بایدونبایدهای افزایش سرانه فضای سبز
زیانهای چمن جدی است
احداث فضای سبز در جوار اتوبانها در شرایط آبی کشور توجیه ندارد
با توجه به کمبود آب در تهران و سراسر ایران، لازم است که رویکردها در مدیریت، حفظ و نگهداری فضای سبز نیز تغییر کند، چراکه با افت منابع آب زیرزمینی، دشتهای تهران دچار فرونشست خواهند شد. موضوعی که در سه سال گذشته بارها بر آن تأکید شده اما به نظر میآید در عمل، چندان که باید به آن اعتنایی نشده است.
طی روزهای اخیر، خبری مبنی بر ممنوع شدن چمنکاری در شهر تهران از سوی مدیرکل سازمان پارکها و فضای سبز تهران اعلام شد. این در حالی است که این خبر ابتدا در سال 94 رسانهای شده و بخشنامه آن نیز به شهرداریهای مناطق ابلاغ شده بود. نکته اینکه در این مدت و با وجود بخشنامهها و بهرغم تأکیدی که بر مدیریت مصرف منابع آبی وجود دارد بازهم شاهد چمنکاری در برخی از مناطق کلانشهر تهران بودیم. این موضوع شاید بیش از هر چیز نشاندهنده تعارض در حرف و عملکرد مدیران و دستاندرکارانی باشد که سبب میشود بخشنامهها از حد ابلاغ فراتر نروند.
از علیمحمد مختاری، مدیرکل سازمان پارکها و فضای سبز تهران که خبر ممنوعیت چمنکاری در تهران از زبان او بیان شده بود، پرسیدیم که چرا خبری که سه سال پیش اعلام شده بود و امروز باید درباره نتایج آن بحث میشد، مجدداً با همان ادبیات اطلاعرسانی شده است و او در پاسخ گفت: «منظور ما این نبود که امروز ممنوع شده است. گفتیم که ممنوع شده و بخشنامه هم کردهایم. درواقع این بخشنامه سه سال پیش ابلاغ شده است اما هرسال یک بخشنامه پیرو بخشنامه قبلی زده و بر آن تأکید میشود. امسال هم دوباره این کار انجام گرفت و بخشنامه شد.»
این در حالی است که در همین مدت نیز، برخی در گوشه و کنار شهر راههایی را برای دور زدن این بخشنامه پیدا کردند. گرچه مختاری معتقد است «امروز دیگر امکان دور زدن بخشنامهها وجود ندارد» و برای نمونه بوستان نهجالبلاغه را مثال میزند: «هشت هکتار از بوستان نهجالبلاغه بهجای چمن زیر پوشش درختان و درختچهها رفته است که بومی تهران و مقاوم در برابر کمآبی هستند. در چمنها هم درخت کاشتهایم که با بزرگ شدن درخت، سایهانداز ایجاد میشود و در این سایه چمن از بین میرود.»
او همچنین در پاسخ به این سؤال که چرا هنوز چمنکاری طرفدار دارد و چرا هنوز باوجود ابلاغ این بخشنامه شاهد گسترش فضای سبز در برخی مناطق تهران هستیم، به کاهش کاشت چمن در این سه سال که از ممنوعیت چمنکاری میگذرد، اشاره کرد و گفت: «کاشت چمن دیگر انجام نمیشود. ممکن است به شکل موردی برای طراحیها آنهم بهصورت نواری انجام شود اما دیگر به کسی اجازه چمنکاری داده نمیشود. یعنی اگر هم این اجازه داده شود صورتوضعیت آن دیگر بررسی نمیشود. باید حتماً درخت و درختچه کاشته شود و الزام شده که از گیاهان پوششی بهجای چمن استفاده کنند یا از انواع درختچههایی که در تهران وجود دارد یا درختان و گونههای گیاهی که در مقابل کمآبی مقاوم باشند و با شرایط اقلیمی شهر تهران سازگاری داشته و ماندگار باشند.»
مختاری همچنین تأکید کرد که سازمان پارکها و فضای سبز تهران، این گیاهان پوششی را در اختیار مناطق 22 گانه و ادارات فضای سبز قرار داده است. او دلیل اقبال نشان دادن برخی به چمنکاری را زود سبز شدن چمن دانست و با ابراز تأسف از این موضوع، ادامه داد: «افراد به زیبایی چمنکاری فکر میکنند اما به این توجه ندارند که نقشی که درخت میتواند در بهبود محیطزیست داشته باشد چمن ندارد.»
مدیرکل سازمان پارکها و فضای سبز تهران با تأکید بر مضرات چمنکاری برای محیطزیست و میزان آب مصرفی آن، گفت: «چمنکاری هزینههای زیادی دارد. اولا مصرف آب چمن زیاد است و هر روز بهویژه در تابستان باید آبیاری شود در صورتی که درخت هرروز نیاز به آب ندارد. نگهداری از چمن نیز هزینهبر است، هر پانزده روز یکبار لازم است کوتاه شود. این اقدام نیاز به کارگر دارد، امکاناتی برای آن لازم است، کوددهی هم نیاز دارد. در فصول بهار و پاییز باید کود شیمیایی بگیرد. از همه مهمتر نقشی است که درخت میتواند در جهت تلطیف هوا و حفظ محیطزیست داشته باشد اما چمن فاقد آن است. چمن مثل درخت امکان تولید اکسیژن ندارد. به همین دلیل مسلما باید از گونههایی استفاده کنیم که با توجه به اقلیم شهر تهران در برابر کمآبی مقاوم باشد و با شرایط اقلیمی شهر تهران سازگاری داشته باشند.»
کمآبی واقعیت جاری جامعه ماست
امروز کمآبی واقعیت جاری جامعه ماست. با وجود اینکه چند دهه است، کشاورزان با بحران کمآبی دستوپنجه نرم میکنند، مسئله مدیریت آب موضوع داغ کارشناسان شده و باب هشدارهای جدی را در اینباره باز کرده است. وضعیت منابع آبی و نحوه مدیریت مصرف آن نشان میدهد که مدیریت منابع آبی در کشور نیاز به بازبینی جدی دارد و در نظر مسئولان هم باید این ضرورت شکل بگیرد که منابع آبی محدود هستند و باید با مدیریت بهروز، اقتصادی و متناسب با منابع آبی کشور، از منابع موجود بهترین بهره با بالاترین بازدهی را برد. در این میان، بحث مدیریت فضای سبز نیز بهویژه در شهرها و کلانشهرهایی که با کمآبی مواجه هستند قابلتوجه است.
بنابر آمارها و آنچه مسئولان امر اعلام کردهاند، در حال حاضر و در قالب طرح کمربند سبز اطراف شهر تهران بیش از 40هزار هکتار جنگلکاری وجود دارد. از این طرح، تاکنون 40هزار هکتار آن اجرایی شده و هنوز 10هزار هکتار باقی مانده است که با استفاده از اراضی ملی این کار نیز انجام خواهد شد. در داخل شهر نیز حدود 14هزار هکتار از فضای سبز درونشهری را بوستانها، حاشیه بزرگراهها و... تشکیل میدهند. نکته قابلتوجه اما میزان آب مصرفی برای این حجم از فضای سبز است؛ آبیاری فضای سبز پایتخت به 175میلیون مترمکعب آب نیاز دارد که 135میلیون مترمکعب آب موردنیاز فضای سبز تهران از چاه، هفت میلیون مترمکعب از آبهای سطحی و 10میلیون مترمکعب از فاضلاب تأمین میشود که با احتساب این میزان هنوز با ٦میلیون مترمکعب کسری آب مواجه است.
با کمبود کنونی آب در تهران و سراسر ایران، لازم است که رویکردها در مدیریت، حفظ و نگهداری فضای سبز نیز تغییر کند و با اتخاذ راهکارهای قابلاجرا میزان استفاده از آبهای زیرزمینی را به 70میلیون مترمکعب کاهش داد، چراکه با افت منابع آب زیرزمینی دشتهای تهران دچار فرونشست خواهند شد. موضوعی که در سه سال گذشته بارها بر آن تأکید شده اما به نظر میآید در عمل، چندان که باید به آن اعتنایی نشده است.
افزایش سرانه فضای سبز به چه قیمتی؟
بر اساس اطلاعات و آمارهای موجود، سرانه فضای سبز درونشهری هر تهرانی 16.15 مترمربع است و قرار است که این عدد در طولانیمدت و بر اساس برنامه مصوب شورای اسلامی شهر تهران، تا پایان سال 97 به 17 متر بهویژه در مناطق کمبرخوردار که سرانه فضای سبز پایینی دارند، افزایش پیدا کند. در حال حاضر نیز مناطق 7-10-11 و 17 که بافت فشرده مسکونی دارند و جمعیت آنها زیاد است، سرانه فضای سبز پایینی دارند. اما نباید ازنظر دور داشت که افزایش سرانه فضای سبز بهویژه در شهرهایی که با کمآبی مواجه هستند، به چه قیمتی قرار است انجام شود.
گرچه چمنکاری بهمنظور افزایش سرانه فضای سبز و پروسه زیباسازی شهرها ممنوع شده است اما همانطور که در بالا ذکر شد این خبر تازهای نیست، درواقع، برای این ممنوعیت از سال 94 تصمیم گرفته شده است و به تبع آن، دو بخشنامه نیز به شهرداریها ابلاغ شده اما به نظر میرسد موارد استثنای این بخشنامهها زیاد است و همچنان طرفداران چمن برای زیباسازی فضای سبز شهر بهراحتی بخشنامهها را دور میزنند. مجتمع نمایشگاهی شهر آفتاب را میتوان یکی از نمونههای بیتوجهی به این بخشنامه دانست.
اینگونه زیباسازی شهرها به دلیل هزینههای آبیاری و نگهداری از یک طرف و مسئلهی کمآبی در تهران و سایر شهرها از طرفی دیگر، موردانتقاد بسیاری از کارشناسان و سازمانهای تخصصی حوزه فضای سبز کشور قرار گرفته است. گرچه این انتقادها همانطور که گفته شد پیش از این نیز به ابلاغ دو بخشنامهای ختم شده بود که طی این سالها بارها مورد بیتوجهی شهرداری مناطق قرار گرفته است. به نظر میآید به این بخشنامهها، حتی از سوی مرجع صادرکننده بخشنامه چندان توجهی نمیشود.
شاید برای اجرای بهتر چنین بخشنامههایی نیاز داریم که بیشاز پیش حرف و عمل ما یکی باشد تا در پروژههای جدید شاهد چمنکاری توسط شهرداریهای مناطق نباشیم. در این میان، لازم است رویکرد مناطق برای احداث فضای سبز بر اساس میزان اثربخشی پارکها باشد. طی ده سال اخیر بدنه و حاشیه بسیاری از بزرگراههای شهری به طول بیش از 300 کیلومتر در مسیر رفت و برگشت تبدیل به فضای سبز شدهاند. در حالی که در این وانفسای کمآبی، ضرورتی برای احداث فضای سبز در جوار اتوبانها که مردم هیچ استفادهای از آنها نمیکنند، وجود ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید