گزارشی از کارخانه تولید خوراک دام، طیور و آبزیان در شهرک صنعتی ایلام
قیمتها روزانه نیست، ساعتی است
نهاده تولید دان حداقل بعد از چهار دست به تولیدکننده میرسد
نهاده تولید دان حداقل چهار دست میگردد تا به ما برسد. همه هم میدانند واردکننده اصلی آقای «م» است، اما تا به حال ما این آقا را ندیدهایم و کسی هم تا به امروز جلوی کار او را که تنها واردکننده یا شاید یکی از واردکنندههای اصلی نهادههاست نگرفته است.
کنار جاده کوهی است که نامش قلاقیران (کلاغ فریادزن) است. هرچند هیچ شباهتی با کلاغ ندارد، اما نشسته بر سر راه جاده. این جاده در واقع مسیر شهر ایلام به سمت شهرک صنعتی ایلام است. این شهرک سال 1370 تأسیس شده و حدود 148 واحد صنعتی دارد.
وقتی از خیابان اصلی شهرک داخل میپیچیم درهای آهنی بزرگ یکی در میان بسته و زنجیر هم شده، برخی که نیمهباز است نگهبان بهتنهایی یا به همراه یک سگ نگهبان از ساختمان و تأسیسات واحدها نگهداری میکنند. انتهای یکی از خیابانها کارخانه تولید خوراک دام، طیور و آبزیان است. یک سالی میشود که این مجموعه راهاندازی شده، اما در همین یک سال هم فرازوفرود زیادی داشته بهویژه این اواخر که موضوع افزایش قیمت دلار و تأثیرش بر نهادههای بخش کشاورزی بسیار زیاد بوده است. هرچند که وزیر کشاورزی این قول را داده که قیمت دلار برای نهادههای کشاورزی تغییری نمیکند؛ اما به نظر میرسد اوضاع از نزدیک به گونه دیگری است.
در واحد به سنگینی کنار میرود و حوضچه کوچکی پشت آن پیدا میشود. (این حوضچه برای ضدعفونی کردن محیط و افرادی است که به داخل مجموعه میآیند.) کارگاه نیمه خلوت است و مدیر اداری مجموعه ما راهنمایی میکند. مدیریت اصلی این واحد صنعتی با آقای بهرامی است که حضور ندارد و بهجای او مدیر مالی و دکتر تغذیه کارگاه به سؤالات ما پاسخ میدهند.
کارخانه خلوت است و کارگران در حال جابهجا کردن کیسههای زرد و سفید محصولات هستند. وقتی میپرسیم همیشه اینقدر خلوت است، مدیر داخلی کارگاه میگوید: نه، اما برای مواد اولیه کمی دست به عصا هستیم و منتظریم تا قیمت مواد اولیه مشخص شود.
برای تمامی گروههای طیور و دام غذا تولید میکنید؟
بیشتر تولید ما بر اساس تغذیه طیور است. ما برای همه مراحل (چهار مرحله) غذای طیور دان تولید میکنیم. این مراحل 45 روز طول میکشد تا یک جوجه گوشتی از یکروزگی تا مرحله بلوغ برای ذبح آماده شود. ما به تناسب همه این مراحل تغذیه برای طیور تهیه میکنیم.
چرا منتظر قیمت هستید؟
ما حلقه واسط بین عرضهکننده نهادههای کشاورزی و مرغداران هستیم. به همین دلیل هم کارمان بهشدت به قیمت دلار و ارز وابسته است. ما نمیتوانیم نهادهها را خودمان وارد کنیم؛ بنابراین از واردکننده میخریم. مرغدار برای به ثمر رساندن محصولش بهشدت وابسته به زمان است. جوجه وقتی 15 روزه میشود نمیتواند غذای دیروز که 14 روزه بوده را مصرف کند؛ یعنی چرخه رشد، این اجازه را نمیدهد؛ بنابراین باید دان را عوض کند.
اصلیترین نهاده مورد مصرف شما در این کارگاه چیست؟
سبوس گندم، سویا و ذرت مهمترین و اصلیترین نهادهها برای تولید دان مرغ گوشتی است. همین امروز اطلاع دادند که قیمت سبوس گندم دو برابر شده است. این نکته را هم در نظر داشته باشید که همراه با دلار قیمتها در بهمنماه سال 96 گران شد و این گرانی چندباره نه برای مرغدار جایی دارد و نه برای ما بهعنوان تولیدکننده دان. سویا را تا هفته قبل و بعد از گرانی یک هزار و 600 تومان بود، اما برای اول هفته فروشنده اعلام کرده که قیمت سویا دو هزار و 600 تومان است و همین امروز هم به ما تحویل میدهد! حالا فرض کنید که بخواهیم 500 تن سویا را نقد همین امروز خریداری کنیم. مابهالتفاوت این خرید چقدر است؟
با این حساب مشکل نقدینگی هم دارید؟
اینجا با سرمایه حداقل 2.5 میلیارد تومان تأسیس شده و حدود 20 نفر هم در این واحد بهطور مشخص و مستقیم کار میکنند. با این شرایط نمیدانیم فردا میتوانیم دوام بیاوریم یا نه؟ شرکت پشتیبانی دام هم کمک زیادی نمیکند. تقاضا برای تسهیلات دادیم، با تأخیر چند ماهه و فقط با نیمی از مبلغ موردنظر موافقت شده که با افزایش قیمت دلار دیگر صرف نمیکند حتی برای گرفتن این تسهیلات به بانک مراجعه کنیم.
ظرفیت تولیدتان در ماه چقدر است؟
حداقل 500 تن در ماه، اما بهطور میانگین حدود 350 تا 400 تن در ماه تولید داریم. نهاده تولید دان حداقل چهار دست میگردد تا به ما برسد. همه هم میدانند واردکننده اصلی آقای «م» است، اما تا به حال ما این آقا را ندیدهایم و کسی هم تا به امروز جلوی کار او را که تنها وارد کننده یا شاید یکی از واردکنندههای اصلی نهادههاست نگرفته است.
هر مرغ هم حداقل نیاز به پنج کیلوگرم انواع دان نیاز دارد تا به مرحله نهایی برسد؛ بنابراین میبینید که دست ما برای تولید به شدت بسته است و حاشیه امنی برای پرداخت زیان یا تعطیلی حتی چند روزه کارگاه نداریم. در ایلام 328 واحد مرغداری فعال هستند که در هر دوره پرورش حداقل 6.5 میلیون قطعه جوجهریزی میکنند. الان همه آنها در میاندوره هستند و نمیتوانند دوره را متوقف کنند. با این کار تمام سرمایهشان از بین میرود...
دکتر تغذیه و مدیر داخلی همچنان توضیحات ریزودرشتی را میگویند که نشان میدهد کار برای آنها به واقع سخت شده است. مدیر مالی با نگرانی به فهرستهای پرداختی و چکهایی که برای خرید مواد اولیه نوشتهشده نگاه میکند و میگوید: باور کنید هنوز منبع مالی مطمئنی برای پرداخت حقوق این ماه کارکنان مشخص نشده و نمیدانم حقوق این ماه را چطور پرداخت کنم. قیمتها هم که مدتی است که دیگر روزانه هم اعتبار ندارد و باید ساعتی آنها را چک کرد و مواد اولیه را خرید. حداقل 30 قلم ریزمغذی برای تولید نیاز داریم که خیلی از این اقلام را باید از شهرهای مختلف تهیه کنیم و هزینه حمل را به قیمتهای نجومی این روزها باید اضافه کنیم. خلاصه بگویم جای برای خطا یا اشتباه نمانده میبینید که بیشتر واحدهای شهرک هم تعطیل است.
روز از نیمه گذشته و خورشید پشت لایهای از غبار که بهتدریج ضخیمتر میشود، پنهان شده است. در با صدای ناله خفیفی باز میشود و کارگرها بیآنکه بخواهند بدرقهمان کنند جلوی در و میانه حیاط کارگاه ایستادهاند. همسایه روبهرویی کارگاه با نگهبان صحبت میکند و وقتی توی کوچه میپیچیم وانتی که از روبرو میآید با سنگینی کنار میکشد تا راه به سمت جاده اصلی باز شود. قلاقیران هم خسته و خاکآلود نشسته و با پیچیدن در جاده محو میشود./
دیدگاه تان را بنویسید