکل از معاونین تمام وزارتخانههای اقتصادی، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی ایران و رئیس اتاق تعاون ایران است که مصوبات آن حکم قانون را دارد؛ اما متأسفانه از این ظرفیت هم استفاده نمیشود. شاید بد نباشد این را هم بگویم روزی که به برزیل رفتم 4 دیپلمات در آنجا داشتم، اما روزی که به ایران بازگشتم 30 دیپلمات که عمده این افراد را در بخش اقتصادی آموزش دادم، اما متاسفانه وزارت امور خارجه هنوز چنین پتانسیلی ندارد که امید است در این زمینه اقدام شود.
توضیح تکمیلی ایانا:
- کارگیل (Cargill) شرکت مواد غذایی آمریکایی و چندملیتی است، که توسط خانواده کارگیل مدیریت میشود و مقر اصلی آن در شهر مینهتونکا ایالت مینهسوتا قرار دارد. این شرکت، در سال ۱۸۶۵ بنا نهاده شد و در حال حاضر، از لحاظ میزان درآمد، به عنوان بزرگترین شرکت خصوصی جهان، محسوب میشود. اگر سهام این شرکت، به صورت عمومی واگذار شود و کارگیل را یک شرکت عمومی در نظر بگیریم، آنگاه در فهرست فرچون در رتبه نهم از بزرگترین شرکتهای عمومی جهان، بعد از شرکت فورد و قبل از والرو انرژی قرار میگرفت. برخی از فعالیتهای اقتصادی شرکت کارگیل در زمینه خرید، فروش و توزیع انواع غلات، دانههای خوراکی و دیگر کالاهای کشاورزی، تولید خوراک دام، تولید موادغذایی، مانند نشاسته، روغنهای گیاهی و سایر روغنهای خوراکی، برای استفاده در غذاها و همچنین روغنهای غیر خوراکی، برای مصارف صنعتی است.
- گُل ایرترانسپورت، (Gol Air Transport) شرکت هواپیمایی برزیلی که بخش عمده فعالیتهای آن، بر ارائه خدمات ترابری ارزانقیمت متمرکز است. شرکت گُلایر در سال ۲۰۰۰ توسط خانواده کونستانتینو راهاندازی شد و نخستین پرواز آن، در تاریخ ۱۵ ژانویه ۲۰۰۱ از برازیلیا به سائوپائولو انجام شد. این شرکت در حال حاضر بیش از ۳۲٫۱۹ درصد از حملونقل هوایی داخلی برزیل و ۱۰٫۳۲ درصد از سهم ترابری هوایی بینالمللی این کشور را، در کنترل خود دارد.
مطلب مرتبط:
* وزیر خارجه پیشین ایران در گفتگوی تحلیلی با ایانا:
چین زندانیان را برای کاشت تنباکو به زیمبابوه میبُرد و در قبال تولید میبخشید/ ما چهره رنجور آفریقاییها را میدیدیم؛ اروپاییها الماس و معادن آنها را! (لینک اینجا)
* بیمها و امیدها در استفاده از ظرفیت کشاورزی فراسرزمینی برای کشاورزان ایرانی ( لینک اینجا)
* تماشاچیانِ رقیب ( رئیس هیئتمدیره انجمن کشت فراسرزمینی از چالشهای بخش خصوصی میگوید) - لینک اینجا
دیدگاه تان را بنویسید