نگاهی به کتاب «پا بهپای زایندهرود» نوشته حشمتالله انتخابی: زایندهرود است که در رگ هایم میدود
عاطفه شمس- در زمانهای که فردگرایی خودخواهانه عرصه را بر کار و خرد جمعی تنگ کرده است، حشمتالله انتخابی، از فعالان محیطزیست اصفهان و پژوهشگر حوزه زایندهرود، در اثر پژوهشی-هنری خود کتاب «پا بهپای زایندهرود» که تدوین نهایی آن حدود سه سال به درازا کشیده، به دنبال ارائه تصویری تمامنما از پیکره واحد زایندهرود از گذشته تا حال بوده است.

«حدود 50 سال پیش بود که گرفتار زایندهرود شدم، اولین روز بعد از امتحانات که به ده رفته بودم، یک بعدازظهر داغ تابستان در پیچ رودخانه مقابل اسماعیلترخان. آن روزها اینجا پارک و هتل نبود، باریکه راهی بود کنار رودخانه تا بالای سُوُرود که زیرش گرداب عمیقی بود. بچههای ده با سروصدای زیادی مشغول شنا بودند و من هم بیتأمل لباس درآوردم و پریدم توی آب. آب چرخید و چرخید و مرا سخت به آغوش کشید، حالا دنیا با سرعت میچرخید و کسی صدای مرا نمیشنید. آب میچرخید و میچرخید و مرا بیشتر به آغوش میکشید، ناگهان انگار پشیمان شده و مرا پس زد.
- پسر تو که دسملّو نداری چرا جفت میزنی تو گرداُو؟
حیدر پسر حج محمد بود که مرا بیرون کشیده بود. رنگپریده و یخکرده از ترس، با چانه لرزان گفتم شنا بلدم اما اینجا خیلی گود بود. همچنان میلرزیدم. لباسهایم را که میپوشیدم با غیظ به رودخانه نگاه میکردم و به چرخش آب در گرداب. روز بعد، زودتر از بچههای ده کنار رودخانه بودم، نمیخواستم بگویند «بچه شهری» از آب ترسید. اما ظاهراً گرفتار شده بودم، گرفتار رودخانه. اثری از خشم در نگاه من نبود. انگار همان آنی که مرا سخت در آغوش کشید، دلبسته شدم شاید از اینکه مرا به زندگی پس داد مهرش به دلم نشست. حالا زایندهرود در تمام رگهای من جاری است.»
حشمتالله انتخابی، یکی از فعالان محیطزیست اصفهان و پژوهشگر حوزه زایندهرود، نویسنده کتاب «پا بهپای زایندهرود»، تحقیقاتی 12 ساله درباره حوزه تمدنی اصفهان تا ورزنه انجام داده است. او، کتابش را با خاطرهای از نخستین باری که دلبسته زایندهرود شد، آغاز میکند و میگوید «هرچه این آشنایی و شناخت بیشتر شد دلبستگی و عشق هم بیشتر. اما از وقتی فهمیدم حدود سهچهارم وزن بدن را آب تشکیل میدهد دلیل این علاقه و دلبستگی را بیشتر فهمیدم. امروز میدانم که تمام سلولهای وجودم از آب زایندهرود تشکیل شده و زایندهرود است که در رگهایم میدود.»
این پژوهشگر، در زمانهای که فردگرایی خودخواهانه عرصه را بر کار و خرد جمعی تنگ کرده است، در این اثر پژوهشی-هنری که سالهای طولانی پژوهش میدانی و کتابخانهای طلبیده و سرانجام تدوین نهایی آن حدود سه سال به درازا کشیده، به دنبال ارائه تصویری تمامنما از پیکره واحد زایندهرود از گذشته تا حال آن بوده است. او، بیش از دو دهه پژوهش میدانی و کتابخانهای داشته و سرانجام تدوین این کتاب از میان صدها صفحه یادداشت و حدود ۸ هزار قطعه عکس، او را با زایندهرود بیشتر آشنا کرده است. درنتیجه، طی سالیان دراز، نه «وجببهوجب» یا «گامبهگام» اما ده به ده از سراب تا پایاب رودخانه را گشته است. پیاده، با دوچرخه، با موتورسیکلت و اتومبیل، حداقل دو هزار کیلومتر از حاشیه زایندهرود و بیش از ۳۰ سرشاخه آن را طی کرده، عکس گرفته، با آگاهان محلی گفتوگو کرده، نقشههای موجود را بررسی و تکمیل کرده و یادداشت برداشته است و از سال ۷۰ نیز تقریباً هر کتابی را که مطلبی درباره زایندهرود داشته و به دستش رسیده، مطالعه کرده و نکات مهم آن را بیرون کشیده است.
او میگوید «امروز میدانم، برای نجات حوضههای آبی کشور و ازجمله حوضه زایندهرود، فردی و محلی عمل کردن دردی را درمان نمیکند و به یک عزم ملی نیاز داریم و برای رسیدن به این عزم ملی، نیاز به شناخت دقیق از وضع موجود داریم.» انتخابی، امیدوار است با ارائه این اثر پژوهشی، توانسته باشد قدم کوچکی در معرفی شاهرگ حیاتی ایران مرکزی که دوام و بقای آن وابسته به جریان دائمی و یکپارچه این رود از سراب تا پایآب است، برداشته باشد و بسیار تأکید دارد بر اینکه «مبادا که این شاهرگ حیات فسرده شود و قلب ایران از تپش بیفتد!»
کتاب «پا بهپای زایندهرود»، در اصلیترین سرفصلهای خود، «حوضههای آبریز زایندهرود»، «منابع و سرچشمههای زایندهرود»، «دانش و فن آبیاری در ایران» و «بلوک آبخور زایندهرود» را با استفاده از عکسها و نقشههای متعدد مورد بررسی قرار میدهد. زیباترین تصاویر این کتاب را حسن مقیمی گرفته که در بسیاری از سفرها برای تهیه عکس، همراه نویسنده بوده است. نقشههای موجود در این کتاب نیز حاصل تلاش دکتر بابک ابراهیمی، حشمتالله انتخابی و فرشته باقری است. چاپ اول کتاب «پا بهپای زایندهرود» در سال 1396 با پشتیبانی و حمایت نیروگاه شهید محمد منتظری، در 192 صفحه و 2100 نسخه توسط نشر «نقش مانا»ی اصفهان روانه بازار شده است.
دیدگاه تان را بنویسید