مدیریت هیجانی آب/وظیفه وزارت نیرو، هشدار دادن نیست؛ مدیریت کردن است
وظیفه وزارت نیرو، هشدار دادن نیست؛ مدیریت کردن است
حمیدرضا عظیمی_روزنامهنگار|| حاکمیت در کلان ماجرا و البته به دور از تعاریف دست و پاگیر، نقش و وظیفهای دارد که گُمان عام گاهی از آنچه هست و باید باشد، فاصله میگیرد. به همین منظور هر چند قصد کشیدن پای تعاریف حوزه فلسفه سیاسی را در این مجال نداریم اما نقبی به آن خواهیم زد و اطلاعاتی را با مخاطب به اشتراک خواهیم گذاشت و بعد داستانی را پیش خواهیم کشید که گاه باعث نگرانی میشود!
در این طراحی، ماجرا از آنجا آغاز خواهد شد که تعریفی آشنا اما ناآشنا، ارائه شود. آن طور که در فلسفه سیاسی معروف است، «حاکمیت» در سادهترین شکل تعریف خود همان «اعمال اقتدار سیاسی عالیه در یک کشور» است. این تعریف یک خطی، هر چند بسیار ساده مینماید اما نظام سیاسی هر جامعه و حتی ساختارهای بینالمللی را شکل میدهد.
وقتی موضوع اقتدار سیاسی عالیه مطرح میشود و حاکمیت رخ مینماید، زیر سیستمهای آن بنا بر نیازهای منطقهای و جغرافیایی و حتی نظر عموم مردم، تعریف میشود. بر همین اساس هم هست که نظامات پادشاهی، جمهوری و ... تعریف میشوند. حاکمیت از هر نوع که باشد برای اعمال «اقتدار» که در دوره مدرن نام مدیریت به خود گرفته، نیاز به زیر سیستم دارد. حاکمیت یک کل است که اجزایی چون قوای مختلف که نامشان را همه شنیدهایم، در آن تعریف میشود. قوایی مانند مجریه، قضائیه و مقننه. این تقسیم بندی و نیاز به زیر سیستم در تمام و در انواع حاکمیت وجود دارد. هر کدام از این سیستمها نیز خود برای اعمال حاکمیت، زیر سیستمهای دیگری نیاز خواهند داشت.
در این میانه دولت به معنای قوه مجریه، خود تبدیل به یک کل میشود و تمام وظایفی که حاکمیت بر عهدهاش گذاشته را خُرد میکند و در قالب تعریف، وزارتخانههایی تاسیس میشود که هر کدام موظفاند در چهارچوب تعریف شده، اعمال حاکمیت و مدیریت را بر عهده گیرند.
آنچه در سطور فوق آمد هر چند ممکن است به صورت عام جزو اطلاعات عمومی جامعه باشد اما این احتمال هم هست که از ذهن بخشی از جامعه و حتی مدیران ارشد برود؛ به این دلیل که گاهی این مدیران، افعال و اقوالی دارند که گویی این تعاریف را نشنیدهاند یا دست کم مفاهیم سیستم و زیر سیستم از ذهنشان (البته به دلیل مشغله کاری) دور افتاده است. بسیار طبیعی است که وظایف دولت به عنوان یک سیستم چنان است که کار از عهده یک نفر یا یک بخش برنمیآید بنابراین وظایف خرد و به بخشهای تخصصی، تفویض میشود مثلا حاکمیت وظیفه «امنیت غذایی» جامعه را به دولت و دولت هم این وظیفه را بر عهده وزارتخانهای خاص قرار میدهد که در جمهوری اسلامی ایران این وظیفه بر عهده وزارت جهاد کشاورزی است.
در حوزه آب هم همین اتفاق رخ داده و حاکمیت «اعمال مدیریت» در این حوزه را به وزارت نیرو محول کرده است. اما در این وظیفهمندی و تقسیمبندی بسیار شفاف، اتفاقاتی رخ میدهد که گُمان میشود آقایان مسئول، تعاریف پیش گفته را از یاد بردهاند و وظیفهای غیر از آنچه بر عهده دارند، انجام میدهند. این را در ذهن داشته باشیم تا با بازگفتن یک خبر که تلویزیون جمهوری اسلامی (شبکه خبر) نقل کرده، موضوع بازتر و قابل ارائه شود.
از صبح، رسانهها تیتری به نقل از شبکه خبر از میان سخنان مسئولی در وزارت نیرو، استخراج کرده و روی خروجی خود قرار دادهاند که به نظر با آنچه باید باشد، توفیر دارد. رسانهها خبر از «احتمال قطع آب در پایتخت» دادند که خیلی زود این خبر فراگیر و حتی باعث نگرانی شد. دلیل این نگرانی هم خیلی ساده بود چون به نظر میرسد مردم این را با تمام حواس و به قول عامه با گوشت، پوست و خون تجربه کردهاند که وزارت نیرو، دست کم در این موضوعات، بسیار پایبند به عهد است و در این زمینهی به خصوص، به قولهای داده شده، همیشه وفا میکند! پیشتر مردم خبر قطعی برق از سوی وزارت نیرو را شنیده بودند که خیلی زود هم محقق شد و البته مشکلات فراوانی هم به وجود آورد. مشکلاتی برای مرغداریها، چاههای عمیق آب در حوزه کشاورزی و دیگر زمینههای وابسته به صنعت، کشاورزی و حتی در برق واحدها مسکونی که داد شهروندان را هم درآورد! مرغداران از تلف شدن جوجههای چند ماهه اشک ریختند و خبازان خمیرها را به ادارات برق برده و بر در و دیورا آن مالیدند!
رسانهها از صبح دوشنبه، هشدارهایی به نقل از مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران را بازتاب دادند که « اگر شهروندان مصرف آب را مدیریت نکنند ممکن است در روزهای آینده با مشکل روبرو شویم چون مصرف آب در تهران در نقطه سربهسر تولید و مصرف قرار دارد». این مقام مسئول این را هم گفته که: «هماهنگی لازم با شورای شهر انجام شده است تا قیمت آب برای مشترکان پرمصرف تا حدی افزایش یابد، ولی همچنان تا قیمت واقعی فاصله بسیاری دارد».
دورنما و نزدیکنمای چنین اظهار نظری این است که مقامی مسئول، موضوعاتی در حوزه کاریاش را بیان و به مردم منتقل کرده است، موضوعاتی که بسیار خوب است اما گویا مسئولان در وزارت نیرو به این واقعیت که موضوعات مطرح شده، چقدر در حوزه وظایفشان است و ... هنوز اشراف ندارند! واقعیت این است وقتی با مردم در کوچه و بازار صحبت میشود، این را میتوان حس کرد که آنها از هشدار شنیدن خستهاند. کافی است در اتوبوس و مترو و دیگر اجتماعات عمومی روزانه با اهل این جامعه به گپوگفت بنشینیم. پای درد دلشان بایستیم و از آنچه آنها را میآزارد، حرف به میان آوریم؛ بیهیچ شبههای، آنها به تاکید خواهند گفت که مسئولان هشدار دادن را قطع و به وظایفشان عمل کنند.
این را همه میدانیم و به آن اعتقاد داریم که فیالحال اوضاع عادی نیست. وقتی به گوشه چشمی، دلار بر نردبان قیمت، مستانه قهقهه میزند و چند پله را، یکی میکند و میجهد، وقتی قیمت کالاها (در بیشتر موارد به دلایل جو روانی) ناگاه سر به آسمان میساید و وقتی قطعی برق مداوم، اهل جامعه را کلافه کرده است؛ هشدار دادن دردی را دوا نمیکند که هیچ، باعث موضعگیریهایی هم از سوی مردم خواهد شد.
مردم میگویند: همین را کم داشتیم. قطعی آب! چرا؟ به این دلیل که پیش از این هم درباره کمبود آب بارها و بارها و به صورت دائم هشدار داده شده و توجه طیفهای مختلف جامعه به خطر کم آبی، جلب شده است و حالا این هشدارهای دوباره و چندباره، فقط با روان مردم بازی خواهد کرد و عملا کارکرد دیگری ندارد.
در این میانه نکته اصلی که در گفتههای مردم شنیده میشود، این است که وزارت نیرو تا کی قرار است توپ مدیریت آب را به میدان مصرفکنندگان بیندازد؟! وزارت نیرو طی این سالها به جای مدیریت منابع آب کشور، ظاهرا دائم در حال هشدار دادن بوده و هست و آمارهایی هم میدهد که هر چند حتی کارشناسان را هم از اصل ماجرا دور کرده است اما این اعداد و ارقام، آماری است که هیچ مبنای علمی ندارد مثل آمار استفاده آب توسط کشاورزان که حالا دیگر به عنوان یک باور عمومی مطرح میشود، بدون اینکه شیوه رسیدن به چنین عددی، اعلام شود! این وزارتخانه گویا به جای مدیریت منابع آب کشور یک بار از کشاورزان مایه میگذارد که 90 درصد آب کشور را مصرف میکنند و میبلعند و چنین به ذهن جامعه میاندازد که اگر کمآبی هم هست، تقصیر کشاورزان است! و بار دیگر در مابقی حالات هم دائم در حال این هشدار است که مردم کمتر آب مصرف کنند که اگر نکنند چنین میشود و چُنان!! همین چند شب پیش صدا و سیما درباره کمبود آب گزارشی پخش کرد که مردم در آن میگفتند: چرا همهاش به مردم میگوئید کم مصرف کنید؟ چرا این وضع را مدیریت نمیکنید؟
مشکل این وزارتخانه احتمالا از زمانی آغاز خواهد شد که افسانه استفاده 90 درصد آب کشور توسط کشاورزان، دیگر از منظر آشنایان به عدد و رقم پذیرفته نشود به این دلیل که وزارت نیرو در محاسبه این عدد، به شیوه جمع و تفریق دبستانی روی آورده است. آنها میگویند ما فلان مقدار آب در کشور داریم. فلان قدر توسط مردم به عنوان آب شرب استفاده میشود که وقتی از کل رقم کم کنیم، عددی باقی میماند؛ بنابراین این عدد که 90 درصد آب مصرفی سالانه است توسط کشاورزان استفاده میشود، چون مصرف کنندهی دیگری نداریم! دقیقا با همین استدلال. اگر از آنها سوال شود سهم هدر رفت آب در شبکه فرسودهی توزیع چقدر است، پاسخی به آن داده نمیشود. اگر به آنها گفته شود میزان تبخیر این آب در طول شبکه توزیع یا حتی در مبدا چقدر است باز هم پاسخی وجود ندارد و در چنین حالتی، بهترین شیوه این است که این میزان را پای کشاورز از همه جا بیخبر بنویسیم و برخی ناآشنایان با عدد و رقم هم آن را تکرار میکنند و به همین سادگی بزرگترین متهم مصرف آب در کشور میشود کشاورزی که کمترین نقش را در این موضوع دارد؛ رئیس و مرئوس، دانشگاهی و غیر دانشگاهی هم این عدد را تکرار میکنند! این نوع عدد سازی وقتی بسیار طبیعی است که اعمال مدیریت ضعیف باشد و به این دلیل است که چنین استدلالی منتشر میشود و از بد حادثه آنهایی که فیگور علمی هم میگیرند این عدد و رقم را بیاطلاع از چند و چون آن تکرار میکنند و انتشار میدهند و این، نکته عجیب ماجراست!
مخلص کلام این است، در اینکه مردم باید الگوی درست مصرف آب و بهینه داشته باشند، هیچ شکی نیست اما به نظر میرسد بهتر این باشد که مسئولان در وزارت نیرو به جای دادن این همه هشدار، کمی هم به اصل اعمال مدیریت که از سوی حاکمیت به آنها تفویض شده، تن دهند و این فضا را مدیریت کنند و الا هیچ بعید نیست مردم در گفت و شنود روزانهی خود، به جای وزارت نیرو آنها را به نام «وزارت هشدار» صدا بزنند.
دیدگاه تان را بنویسید