چرا کمپینهای مردمی اغلب در ایران ناکام می مانند؟
رضا صادقی فاتحه کمپین علی کریمی را خواند!
رضا صادقی در اینستاگرامش نوشت: از ماست که بر ماست. اینم جواب به کمپین جدید؛ ما یه همچین ملتی هستیم.در پیش فروش اینترنتی امروز در کمتر از دو ساعت ایران خودرو همه محصولاتشو فروخت
ایانا-گروه فرهنگی و هنر، هادی اعتمادی مجد| این باور که تکروی و فردگرایی در خون ما ایرانیان است، حتی اگر واقعیت هم نداشته باشد، باز هم جمعی پیدا میشوند تا برای اثبات آن و متقاعد کردن ما مجدانه دست از کار نکشند! نمونهاش کمپین اخیر علی کریمی که اوایل هفته جاری با هشتگ «نه به گرانی» در فضای مجازی کلید خورد و بلافاصله هنرمندان و سلبریتیهای زیادی را با خود همراه کرد و در نهایت مورد توجه ویژه «کاربران» نیز قرار گرفت. تاکید روی لفظ کاربران از این جهت است که سوابق تاریخی موجود دست کم در چند سال اخیر و ظهور و حیات شبکههای اجتماعی نشان میدهد رفتار و مناسبات مردم در عالم واقع، تفاوت 180 درجهای با تفکرات حاکم بر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دارد. برای تکذیب عجله نکنید!
اگر فکت میخواهید، کافی است ارجاعتان بدهیم به ماجرای هجوم مردم برای خرید محصولات یک شرکت خودروسازی ایرانی، آن هم در اوج تب و تاب و بحبوحه کمپینی که «آقای جادوگر» مبدعش است.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری ایانا، رضا صادقی به تازگی در اینستاگرام خود با اشاره به همین مسئله، اثرگذاری کمپین مذکور را رد کرده است. او که خود دو روز پیش همان متن معروف با پس زمینه مشکی را در صفحه شخصیاش بازنشر کرده بود، از موضعی منتقدانه در استوری اینستاگرام نوشت:«از ماست که بر ماست.اینم جواب به کمپین جدید؛ ما یه همچین ملتی هستیم.در پیش فروش اینترنتی امروز در کمتر از دو ساعت ایران خودرو همه محصولاتشو فروخت» !
خب! خیلی هم عجیب نبود که واکنش عملی به چنین کمپینی در تناقض با شوی عمومی عدالت طلبی در شبکههای اجتماعی باشد. تنها اگر کمی به حافظه خودتان فشار بیاورید، نمونه این دست رفتارهای دوگانه اجتماعی را به خوبی به خاطر میآورید. همین سه سال پیش بود که کمپینی با نام «خرید خودرو صفر ممنوع» در شبکههای اجتماعی درگرفت و در فاصله کوتاهی شماری از مشتریان اتومبیل به هوای کاهش شدید قیمت و افزایش کیفیت خودروهای داخلی به آن پیوستند. تحریمی که در صدد بود خودروسازان داخلی را ناگزیر به کاهش قیمت محصولات و نیز افزایش کیفیت آنها کند. عمر این کمپین با دخالت دولت و در نظر گرفتن تسهیلات 25 میلیون تومانی برای خرید خودرو، به سرعت به پایان رسید و حتی بعدها گفته شد اصولا خاستگاه آن نه مردمی، بلکه تمهیدی از سوی دستهای پنهان بوده تا رکود از این صنعت رخت بربندد. جالب آنکه یکی دو سال پس از آن نیز کمپین مشابه دیگری شکل گرفت که به مصرف کنندگان وعده میداد با تحریم دوباره خودروهای داخلی،قیمت این محصولات کاهش چشمگیری خواهد داشت! کمپینی که همچون مورد قبلی شکست سختی خورد.
باید پذیرفت ظاهرا اغلب ما ایرانیان در مواجهه با چنین کمپینهایی صرفا آماده پیوستن به یک موج تازه پا گرفته هیجان انگیز هستیم و زمانی که پای عمل به میان میآید، تجدید نظر میکنیم و پا پس میکشیم. در این مورد اخیر نیز دنباله روی در یک بحث اقتصادی از سلبریتیها با بروز اقدام داوطلبانه خریداران مشتاق و متکثر، توقع برای حصول نتیجه ظاهرا نزدیک به واقعیت نیست. خیلیها همچنان سرمایهشان را صرف خرید خودرو، طلا و سایر اقلام گرفتار تورم میکنند و از آنسو در فضای مجازی به حمایت از کمپین علی کریمی و بازنشر متن منتشر شدهاش میکنند و لایک و کامنت میطلبند. در چنین شرایطی این روال بیشک در آینده هم ادامه خواهد داشت.
جامعهشناسان در این باره معتقدند «فایده گرایی» و ترجیح سود فردی بر منافع جمعی که متاسفانه در خیلی از ابعاد فرهنگ جامعه ایرانی نیز رخنه کرده، مانع از به تحقق رسیدن چنین فراخوانهای عمومی اصلاح طلبانهای است.
دیدگاه تان را بنویسید