رونق گردشگری کشاورزی و روستایی میتواند درآمدی بیشتر از نفت بسازد
رونق کشاورزی با ظرفیتهای گردشگری
عبدالحسین طوطیایی - پژوهشگر کشاورزی
اگر استحالههای تخریبی و زودرس چند دهه اخیر در مناسبات تولید کشاورزی رخ نمیداد بدون تردید کشورمان با وجود تنوع اقلیم و فعالیتهای کشاورزی میتوانست به موزهای پرجاذبه و البته زنده تبدیل شود. موزهای که تجارب، فعالیت و دانش بومی بهجامانده از گذشته باستان خود را بهصورت نمایشگاه و حتی در قامت دانشگاه و کلاس درس صنعت گردشگری داخلی و خارجی عرضه میکرد. تحقق چنین برنامهای قطعاً هم به افزایش درآمد ملی و هم به درآمد جنبی تولیدکنندگان و نیز اشتغال جمعیت قابلملاحظهای از بیکاران میانجامید. بهرهبردارانی که با کسب درآمد تکمیلی از حاشیه این شیوه گردشگری هرگز به رها کردن اراضی و هجوم به شهرها رضایت نمیدادند. چنین رونقی در تعامل با دیگر جاذبههای گردشگری میتواند درآمدی بیشتر از نفت بسازد مانند آنچه که در کشور ترکیه اتفاق میافتد. ترکیهای که سالانه حدود 30 میلیارد دلار از محل گردشگری خارجی درآمد ارزی داشته و برای جلب و جذب آنان حتی از حمامهای سنتی خود نیز چشم نمیپوشد.
پیشینه کشاورزی بهعنوان نخستین حرفهای که انسان برای ادامه حیات خود برگزید در کشور ما، به قدمت تاریخ کهن آن برآورد میشود. حرفهای که از دهه 30 به بعد و متأثر از استحاله پرشتاب و آمرانه نظام فئودالیسم به شیوه سرمایهداری وارداتی و با پشتیبانی درآمد نفت دستخوش آسیبهای برگشتناپذیر شد. ازجمله پیامدهای این استحاله فرساینده را میتوان انزوا و انقراض دانش و تجارب بومی در بخش کشاورزی و دامپروری برشمرد. گنجینهای که اگر بهطور طبیعی و آگاهانه پذیرای روشهای مدرن و نوین میشد به باروری و توسعه تکاملی این بخش و نه قهقرای آن میانجامید. متأسفانه سرعت افزایش جمعیت در دهههای 60 و 70 و بهموازات آن رواج الگوی افراطی مصرف و عرضه فناوریهای نوین در جایگزینی با دانش بومی بخش کشاورزی را از رمق انداخته است. در چنین شرایطی بدون تزریق اعتبارات از منابع عمومی ادامه فعالیت کمجان کشاورزی و به دلیل هزینه بالای تولید در مقایسه با قیمتهای جهانی ادامه فعالیت کمجان کشاورزی میسر نیست.
این شرایط باعث میشود آخرین نتایج بهجامانده در این بخش نیز به کام واردکنندگان شود. متاسفانه بهموازات این استحاله، گسترش بیمحابای شهرنشینی و به یُمن تولید بیضابطه اتومبیل و نیز بهای ارزان حاملهای انرژی، نوعی گردشگری بیهدف و مخرب را در بخش کشاورزی و بستر حیات کشور فراهم آورده است. فقدان زیرساختهای عمومی برای گردشگران باعث توسعه قارچی ویلاسازی و در نتیجه نابودی برگشتناپذیر اراضی کشاورزی شده است. بخشی که به لحاظ بازده نازل اقتصادی و در چنین روندی خودبهخود در پیش پای گردشگران بیهدف قربانی شد.
کاش قبل از انقراض کامل نسل سالخورده کشاورزان و دامدارانی که هنوز از مهارتهای دیرین و سنتی بهرهها دارند (بهخصوص عشایر کوچرو) در اندیشه اجرای برنامه احیاء و توسعه این شاخه از جاذبه قرار بگیریم. البته به نظر میرسد که هنوز مجال و بقایایی از جاذبههای سنتی کشورمان وجود دارد. ازجمله این برنامهها میتوان به برنامه گلابگیری در قمصر کاشان، شیوه زندگی چادرنشینی یا مسابقات اسبسواری در ترکمنصحرا، مراسم گوناگون و در مراحل مختلف شالیکاری در استانهای شمالی، کوچهای بزرگ و کوچک عشایر و...، صنایعدستی و سنتی در کلنیهای روستایی و... اشاره کرد. مواردی که نهتنها برای گردشگران داخلی، بلکه برای مسافران آنسوی مرزها نیز جذاب است. جاذبههایی که بهجای نابودی اراضی کشاورزی به ضرورت صیانت و حفاظت آنها منجر خواهد شد. امیدواریم در ایام نوروز و در فرصتهای آخرین، انبوه گردشگران داخلی به این جاذبه بیشازپیش روی آورده و از آنسو برنامهریزان کلان، رویکردی توسعهمحورانه به این مهم برای خود در نظر بگیرند./
دیدگاه تان را بنویسید