روایت مجری طرح دانههای روغنی از حواشی یک طرح
کاهش 12 درصدی وابستگی به واردات دانههای روغنی
سال ۹۷ میتوانیم خودکفایی را از چهار درصد به ۱۶ درصد برسانیم این اتفاق ۵۰۰ میلیون دلار صرفهجویی…
از سال 94 سطح زیر کشت کلزا افزایش پیدا کرد و امروز تولیدمان از 46 هزار تن کلزا در سال 1394 در کشت پاییزه سال گذشته به بیش از 320 هزار تن رسیده که رکورد تولید کلزا در کشور است. در نتیجه اکنون میتوان به جرأت گفت که در سال 97 میتوانیم میزان وابستگی را از 96 درصد به 84 درصد کاهش دهیم.
شیرین سعیدی|| روغن یکی از کالاهای اساسی و استراتژیک در سبد کالایی ایرانیان است. هرچند که ممکن است در بقیه دنیا روغن کالای مهمی باشد اما جزو کالاهای استراتژیک و اساسی به حساب نمیآید. با این همه تولید روغن و دانههای روغنی جزو طرحهای با اهمیت وزارت جهاد کشاورزی قرار گرفت. برنامهریزی این وزارتخانه نیز بر این اساس بود که بتواند هرچه بیشتر تولید دانههای روغنی و روغن را با تکیه بر محصولات داخلی انجام دهد اما چرا باید در این کالا به خودکفایی رسید و روند خوداتکایی در کشت دانههای روغنی و تولید روغن به چه مرحلهای رسیده است.
در عین حال این موضوع نیز بسیار اهمیت دارد که چرا و چطور باید به فرهنگ مصرف روغن دست پیدا کرد آن هم در حالی که سرانه مصرف روغن در ایران حدود 19.5 کیلو ولی در دنیا حدود 12 کیلوگرم است. علیرضا مهاجر مجری طرح دانههای روغنی در وزارت جهادکشاورزی در جریان بازدید از ایانا به این پرسشها و ضرورتها پاسخ داد و از بالا بودن مصرف روغن در کشور گفت و فرهنگسازی که برای بهبود میزان مصرف انجام نشده است.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی خبرنگار گروه کشاورزی ایانا با مجری طرح دانههای روغنی در وزارت جهاد کشاورزی است.
***
همیشه ورود دانههای روغنی یا روغن خام با حرف و حدیث مواجه بوده است. چند درصد از نیاز ما از داخل تأمین میشود؟
تاریخچه وابستگی را باید بدانید، در غیر این صورت نمیتوانید تصور درستی از آنچه اتفاق میافتد داشته باشید. در دهه 40 شرکتی به نام شرکت «توسعه کشت دانههای روغنی» تاسیس شد. میزان مصرف سرانه استفاده از روغننباتی حدود 2.5 کیلوگرم بود که از محل تخم پنبه بهدست میآمد. با توجه به اینکه در آن زمان آمریکاییها تولید انبوه ذرت و سویا داشتند، شروع به استخراج روغن از این دانهها کردند و برای این روغنها در دنیا دنبال بازار بودند. برای این منظور از طریق وزارت بهداشت آن زمان، برنامه به این صورت پیش رفت که بیشتر پزشکان تا یک روستایی و شهری پیش پزشک میرفت، میگفتند چی مصرف میکنی؟ میگفتند روغن گوسفندی یا گاوی یا دنبه... میگفتند نه روغن نباتی مصرف کنید.
مقالاتی که توسط این کمپانیها در روزنامهها و دانشکدههای آن زمان تولید میشد، دال بر این بود که خیلی از این مریضیها از مصرف روغنهای حیوانی است. با این شرایط وارد بازار جهانی شدند و یکی از کشورهایی که خیلی دنبال این موضوع بود، ایران بود. به همین دلیل تبلیغات زیادی در آن زمان برای مصرف روغن نباتی در کشور انجام شد. اما با این حال به دلیل اینکه 70 درصد جمعیت کشور ما روستایی و 30 درصد شهری بودند، همچنان میزان مصرف روغن نباتی در کشور خیلی کم بود.
تا بعد انقلاب که شرکت توسعه کشت دانههای روغنی برای کشت سویا و آفتابگردان برنامهریزی کرد و پنج شش استان کشور مثل گلستان، مازندران، استان اردبیل، لرستان، آذربایجان غربی و... روی تولید آفتابگردان و سویا کار کردند تا میزان نیاز کشور از طریق تخم پنبه، سویا و آفتابگردان تأمین شود. با توجه به شرایط جنگ و مسائلی که اتفاق افتاد، یکی از محصولاتی که کوپنی شد، روغن بود. با کوپنی شدن، مصرف این نوع روغن در روستاها نهادینه شده و بهعنوان یک حق مطرح شد. جزو کالاهای استراتژیک قرار گرفت، در صورتی که روغن کالای استراتژیک نبود و نباید وارد این بخش میشد، چرا که ما از لحاظ تغذیه نیازی به مصرف روغن نداریم.
بنابراین واردکنندگان روغن که با کوپنی کردن روغن به هدف خود رسیدند، مصرف روغن را در داخل کشور عملیاتی کردند. روغن را جزو کالاهای اساسی و استراتژیک قلمداد کردند؛ واردات آن را دولتی کردند یعنی از طریق ارز دولتی وارد شود. کارخانههای روغنکشی و روغن نباتی را در داخل کشور گسترش دادند و مصرف را از 2.5 کیلوگرم در دهه 40 به 19 تا 19.5 کیلوگرم امروز رساندند. یعنی امروز بیش از یک میلیون و 400 هزار تن روغن نیاز داریم که کشور باید بین مردم توزیع کند. اما در قبال افزایش مصرف سرانه در تولید هیچ کاری انجام نشد، چون سهامداران شرکت توسعه کشت دانههای روغنی، واردکنندگان روغن خام و دانههای روغنی بودند. به جای توسعه کشت دانههای روغنی، توسعه واردات را در دستور کار خود قرار دادند.
وقتی در سال 94 مسئولیت طرح دانههای روغنی را در نیمه دوم سال برای دومین بار برعهده گرفتم، در دانههای روغنی و فرآوردههای آن مثل کنجاله و روغن خام چیزی حدود 96 درصد به خارج وابسته بودیم و این مشکل اساسی کشور ما بود. دلیل این وابستگی اول مصرف زیاد و دوم عدم تولید در داخل کشور بود که هر دو به دست واردکنندگان بود. هم تولید پیش از این به دست آنها بود و هم مصرف، چون مصرف را روزبهروز تبلیغ میکردند و افزایش میدادند. امروز همچنان این راه ادامه دارد، با روشهای مختلف مردم را به مصرف بیشتر روغن سوق میدهند. در صورتی که ما نیاز به مصرف روغن نداریم، چه برسد به اینکه انقدر زیاد باشد. بهعنوان مثال خداوند همه محصولات زراعی، باغی و آن چیزی که آبزیان هستند، جانوری مثل ماهی، گاو، گوسفند، لبنیات آنها، تمام سبزیجات، تمام میوهجات و تمام محصولاتی که ما مصرف میکنیم ازجمله برنج، گندم، جو... خداوند در تمام محصولات چربی قرار داده است. یعنی با مصرف این محصولات چربی لازم را بهصورت طبیعی میگیریم.
بنابراین مازاد روغن و چربی نیاز نداریم و به همین خاطر میبینیم که با مصرف زیاد و مازاد روغن گرفتگی قلب و عروق پیدا میکنیم. امروز بالاترین درصد مرگ و میر در داخل کشور از گرفتگی قلب و عروق است. اولین کاری که باید بکنیم، این است که به مردم بگوییم برای چی داریم انقدر روغن مصرف میکنیم. ما در عمل در جامعه، صداوسیما، مطبوعات و... تبلیغ محصولات روغن میشود.
مثالی برای شما میگویم این اواخر از طریق سامانههای بهداشتی و درمانی کشور اعلام کردند مردم ویتامین D کم دارند. دو سال تبلیغ کردند، به همه گفتند شما ویتامین D کم دارید، آزمایش دادند و... درصدی از این جامعه ویتامین D کم دارند. این درصدی که ویتامین D کم دارند، باید از جایی این ویتامین را تأمین کنند! اما آن را وارد روغن کردند و گفتند چون ویتامین D کم دارید، از روغن استفاده کنید تا ویتامین D جذب کنید. صداوسیما از صبح تا غروب این را تبلیغ میکند. در کشوری که همهچیز را وارد میکنیم و آن چیزی که وارد میکنیم باکیفیت نیست، پس مشکل ما اول مصرف زیاد این ماده است.
- وزارت بهداشت هیچ همراهیای در این حوزه ندارد؟
به کارشناس وزارت بهداشت میگویند برای یک پروژه یک میلیارد میدهیم تو این را اجرا کن. آیا میتوانی ویتامین D را ببری داخل روغن؟ میگوید بله میتوانیم و این میشود یک مستند و واردکننده از این استفاده میکند.
- در حوزه میزان مصرف چطور؟
وقتی وزارت بهداشت خودش این مجوز را میدهد که میشود ویتامین D را از روغن تأمین کرد و صداوسیما برای کسب درآمد از صبح تا غروب تبلیغ میکند، در برنامههای آموزش آشپزی هم در تمام روغنها در ظروف شیشهای بلورین و قشنگ یک لیتر روغن را خالی میکند، مردم روستایی و خانوار ما که کمتر به مطالعات عمیق مسائل میرسند، خودبهخود جذب روغن میشوند. در صورتی که در اتحادیه اروپا بهعنوان مثال در سالهایی که در ایتالیا بهعنوان نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران در سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد زندگی میکردم، میدیدم که در ایتالیا کسی روغن مصرف نمیکند. تنها روغنی که مصرف میکنند روغن زیتون است که آن هم به مقدار خیلی کم مصرف میشد. وابستگی، مصرف زیاد روغن اولین مشکل در داخل کشور است. دوم به میزان افزایش این مصرف، برای تولید هیچ کاری نکردند. چون خود شرکتی که این کار را میکرد که دست بخش خصوصی بود، مال واردکنندهها بود. آنها سودشان در واردات روغن خام بود؛ بنابراین به تولید داخل اهمیت نمیدادند. از زمانی که وزارت جهاد کشاورزی مسئولیت تولید را بر عهده گرفت، چون خریدار، واردکنندهها بودند، در نتیجه امکان اینکه کشاورز محصولش را بیاورد بفروشد، نبود. از کشاورزان نمیخریدند، کشاورزان سال دیگر نمیکاشتند، در نتیجه این سلسله واردات همچنان ادامه دارد.
- با این حساب در وضعیت فعلی، دانههای روغنی و تولید روغن چطور است؟
با توجه به شناختی که از وضعیت عدم توسعه کشت دانههای روغنی اعلام کردیم، یکی از علتش عدم خرید محصولات دانههای روغنی و عدم پرداخت پول کشاورزان است. از سال 1394 با کمک وزیر جهاد کشاورزی خرید به مباشر خرید که شرکت بازرگانی دولتی بود واگذار شد و برخورد مستقیم زارعان دانههای روغنی را با کارخانههای واردکننده قطع کردیم، در نتیجه کشاورزان از آن سال به بعد محصولشان را به شرکت بازرگانی دولتی دادند و پولشان را به موقع گرفتند و همین باعث شد که سطح زیر کشت افزایش پیدا کند و امروز تولیدمان از 46 هزار تن کلزا در سال 1394 در کشت پاییزه سال گذشته به بیش از 320 هزار تن رسیده که رکورد تولید کلزا در کشور است. در نتیجه اکنون میتوان به جرأت گفت که در سال 97 میتوانیم میزان وابستگی را از 96 درصد به 84 درصد کاهش دهیم و خودکفایی را از چهار درصد به 16 درصد برسانیم که این خود حدود 450 تا 500 میلیون دلار صرفهجویی ارزی دارد.
- چرا باید دانههای روغنی بکاریم؟
امنیت غذایی برای هر کشوری در دنیا مهم است. چند تا از این محصولات کشاورزی هستند در هر کشوری که جزو کالاهای استراتژیک محسوب میشوند. مثل گندم، برنج (در کشور ما)، گندم و سیبزمینی (در اروپا)، سویا و گندم (در برزیل)، برنج (در جنوب شرق آسیا، فیلیپین و...) ذرت و گندم (در آمریکا)، در کشور ما گندم جزو کالای استراتژیک است. یعنی تغذیه مردم بیشتر با گندم انجام میشود، باید تولید گندم را داخل کشور پایدار کنیم. خودکفا کردیم، اما خودکفایی باید پایدار باشد. برای پایداری باید محصولات زیادی را در تناوب با گندم بکاریم. اما این محصولات باید در بهار کاشته شوند. بهار آب میخواهد، چون از بهار تا پاییز طول میکشد و شش ماهه نخست سالی که باران کم داریم، آفتاب زیاد داریم، در تناوب با گندم که در پاییز کشت میکنیم، یک محصول دیگر بکاریم.
پس باید بیاییم یک محصولی را در پاییز بکاریم. تنها محصولی که میتوان در پاییز کاشت، کلزا است. از خانواده گندم نیست. برای پایداری تولید گندم، کلزا خاک را حاصلخیز میکند وقتی در تناوب با گندم کشت میشود، علفهای هرز و آفات و بیماریهای گندم را کاهش میدهد و باعث میشود عملکرد ما در سال بعد و سالهای بعد از کشت کلزا افزایش پیدا کند. این باعث میشود که تولید گندم ما پایدار شود. اما اگر تناوب نداشته باشیم، آفات و بیماریها و علفهای هرز و عدم حاصلخیزی خاک باعث کاهش عملکرد گندم شود و ما دوباره وابسته به واردات شویم.
کلزا را به چند دلیل میکاریم: 1- پایداری تولید گندم 2- تأمین روغن مورد نیاز کشور 3- تأمین کنجاله مورد نیاز دام و طیور کشور که سالانه 3.5 میلیون تن از خارج وارد میشود 4- افزایش ضریب سلامت جامعه (یعنی روغنهایی که به کشور وارد میشوند مملو از روغنهایی با کیفیت پایین هستند و به همین دلیل سلامت جامعه به خطر میافتد) 5- کمک به توسعه صنعت زنبورداری کشور 6- کاهش خروج ارز از کشور که سالانه چهار میلیارد دلار واردات دانههای روغنی، کنجاله و روغن خام داریم. به این شش دلیل چارهای نداریم به غیر از اینکه کشت کلزا را در داخل کشور توسعه دهیم.
- فکر نمیکنید 19.5 کیلوگرم برای سرانه مصرف خیلی بالا باشد؟
بله. اینکه گفتم نقش ما، مطبوعات، صداوسیما، چه نوشتاری، چه گفتاری و چه تصویری این است که جامعه را آگاه کنیم که چه اتفاقی برایش میافتد. چرا باید بیشترین درصد مرگ و میر در کشور سکته قلبی و گرفتگی قلب و عروق باشد.
- با وزارت بهداشت نامهنگاری در این مورد کردهاید؟ آیا وزارت بهداشت این حساسیت را دارد یا خیر؟
من یک وظیفه حقیقی دارم یک وظیفه حقوقی. وظیفه حقوقی من این است که مجری دانههای روغنی هستم. واردکنندگان صاحبان سرمایه هستند. وقتی پول دارند، در همه جا نفوذ دارند. یعنی واردکنندگان از اساتید دانشگاه، از پزشکان، خبرنگاران، افراد صاحبنفوذ در کشور برای پیشبرد اهدافشان همیشه و در همهجا استفاده میکنند. اینکه گفتم اگر آنهایی که فکر باطل میکنند با هم منسجم هستند و مایی که فکر میکنیم فکرمان درست است پراکنده هستیم، داستان همینجاست. یعنی مقاله میدهند، واردکنندگان تحقیق میکنند. در تحقیقی گفته شده انسانها به 56 گرم چربی روزانه نیاز دارند. از قول سازمان بهداشت جهانی (WHO) هم گفتهاند. میگویند انسانها روزانه برای تأمین نیاز کالری بدنشان به 56 گرم چربی نیاز دارند. اول آنکه 56 گرم دروغ است. دوم گفته چربی، نگفته روغن. آنها چربی را معادل روغن میگیرند. میگویند ما 80 میلیون نفر جمعیت هستیم، پس برای این 80 میلیون نفر جمعیت یک میلیون و 400 هزار تن تولید میکنیم، بر فرض باید یک میلیون و 600 هزار تن وارد کنیم تا جامعه ما حداقل نیاز چربی خود را بهدست آورد. من خودم در این جلسه بودم. به محقق مربوطه گفتم شما چرا اطلاعات دروغ میدهید؟ چرا اطلاعات را آنطور که هست نمیدهید؟ گفت کجایش مشکل دارد؟ گفتم اول که WTO نگفته 56 گرم! عددی را بهصورت تناسب گفته زیر 50 گرم. دوم اینکه نگفته روغن گفته چربی. شما چربی را معادل روغن گرفتید. سوم شما کجا محاسبه کردی که روزانه هر ایرانی چند گرم از مواد غذایی که مصرف میکند چربی را بهدست میآورد؟ این را نیز محاسبه نکردید.
معنا و مفهومش این است که اینها با عواملی که جاهای مختلف دارند، مسئولان وزارت بهداشت را جای دیگر تحت تأثیر قرار میدهند.
تا به حال محاسبه شده که تمام مواد غذایی یا غذاهایی که میخوریم چقدر چربی دارد؟ شما اینها را محاسبه کنید ببینید چیزهایی که میخورید چقدر چربی دارد؟ ما چربی مورد نیاز را دریافت کردیم. دیگر نیاز ندارد چربی مازاد دریافت کنیم. ما باید به جامعه آموزش بدیم برای آبپز، بخارپز یا گریل. ما فقط گوشت را گریل میدانیم، در حالی که تمام مواد و سبزیجات را میشود کباب کرد. بعد از مدتی ذائقهها تغییر کرده و عادت میشود و اگر کسی چربی بخورد حالش بد میشود. ما چقدر این کار را کردیم؟ هیچ.
ما در وزارت بهداشت روی این موضوعها کمتر کار میکنیم. میرویم خود را درمان میکنیم. پیشگیری نمیکنیم مردم را سالم کنیم که نیازی به درمان نداشته باشند. میگوییم بهترین پزشکان متخصص قلب و عروق دنیا را داریم. همه مردم نوبت آنژیوگرافی و... دارند، برای چی باید داشته باشند؟
اینها را باید از وزارت بهداشت بپرسیم. من مسئول تولید هستم اما من به دلیل اینکه یک شخصیت حقیقی هم دارم، علیرضا مهاجر هستم، مصرفکننده هم هستم، سؤال میکنم که چرا باید روغنهایی که وارد کشور میشود کیفیتش باید پایین باشد؟ چرا باید روغن مصرف کنیم؟ چرا انقدر زیاد مصرف کنیم؟ پس میتوانیم جامعه را با چیزهایی که برایش خوب است تغییر دهیم. عمرش را طولانی میکنیم. در ایتالیا به دلیل مصرف نکردن همین روغنها و کم مصرف کردن روغن زیتون... 80 سال صحیح و سالم عمر میکنند، من با 40 سال نمیتوانستم به اینها برسم. چرا از غرب چیزهای خوب را نمیگیریم، چیزهای بد را میگیریم؟
میرسیم به اینکه همان روغن حیوانی که روستاییان ما مصرف میکردند، هزار برابر بهتر از این روغن نباتی است که مردم الان مصرف میکنند! چون آن از منبع حیوانی گرفته میشود و ما خودمان جانور هستیم، خیلی بیشتر سازگاری دارد با سلولهای ما تا این روغن مصنوعی که از گیاه گرفته باشیم و ما بخواهیم مصرف کنیم. پس اول باید وزارت بهداشت را در این قسمت مجاب کنیم. وزارت بهداشت مجاب نخواهد شد، چرا چون واردکنندگان حربههای زیادی برای این کار دارند. همانطور که مثال زدم. اول آمدیم در جامعه و گفتند آقای فلانی شما ویتامین D کم دارید، خانم فلانی شما ویتامین D کم دارید. برادر روستایی ما را بردن درمانگاه روستایی و گفتند شما ویتامین D کم دارید. بعد همه که فهمیدند ویتامین D کم دارند که از نظر من ندارند، شش ماه بعد یک سال بعد روغنی وارد بازار میشود که روزی هزار بار تبلیغ میکند روغن ویتامین D... پس میگویند من که ویتامین D کم دارم، از این روغن استفاده کنم، ویتامین D نیاز بدن من مرتفع میشود، مصرف روغن بالا میرود.
- وضعیت تولید و کشت دانههای روغنی در داخل به کجا رسیده است؟
از سال 94 طرح دانههای روغنی را شروع کردیم و تولیدمان را از 46 هزار تن رساندیم به 320 هزار تن. میزان وابستگی را از 96 درصد به 84 درصد رساندیم و مصرف ارزی را توانستیم کاهش دهیم. در عین حال باعث پایداری تولید گندم، کاهش علفهای هرز، مصرف کم سم و کود، تولید عسل افزایش پیدا کرد. چون کلزا 45 روز در بدترین شرایطی که گل در مزارع نیست، گل میدهد و زنبورعسل میتواند تغذیه کند و میان مصرف شکر را کاهش میدهد و مشکلات دیگر.
در این طرح میخواهیم 70 درصد دیگر روغن را در داخل تأمین کنیم به همین منظور دو کار باید انجام دهیم، اول اینکه تولید را با سه روش افزایش دهیم: 1- سطح کشت دانههای روغنی را افزایش دهیم؛ 2- عملکرد را افزایش دهیم و 3- دانهای بکاریم که روغن بیشتری داشته باشد. دوم اینکه مصرف روغن نباتی را در داخل کشور بهینه کنیم. چون میزان مصرف جهانی روغن 12 کیلوگرم است، در داخل کشور 19 کیلوگرم است، پس باید هفت کیلوگرم کاهش دهیم.
- مشخص است از چه روغن نباتیهایی استفاده میشود؟
روغنها، روغنهای صنعتی هستند. روغنهایی که به طور معمول ما صحبتشان را میکنیم از پالم است، بعد سویا، آفتابگردان، کلزا و کنجد و گلرنگ و اینها کمتر تولید میشود. بیشترین تولیدی که در جهان میشود از این منابع است. در طرح ما کشت کلزا، سویا، آفتابگردان، کنجد و گلرنگ را در دستور کار قرار گرفته است و محصولاتی که در آینده بتوانیم در داخل کشور کشت کنیم مثل کاملینا، بادام زمینی و محصولات دیگر را تقویت میکنیم.
- مطالبات خرید بهروز است؟
بله. یکی از مشکلات خرید بود و پرداخت پول که خوشبختانه با همت بیدریغ که باید تشکر کنم از آقای حجتی و شرکت بازرگانی دولتی، امسال و سال گذشته و سال ماقبل آن سه سال متوالی خرید بسیار خوب بود و پرداخت بهموقع پول به کشاورزان انجام شد، از دولت هم باید تشکر کنم بابت این کمک. امیدوارم این روند ادامه پیدا کند تا ما بتوانیم به اهداف طرح و قولی که دادیم جامه عمل بپوشانیم.
- شنیدهایم که از دانههای تراریخته برای روغن استفاده میکنیم و بخشی از دانههای روغنی چارهای ندارد جز اینکه تراریخته باشد. این موضوع صحت دارد؟
روغنها شامل روغنهای پالم، سویا، آفتابگردان و کلزا است. 90 درصد روغنهای وارداتی پالم و سویا است، 10 درصد مابقی روغنهای دیگر است. پالم که از یک درخت به نام نخل زینتی که نخل روغنی به آن میگویند، گرفته میشود. این نخل روغنی از کشورهایی مثل مالزی و اندونزی به عبارتی جنوب شرق آسیا است. سویا از آرژانتین و برزیل وارد کشور میشود. بیشتر از 95 درصد محصولاتی که در این دو کشور کشت میشوند، تراریخته است.
دو محصول دیگر وارد کشور میشود. الف: روغن ب: دانه ج: کنجاله دام و طیور از آرژانتین و برزیل، اما دو موضوع با هم متفاوت است. ذرت هم وارد کشور میشود، سالانه بیش از 10 میلیون تن ذرت، کنجاله و دانههای روغنی را وارد کشور میکنیم. همه از همان کشورها است، به غیر از روغن پالم، بقیه تولیدشان تراریخته است. اما شما در این کشور 20 سال است که این محصولات را مصرف میکنید و اتفاقی نمیافتد، اما اگر بخواهید یک کیلوگرم تولید محصول تراریخته کنید، سروصدا میکنند. این جای سؤال دارد که من فکر میکنم واردکنندهها پشت همه این قضایا هستند. ما 20 سال است محصول تراریخته مصرف میکنیم.
ما به هیچوجه محصول تراریخته در داخل کشور تولید نمیکنیم، حتی یک کیلوگرم، میخوریم، ولی تولید نمیکنیم، از خارج وارد میکنیم.
زمانی میرسد که میگوییم تراریخته بد است. مردم میگویند به تو چه ربطی دارد؟ من گرسنهام میخواهم بخورم. اما آگاه کنیم. نه اینکه مخفی کنیم. اینطوری که من نگاه میکنم اگر همه نگاه کنند، مشکلات کشور حل میشود. هر کسی از نظر خودش صحبت میکند. اما من گاهی جای مصرفکننده هستم، گاهی جای کشاورز، گاهی جای دولت. میخواهم همین را توضیح دهم.
بهترین روغن، روغن کلزا است. چون تمام پارامترهای بد را زیر نرمال دارد، تمام پارامترهای خوب را بالای نرمال دارد. در کیفیت روغن، یک اصل وجود دارد، به نام نقطه دود. یعنی نقطهای که اگر حرارت ببیند، روغن دود میکند و میسوزد. یعنی زنجیرهاش از هم گسسته است. هرچقدر نقطه دود حرارت بالایی را بطلبد، روغن بهتری است، مثل روغن کنجد. از این نظر بهترین روغن، روغن کنجد است. اما روغن زیتون با 70 تا 80 درجه حرارت کل خاصیتش از بین میرود. پس اینجا روغن کنجد بهتر از روغن زیتون است. اما از لحاظ دارویی روغن زیتون از روغن کنجد بهتر است. امگا3 کلزا از همه بهتر است. امگا 12 و امگا 6 هم کلزا از همه بهتر دارد. امگا 3 از گرفتگی قلب و عروق جلوگیری کرده حتی رسوبزدایی میکند. یعنی مثل اینکه داخل یک لوله اسید میریزید که بشوید ببرد. چنین حالتی دارد. پارامترهای بد مثل کلسترول زیر نرمال است. اسیدهای اشباعشده زیر نرمال است. میشود سرخ کرد، خام خورد...
بحث دیگر بحث چگونگی استخراج روغن از دانه است. ما به دو روش از دانه روغن میگیریم. یکی روش استراکشن یا پالایش کردن روغن است که دانه را چیپس میکنیم و ماده حلال شیمیایی به نام اگزان به آن میزنیم و در حرارت بالایی این روغن را استخراج میکنیم. به این روش همه روغن را میگیریم. در این روش میکروب نداریم، اما چون از ماده شیمیایی استفاده میکنیم، تمام مادههای شیمیایی سرطانزا هستند. یعنی این نگرانی در این روغنها وجود دارد. روش دوم میگویند کلدپرس، پرس سرد. یعنی این دانه را انقدر فشار میدهیم تا روغنش را میگیریم. این بهترین روش است. اما با این روش همه روغن دانه گرفته نمیشود. سودجوها استراکشن میکنند که همه روغن گرفته شود. اگر کلدپرس را داشته باشیم، روغنی که گرفته میشود به شرط آنکه دانه آفتزده و کپکزده نباشد و بعد هم فیلتر کنیم، بهترین روغن دنیاست که به آن روش کلدپرس فیلترشده میگویند.
- تصفیه شدن یعنی چی؟ چطور تصفیه کنند؟
تصفیه با ماده شیمیایی اتفاق میافتد. فیلتر عملیات فیزیکی است. کلدپرس عالی است. هزینههایش هم بالا است.
- میدانید چند درصد روغنهای مصرفی پروسه سرد است یا پروسه سرد نداریم؟
99 درصد استراکشن است. اینها که در بعضی مغازهها روغن کنجد میگیرند، اگر کنجدش را مطمئن باشید آن دستگاه را داشته باشد، بهتر است. اگر روغن را فیلتر کنید، دو ماه میتوانید نگه دارید، اما اگر فیلتر نکنید ظرف یک هفته تا 10 روز باید مصرف کنید چون اسیدش بالا میرود.
دیدگاه تان را بنویسید