در جلسه بررسی فیلم «یک کیلو و بیست و یک گرم» مطرح شد:
متاسفانه مردم ما سینما را شبیه شهربازی می دانند!
فیلم سینمایی «یک کیلو بیست و یک گرم» به کارگردانی رحیم طوفان و تهیه کنندگی وحید نیکخواه آزاد با حضور عوامل فیلم در فرهنگسرای ابن سینا نقدو بررسی شد.
به گزارش ایانابه نقل از روابط عمومی مراسم،نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «یک کیلو و بیست و یک گرم» با حضور رحیم طوفان کارگردان، سیدمهدی نریمانی سرمایه گذار، لیلا نیکزاد نویسنده، شاهین طوفان مدیر فیلمبرداری، امیرپوریا منتقد و کوروش جاهد کارشناس سینما در فرهنگسرای «ابن سینا» برگزارشد.
سیدمهدی نریمانی سرمایه گذار این فیلم سینمایی در ابتدای نشست در خصوص دلیل سرمایه گذاری برای این فیلم سینمایی که کارگردانی آن را کارگردان کار اولی برعهده داشته است گفت:امیدوارم این فیلم به عنوان یک فیلم کارگردان کار اولی قابل قبول باشد و مخاطبان راضی باشند. نه تنها کارگردان ما کاراولی بوده اند فیلمبردار ما نیز آقای شاهین طوفان برادرزاده کارگردان کار بودند و اولین فیلم سینمایی خود را کارکردند و کار بسیار قابلی را ارائه دادند. فیلمنامه نویس ما هم کاراولی بودند و پس از نوشتن چند رمان این کار،کار اول ایشان بود و من هم اولین تجربه را در این پروژه سینمایی داشتم. در کل ما مجموعه ای کاراولی بودیم.
وی در پاسخ به این سوال که چرا یک سرمایه گذار در جلسه نقد و بررسی شرکت کرده افزود: من به عنوان ناپدری فیلم در اینجا حضور دارم. ای کاش مردم ما به اندک فرهنگ و هنری که از ما باقی مانده توجه بیشتری کنند. اگر از بین جمعیت 80میلیون نفری تنها 100هزارنفر به تماشای فیلم بنشینند آن فیلم معادل یک میلیارد تا یک میلیاردو دویست هزارتومان فروش سینمایی خواهد داشت.این در حالیست که تهران بیش از ١٥ میلیون جمعیت و ٥ شهر بزرگ دیگر ما مثل مشهد، اصفهان، شیراز، تبریز و اهواز خود جمعیت چند میلیونی دارند بنابراین از هر یک از این شهر ها تنها ٢٠ هزار بیننده سینمای فرهنگی اجتماعی میتواند یک فیلم را از شکست مالی نجات بدهد .سرمایه گذاری مانند من که علاقه مند بوده و توانسته ام یک جمع جوان و نوپا را هدایت کنم و به اتمام برسانم، در کمال ناجوانمردی می بینم که فیلمم را که دوهفته زمان اکران داشت و 10روز آن با ماه محرم مصادف می شود و 5 روز سینماها تعطیل می شود و یکشنبه که سینماها باز می شود حادثه اهواز پیش می آید و چهارشنبه همان هفته فیلم ما را به جرم اینکه فیلم فروش خوبی نداشته از پرده پایین می آوردند با شکست مواجه می شوم.
او افزود:واقعا متاسفم که در کشورمان مردم سینمارا شبیه شهربازی می دانند که دوساعت درآن سینما بخندد و فیلمی که فقط مخاطب را می خنداند میلیاردها تومان فروش کند و فیلم منی که با سرمایه شخصی و به صورت کاملا مستقل یک میلیارد تومان برای فیلمی که قابل قبول بوده هزینه کرده ام با 50میلیون تومان فروش از پرده پایین کشیده شود و از آن 50میلیون تومان یک ریال به من بازنمی گردد.ای کاش کسانی که می خواهند در سینمای ایران سرمایه گذاری کنند بروند سکه و دلار بخرند.
شاهین طوفان فیلمبردار این فیلم سینمایی در ارتباط با فیلمبرداری این فیلم سینمایی اذعان داشت: ما در این فیلم سعی کردیم با نورپردازی حس و حال رئال ایجادکنیم و سعی کردیم نورپردازی در عین تاریک بودن خود فیلم حس نشود. چون فیلمی غم انگیز است.
امیرپوریا منتقد سینما درخصوص این فیلم سینمایی در این نشست گفت: یادی می کنم از علی معلم که اهمیت نقد به معنای شفاهی که کاملا پروسه تخصصی است و مثل نوشتار برای خودش سیر و روند دارد را به ما آموخت. اشاراتی که آقای نریمانی به فیلم «یک کیلو و بیست و یک گرم» کردند قابل بحث است به دلیل اینکه زمانی که مخاطب پوستر فیلم را می بیند و اسامی بازیگران و کادر را مشاهده می کند به نظر نمی آید این فیلم به این میزان مهجور بماند. یعنی دور از لانگ شات قاعدتا باید یک فیلمنامه ای که استخوان بندی قابل دفاعی دارد وجود داشته باشد تا این بازیگران دورهم جمع شوند و این فیلم ساخته شود. ظاهرا الان فیلم فقط در سینما ماندانا اکران دارد و بسیار تعجب کردم.
وی درادامه افزود: بحث من در حال حاضر در ارتباط با میزان فروش نیست بلکه ترکیبی است که دولت و نظارت سینما به شکل تناقض آمیزی در آن عمل می کند و از طرفی همه چیدمان ها در مجموع چه در بخش مجوز و چه در بحث مداخله شورای صنفی زمانی که فیلمی به کف فروش می رسد همچنان در اختیار دولت است. بخش عمده ای که دولت در رابطه با سوبسید می کرد به معنای سوبسید از نظر معنوی بود، یعنی فرصت دادن به اکران فیلم هایی که همه عوامل نشان می دهند که از همان ابتدا پرفروش نخواهند بود و باید به آن ها فرصت داده شود تا تبلیغ دهان به دهان از آن صورت گیرد و به تدریج شناخته شود. این سوبسید معنوی از فیلم های به اصطلاح دولتی فاخر به معنای فیلم های تجملاتی تاریخی و گاهی تاریخی مذهبی تا فیلم های کارگردانی که سینمای جدی و عمیق را ترسیم می کنند شامل می شود تا فیلم ها بتوانند دیده شوند. برای من مهم ترین فیلم اکران امسال «شعله ور»بود که پس از دوماه توانست به 1میلیارد تومان برسد ولی این فرصت داده می شود که این اتفاق بیفتد تا فیلم شناخته شود.
پوریا در ارتباط با مشکلات اکران این فیلم توضیح داد: شورای صنفی باید این را در نظر بگیرد که فیلم در شرایط خیلی نامنصفانه ای اکران شد و در خصوص کف فروش آن قضاوت شد. فیلم هایی که سینمای ما در گیر آن ها شده اند کمدی نیست و شبه کمدی است و بنابراین در این جلسات قصد ما تمسخر کمدی به معنای ماهیت اصلی کمدی نیست و برخورد با این است که جلوه بسیار دم دستی از کمدی را به نمایش می گذارند و بیننده پس از خروج از سالن سینما از الفاظ کمدی فیلم چیزی در ذهن ندارد.
وی افزود: بنابراین از خصوصیت های مهم «یک کیلو و بیست یک گرم» به سمت ابتذال نرفتن است و حضور سرمایه گذار و فیلمنامه نویسی برای ساخت چنین فیلمی که ساختار چندین واحد داستانی مختلف و بی ربط را با هم پیش می برد و از ریسک این که ببینده با خود بگوید این ها چه ربطی باهم دارند نمی ترسد قابل تحسین است. ما داستان کودکی را دنبال می کنیم که خانواده های مختلف درگیر ماجرای آن می شوند و این نوع فیلمنامه بسیار ریسکی است و در نتیجه سرمایه گذاری بر روی چنین فیلمی به لحاظ ریسکی که از نظر نوع ساختار تفاوت دارد هم با اهمیت است.
پوریا در خصوص ساختار «یک کیلو و بیست و یک گرم»توضیح داد: این فیلم شوقی خیلی تازه ای به تماشگر منتقل نمی کند ولی تکرارهایی غیر از فضای آپارتمانی را می شود در آن جستجوکرد. این فیلم مانند خیلی از فیلم های دیگر که از واحدهای بی ربط به هم که فقط نگاهی به جامعه امروز ایران داشته باشد و بعضی از شخصیت های آن در حد رد شدن از کنارهم باشند نیست و نسبت درونی است که یک خط داستانی و مفهومی را دنبال می کند. نکته دیگری که وجود دارد این است که در این نوع فیلم ها دو دردسر خیلی تکراری وجود دارد که بیشتر هم به فیلمنامه مربوط می شود ولی در اجرای فیلم ها هم معمولا راه حلی برای آن ها پیدانمی شود، یکی از آن ها این است که خیلی از عناصر عمده شکل دهنده کل روایت براساس حوادث است که به تنهایی می تواند مشکل نداشته باشد ولی حوادث خیلی کور زمانی که خیلی بولد می شوند مشکل ساز است و وقتی مبنای اصلی یک سری از اتفاقات که می خواهی از طریق آن یک سری از اتفاقات و جامعه را بشناسی براساس یک حادثه کور رخ دهد ریشه یابی و آسیب شناسی در ابعاد اجتماعی رخ نمی دهد. از طرف دیگر تعداد حوادث ناگوار عجیب و غریب که نتیجه شخصیت پرخاشگر را به تصویر می کشد برای بیننده تعجب برانگیز است. چیزی که در فیلم «یک کیلو و بیست و یک گرم» حائز اهمیت است این مورد است که در دسته فیلم هایی که دربستر تکراری بودن قرار می گیرند نیست اما بار عظیم حوادث را در فیلم مشاهده می کنیم.
رحیم طوفان کارگردان این فیلم سینمایی در ادامه این نشست که تجربه اول او در حوزه فیلم سازی سینمایی بدون تحصیلات آکادمی است توضیح داد: اینکه بدون تحصیلات آکادمیک شروع به ساخت این فیلم سینمایی کردم به این معنی نیست که بدون مطالعه و با دیدن چند فیلم شروع به فیلم سازی کردم نه ! این خروجی ، ماه عسل ۱۸ سال تلاش مستمر در هنر سینما است و با درکی عمیق از پیرامون اجتماعی که در آن زندگی میکنم الهام گرفته و چون دغدغه ام بود در قالب این فیلم ارایه دادم
وی افزود: این که چه میزان فیلم را باور داشتید یا نداشتید مقایس آن در آدم های مختلف فرق می کند. بعضی از آدم ها می خواهند به دنبال ایرادات فیلم باشند و برخی ها می خواهند از فیلم لذت ببرند، این دو مبحث با هم فرق می کند
ما اصولا زمانی که می خواهیم فیلم را نقدکنیم متر خاصی در دست داریم ، قاعدتا منبع و میزان اندازه گیری هر فرد فرق میکند که اغلب چقاله های اندازه گیری ماها فیلم های هالیوودی است ! یعنی فیلم ایرانی با بضاعت ایرانی را با فیلم های میلیون دلاری با متر خاص خودمون اندازه میزنیم ..
نقد و ابراز نظر آزاد است و من خریدار نقد جانانه هستم اما لطفا فیلم من را در قالب همین فیلم ایرانی ببینید ، توان و بضاعت برای ساخت فیلم موجود در همین حد بوده است. ضمن اینکه من از نویسنده این فیلمنامه تشکر می کنم که دوسال پای حرف من نشستند تا این فیلمنامه به سرانجام برسد. ما ساعت ها وقت گذاشتیم تا به مفهوم مد نظر و باور پذیری برسیم اینکه چه میزان موفق بوده ایم یا نه ! نمی دانم. همه در تاریکی یکسان هستند و هیچ کس مقصرنیست.
دیدگاه تان را بنویسید