سازمان حفاظت محیطزیست، منتقد یا پاسخگو
عبدالحسین طوطیایی – پژوهشگر کشاورزی: از یک دهه قبل که فرایند بحرانهای زیستمحیطی سر از خشکیدن دریاچه وتالاب ها و از آنسو گسترش ریز گرد و آلودگی هوای کلان شهرها و ..... در آورد مدیران سازمان حفاظت از محیطزیست بیش از پاسخگویی مرتباً از شیوه نقد و اعتراض استفاده کردهاند. بههرحال بدیهی است که نامعادلات اکوسیستمی ناگهان رخ نمیدهد. این بحرانها اساسا ریشه در ناکارآمدی و یا غفلت تمامی دستگاه هایی دارد که سهمی در مدیریت کشور دارند.

اگر مدیران سازمان حفاظت محیطزیست بخواهند با شیوه نقد و فرافکنی خودرا در پشت دیوار ضعف دیگر دستگاهها پنهان کنند همواره سوژهای برای سخنرانی و مصاحبه و به نوعی دفاع از خود دارند. شیوهای که آنان را از جایگاه پاسخگویی مبرا و چه بسا در قالب یک مطالبهکننده قرار میدهد. نکته جالبتر این شیوه و روال آن است که بحرانهای زیستمحیطی بهصورت یک فرایند و بهتدریج انجام میشود. وظیفه حاکمیتی این سازمان تنها آن نیست که پس از حداقل سهدهه از رخداد یک تخریب تنها به معرفی مقصر بسنده کند. بدون تردید سهمی بیشتر از تغییرات اقلیمی جهانی و منطقهای که بهطور خاص دامنگیر کشور ما شده است ناشی از عدم پایش و پیشگیری دستگاه مسئول و بهطور خاص بر عهده سازمان حفاظت محیطزیست بوده است. اگر علتها و ارزیابی سهم دیگر کانونهای تاثیرگذار بررسی کنیم می توانیم اثر انگشت وزارتکشور در عدم ساماندهی استانها بهخصوص شهرداریها، قوه قضاییه در کوتاهی تدوین مبانی قانونی لازم و بههنگام ، وزارت نفت، نیرو و مخابرات در توزیع آب، برق، تلفن و گاز در تشویق گسترش بیمحابای ویلا سازی و ساخت و سازهای لجام گسیخته، وزارت علوم و فناوری در عدم بهرهگیری از ظرفیتهای علمی، وزارت جهاد کشاورزی به دلیل صیانت ضعیف از جنگلها و مراتع و ....و سرانجام و بهطور خاص مدیریت منابع آب به دلیل عدم پایش منابع آب زیرزمینی، افراط در سد سازی و عدم تخصیص مشخص آب به بخش کشاورزی و....بیابیم.
آنچه که از سازمان حفظ محیطزیست انتظار میرفت و هنوز میرود این است که با توجه به جایگاه معاونت رییسجمهور و با پایش سهم هر یک از این دستگاهها به ایجاد هماهنگی تمام مولفههای تاثیرگذار در جهت حفظ تعادل اکوسیستمهای کشور اهتمام ورزد. شگفتی این است که بعضاً تریبونهای این سازمان و در همسویی با گروهی خاص و در یک کپیبرداری مکرر، بخش کشاورزی را مسئول اصلی بحران کم آبی میدانند. آیا جای پرسش نیست که با وجود تولید بیمهار صنعت خودرو و سخاوت وزارت نفت در عرضه بنزین یارانهای و با چشم فرو بستن بر هزاران هزار ویلایی که در کانونهای معدود سبز کشور بهخصوص شمال کشور همچون قارچ روییده است بخش کشاورزی را متهم بحران کمآبی بدانیم؟ آبی که اساساً تنظیم و تقسیمش در اختیار وزارت نیرواست. آنها که برای حل بحران کمآبی توصیه به توقف کشاورزی میکنند درحقیقت از بیم مرگ توصیه به خودکشی میکنند.
خانم انصاری مدیرکل دفتر پایش فراگیر سازمان حفاظت محیطزیست چندی قبل در مصاحبهای ضمن تاکید بر تدوین یک برنامه منسجم برای سازگاری با گرد و غبار اظهار داشتند: بخشهای کشاورزی، شهری و روستایی، صنعت و.... به تفکیک باید در این برنامه منسجم در اولویت باشند. وی افزود: "مهمترین اقدام بیشک بازنگری جدی در سیاستهای جاری کشاورزی است، جلوگیری از کشت محصولات آببر همچون برنج، چغندر قند و درک این واقعیت که با شرایط اقلیمی جدید کشور، اصرار بر ادامه کشت این گونه محصولات موجب از دست رفتن سریعتر منابع محدود آبی و به تبع آن شکلگیری کانونهای بیشتر گردوغبار خواهد شد" ایکاش مدیران سازمان حفاظت از محیطزیست از این پس و بهجای اینکه مانند یک تشکل غیردولتی زیستمحیطی بیابزار که تنها نقد و پرسش میکند به ارائه گزارشی از کارنامه وظایف حاکمیتی خود بپردازند. وظایفی که اصلیترین آن پایش و پیشگیری از بحرانهای زیستمحیطی و هماهنگ کردن تمامی ارگانهای موثر در تشدید و یا کاهش بحرانهای پیشرو است .
دیدگاه تان را بنویسید