ربات‌ها به جای زنبورها؟ هشدار یک انیمیشن به آینده تاریک

ربات‌ها به جای زنبورها؟ هشدار یک انیمیشن به آینده تاریک

مفید بودن وجود زنبورها برای بشریت امری بدیهی است و نیازی به اثبات ندارد. اما تلقین این واقعیت و نهادینه کردن آن برای کودکان، مقوله‌ای جداگانه است که باید با حساسیتی موشکافانه به دنیای آن ورود کرد.

انیمیشن سینمایی «ده جان» به کارگردانی کریستوفر جنکینز (2024) با محوریت شخصیتی به نام رز، دانشجوی جوان و مشتاق، داستانی جذاب و آموزنده درباره اهمیت زنبورها در اکوسیستم و تهدیداتی که این موجودات کوچک اما حیاتی با آن روبرو هستند، ارائه می‌دهد. این فیلم نه تنها یک اثر سرگرم‌کننده برای کودکان و بزرگسالان است، بلکه با استفاده از عناصر داستانی و بصری، مفاهیم عمیق زیست‌محیطی را به مخاطب منتقل می‌کند. در این نقد، به بررسی نحوه آموزش کودکان درباره محیط زیست و نقش زنبورها در اکوسیستم از طریق این انیمیشن می‌پردازیم و ارتباط آن را با نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا تحلیل خواهیم کرد.

یکی از نقاط قوت ده جان، توانایی آن در تبدیل مفاهیم علمی و زیست‌محیطی پیچیده به داستانی ساده و قابل درک برای کودکان است. شخصیت رز، به عنوان یک دانشجوی محقق، نقش واسطه‌ای دارد که مخاطب را با دنیای زنبورها و اهمیت آنها در زنجیره غذایی آشنا می‌کند. جمله‌ای که رز در فیلم می‌گوید: «شما نمی‌دونید یک حشره کوچک به نام زنبور، چقدر می‌تونه دنیا را متحول کنه و کنترل زنجیره غذایی رو بر عهده بگیره»، به خوبی نشان‌دهنده این است که زنبورها نه تنها موجوداتی ساده نیستند، بلکه نقش کلیدی در بقای اکوسیستم دارند.

این انیمیشن با استفاده از شخصیت‌پردازی قوی و دیالوگ‌های تامل‌برانگیز، کودکان را با مفاهیمی مانند گرده‌افشانی، اهمیت ملکه در کندو و تاثیر زنبورها بر تولید غذا آشنا می‌کند. این موضوع از منظر نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا قابل تحلیل است. بر اساس این نظریه، افراد (به ویژه کودکان) از طریق مشاهده رفتار دیگران و پیامدهای آنها یاد می‌گیرند. در این فیلم، رز به عنوان یک الگوی مثبت، رفتار مسئولانه نسبت به محیط زیست و تلاش برای حفظ زنبورها را به نمایش می‌گذارد. کودکان با مشاهده این رفتارها، تشویق می‌شوند تا در زندگی واقعی نیز به محیط زیست احترام بگذارند و از گونه‌های در خطر محافظت کنند.

یکی از مضامین اصلی فیلم، تهدید زنبورها توسط استاد بدطینت و سودجو است که قصد دارد زنبورهای واقعی را از بین ببرد و آنها را با زنبورهای رباتیک جایگزین کند. این طرح نه تنها نشان‌دهنده خطرات ناشی از نابودی زنبورها است، بلکه نقدی بر تکنولوژی‌زدگی و تمایل انسان به جایگزینی طبیعت با فناوری است. جمله‌ای که این استاد می‌گوید: «اگر محقق‌ها نتونن زنبورها رو حفظ کنن، دیگه زنبوری وجود نداره که بتونه گرده‌افشانی کنه و دیگه خبری از غذا نیست»، به طور واضح نشان‌دهنده این است که نابودی زنبورها می‌تواند به فاجعه‌ای جهانی منجر شود.

این موضوع را می‌توان از منظر نظریه استفاده و رضامندی تحلیل کرد. بر اساس این نظریه، مخاطبان به‌طور فعال از رسانه‌ها برای برآوردن نیازهای خود استفاده می‌کنند. در مورد ده جان، مخاطبان (به ویژه کودکان) ممکن است از این فیلم برای برآوردن نیازهای خود به سرگرمی، آموزش و درک بهتر از محیط زیست استفاده کنند. این فیلم با ارائه داستانی جذاب و شخصیت‌های دوست‌داشتنی، نیاز مخاطب به سرگرمی را برآورده می‌کند، اما در عین حال، نیاز به آموزش و آگاهی‌بخشی درباره محیط زیست را نیز پاسخ می‌دهد. این رویکرد نشان می‌دهد که انیمیشن‌ها می‌توانند همزمان هم سرگرم‌کننده و هم آموزشی باشند.

شخصیت رز در این فیلم نه تنها یک دانشجوی محقق است، بلکه نمادی از امید و مسئولیت‌پذیری است. او با گفتن جمله‌ای مانند «زنبورها زندگی‌شون رو وقف ما می‌کنن، پس حالا نوبت ما محقق‌هاست که زندگی‌شون رو نجات بدیم» نشان می‌دهد که انسان‌ها به عنوان بخشی از اکوسیستم، مسئولیت دارند تا از گونه‌های دیگر محافظت کنند. این پیام به ویژه برای کودکان بسیار ارزشمند است، زیرا آنها به مشارکت فعال در حفاظت از محیط زیست تشویق می‌شوند.

از منظر نظریه یادگیری اجتماعی، رز به عنوان یک الگوی مثبت، رفتارهایی مانند همدلی، پشتکار و مسئولیت‌پذیری را به کودکان آموزش می‌دهد. کودکان با مشاهده تلاش‌های رز برای نجات زنبورها، یاد می‌گیرند که چگونه می‌توانند در زندگی واقعی نیز نقش مثبتی در حفظ محیط زیست ایفا کنند و حشره‌ای به نام زنبور، چه نقشی در زندگی‌شان دارد.

ده جان،  نمونه‌ای موفق از یک انیمیشن است که توانسته مفاهیم پیچیده زیست‌محیطی را به شیوه‌ای جذاب و قابل درک به کودکان منتقل کند. پائولو فریره، فیلسوف و نظریه‌پرداز آموزش، بر این باور است که رسانه‌ها می‌توانند به عنوان ابزارهایی برای توانمندسازی و مشارکت اجتماعی عمل کنند.

 

او معتقد است که رسانه‌ها باید به جای انتقال یک‌طرفه پیام‌ها، به مخاطبان کمک کنند تا به‌طور فعال در فرآیند یادگیری و تغییر نگرش‌ها مشارکت داشته باشند. همچنین کارل هاولند، روان‌شناس اجتماعی، در نظریه تغییر نگرش خود بیان می‌کند که رسانه‌ها با استفاده از عوامل مختلف مانند اعتبار منبع، ساختار پیام و ویژگی‌های مخاطب، قادر به نگرش‌ها هستند. در این انیمیشن، شخصیت رز به عنوان یک دانشجوی محقق، منبعی معتبر و قابل اعتماد است که پیام‌های زیست‌محیطی را به مخاطبان منتقل می‌کند. این موضوع به تغییر نگرش کودکان و بزرگسالان نسبت به اهمیت حفاظت از زنبورها کمک خواهد کرد.

انیمیشن ده جان، با ترکیب داستانی جذاب و پیام‌های زیست‌محیطی عمیق، اثری است که نه تنها کودکان، بلکه بزرگسالان را نیز به تفکر وامیدارد. این فیلم نشان می‌دهد که چگونه رسانه‌ها می‌توانند در آموزش مفاهیم مهم و تغییر جهان‌بینی‌ها نقش داشته باشند. شخصیت رز به عنوان نماد امید و مسئولیت‌پذیری، الگویی مثبت برای کودکان است و طرح داستانی فیلم، هشداری جدی درباره خطرات نابودی زنبورها و وابستگی بیش از حد به فناوری است. در نهایت، ده جان اثری است که نه تنها سرگرم‌کننده است، بلکه بینشی عمیق درباره اهمیت حفظ محیط زیست و نقش هر فرد در این ماموریت بزرگ ارائه می‌دهد.

 

وحید زندی فخر / کارشناس روابط عمومی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور

حجم ویدیو: 4.54M | مدت زمان ویدیو: 00:01:52
انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید