برای وزیری که اینروزها محیط زیستیها به نیکی از او یاد میکنند
محمد درویش_ فعال محیط زیستی||| هفته گذشته، محمود حجتی عالیترین مقام در وزارت جهادکشاورزی در سخنانی کمسابقه به انتقاد آشکار از صنعت سدسازی در کشور پرداخته و خواهان جایگزینی آن با شگرد آبخیزداری شد. حجتی این را هم اضافه کرد که آنچه او امروز برآن پای میفشارد، جهان علم پیشتر تایید کرده و دیگر کسی برای ذخیرهسازی آب، از سدسازی استفاده نمیکند.
سخنان وزیر جهادکشاورزی نگارنده را یاد دوران کوتاهی انداخت در دولت دوم محمود احمدینژاد که علی سلاجقه، ریاست سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور را برعهده داشت؛ اما پس از آنکه دولتیها را به درستی زنهار داد که نباید سرمایه ملی را در پای سدسازی هدر دهند، مجبور به استعفا شد!
فارغ از شباهتهای این دو واقعه تاریخی، به عنوان پژوهشگری که ۳۱ سال پیش در دانشگاه تهران در همین رشته آبخیزداری آغاز به خوانشِ طبیعت ایران کردم؛ از شنیدن سخنان محمود حجتی بسیار خرسند و امیدوارم بتواند دولت را ترغیب به تغییر رویکرد از غلبه تفکر سازهای با نماد سدسازی در مدیریت آب به رفتارها و شگردهایی کمتر سازهای چون آبخیزداری و آبخوانداری و درنهایت غیرسازهای سوق دهد اما نکتهای که نباید از خاطر دور داشت، هشدار به دوستان آبخیزدار و آبخواندار است! اینکه مبادا شما هم در دامِ تفکری بیفتید که بر ساخت بدون ارزیابی، تمرکز دارد و برای فنیتر نشان دادنِ عملیات آبخیزداری و آبخوانداری به جای شناخت و تبعیت از قوانین طبیعت، با احداث بانکت، دایک، اپی، پارشالفلوم و گابیونبندی افراطی و غیرضروری، به جای افزایش واقعی نفوذ عمودی آب در خاک - Infiltration - در راستای تغییر نظام آبشناختی حاکم بر حوضههای آبخیز حرکت کنید. عملیات آبخیزداری واقعی، به مجموعه سازوکارها و تمهیداتی گفته میشود که استعداد رویشی طبیعی را به آبخیز بازگردانده و خودِ رویشگاه چون یک سد طبیعی مانع افزایش روانآب و پیشی گرفتن ضریب هرزآب شود.
این نقصِ بزرگی است که در کارنامه آبخیزداران در طول چند دهه گذشته آشکار مینماید و البته بخشی از آن به محتواهای ارایه شده در مقاطع کارشناسی تا دکترای مرتع و آبخیزداری در دانشگاهها بازمیگردد؛ جایی که به جای بردنِ دانشجوها در عرصههای واقعی و آشناکردنِ ایشان با حقایق بومشناختی عرصه باتوجه به گونهگونی زیستی_فرهنگی حاکم بر حوضههای آبخیز، آنها را وادار به یادگیری انواع فرمولها و روشهای سازهای در کتابهای دانشگاهی میکنند تا لابد پیشوند "مهندسی" تناسب بیشتری با این رشته راهبردی یابد و البته دسته گلهایی هم به آب میدهد! دستهگلهایی که گاه خطاهایی در آن ظهور داشته و در یک نمونه به عنوان مثال، منجر به تسریع در خشکشدن تالاب میقان در استان مرکزی شده است.
جان کلام آنکه یک مهندس واقعی منابع طبیعی، متخصص کاربلدی است که یادگرفته هرچه کمتر در طبیعت دست برده و میزان مصرف سیمان و سنگ و بتن و توریهای فلزیاش کمتر باشد، موفقتر است. به امید موفقیت حجتی در ورود روزافزون هنجارهای محیطزیستی به مانیفستهای وزارت متبوعش.
دیدگاه تان را بنویسید