نقش تشکل های کشاورزی در برنامه هفتم

دکتر مراد محمدی معاون توسعه تعاونیها، تشکلها و نظامهای بهرهبرداری سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران
توسعه جریانی است که بازسازی، اصلاح و ارتقای ساختار و نظام اقتصادی و اجتماعی یک کشور را به همراه دارد و افزون بر اینکه بهبود شاخصهایی همچون میزان تولید و درآمد را دربرمیگیرد شامل ایجاد دگرگونی های اساسی در ساختارهای نهادی، اجتماعی، اداری و همچنین ایستارها و دیدگاه های عمومی مردم جامعه نیز می باشد.
تجربه چندین برنامه توسعه نشان داده که توسعه امری صرفاً دولتی نمیتواند باشد و در صورت کم توجهی به نقش مردم، برنامه توسعه نمیتواند پیشرفت پیشبینی شده را داشته باشد. بدین لحاظ حضور و مشارکت مردم چه در مرحله تدوین و چه در مرحله اجرا و ارزیابی برنامه می تواند در موفق بودن برنامه نقش قابل توجهی داشته باشد.
اگرچه همه مردم در برنامه توسعه بطور غیرمستقیم ذینفع میباشند اما در عین حال تکتک آنها نه توان و نه امکان حضور و مشارکت در برنامه های توسعه را بطور مستقیم دارند، برای تحقق این حضور و مشارکت، ساختارهایی طراحی و رسمیت یافته اند که می توانند از طریق نهادهای که در حوزه ها و بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و یا فرهنگی تشکیل می شوند این امر مهم را اجرایی سازند. بدین لحاظ سازمان دادن مردم در قالبهای مختلف تشکلی به عنوان نهادهای واسطه ای میتواند آنها را صاحب توان و ظرفیت لازم برای طرح نظرات، مسائل، مطالبات عمومی و اجتماعی و همچنین مشارکت عملیاتی در اجرای برنامهها نماید. هر کدام از تشکلها، طیفی از افراد جامعه را نمایندگی میکنند و برآیند آنها کلیت جامعه را دربرمیگیرد. آنها میتوانند حضور و مشارکت مردم را در انجام امور فراهم آورند و با کنش جمعی که ایجاد می کنند حضور و تاثیرگذاری نقش مردم را در برنامه توسعه به ظهور می رسانند. تجربه بسیاری از کشورها نشان داده جامعه توسعه یافته محصول مشارکت آگاهانه، هدفمند و مطالبهگر تشکلها در عرصه های مختلف می باشد. این امر از آنجا ناشی می شود که دولتها به تنهایی قادر به انجام همه امور نخواهند بود و برای پیشرفت و توسعه همه جانبه لازم است از حضور و مشارکت مردم در برنامه توسعه در قالب تشکل هایی که برخاسته از بطن مردم هستند بهره برده و آنها را با خود همراه کنند.
در ایران نیز قانونگذاران قانون اساسی با وقوف به نقش و اهمیت مشارکت مردم در فرازهای مختلف این قانون و از جمله در اصل سوم بندهای هشتم و پانزدهم به روشنی و صراحت دولت را موظف کردهاند در زمینه مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش و توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم، تمام توان خویش را بکارگرفته و آن را در عمل به اجرا درآورد. این مفاد قانونی و مواد قانونی متعددی که بعد از آن در زمینه مشارکت مردم در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به تصویب رسید، بستر سازی برای جلب مشارکت مردم در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را بوجود آورده اند. تحقق اجرای این مفاد قانونی مستلزم آن است که دولت در تمامی اقدامات، فعالیتها و بویژه برنامههای توسعه، سیاستها و راهبردهای لازم را برای تحقق آنها بعمل آورد.
از مهمترین ابزارها برای تحقق مشارکت و حضور مردم در امور مختلف، سازماندهی آنها در قالبهای مختلف تشکلی از جمله اصناف، تعاونیها، انجمنها و سندیکاها می باشد، این قالبها میتوانند برای مردم متفرق و پراکنده توان و امکان لازم را برای مشارکت در برنامه های توسعه را فراهم نمایند.
بخش کشاورزی یکی از مهمترین و تواناترین بخشهای اقتصاد کشور است که تامین کننده حدود یک پنجم تولید ناخالص داخلی، یک سوم اشتغال و بیش از چهار پنجم نیازهای غذایی و نیمی از صادرات غیر نفتی است. این بخش در عین حال با مسائل و مشکلاتی روبروست که حل آنها سیاستگذاری و برنامه ریزی مناسب در برنامههای توسعه از جمله برنامه هفتم را می طلبد. بخش کشاورزی ضمن آنکه بخش اعظم آن تحت مالکیت مردم است، عمده آن نیز در اختیار طیف گستردهای از کشاورزان خرده مالک است، بدین لحاظ شاغلین این بخش دارای نقش موثرتر و مهمتری در توسعه و پیشرفت این بخش می باشند و توجه به جلب مشارکت و حضور آنها در تدوین و اجرای برنامه های توسعه بیش از پیش دارای اهمیت است و بدون مشارکت آنها تحقق بسیاری از اهداف برنامه امکان پذیر نمیباشد. مشارکت مردم در بخش کشاورزی از طریق تشکلهایی است که در قالب های مختلف در این بخش شکل گرفته و فعال می باشند. این تشکلها به نمایندگی کشاورزان و بهره برداران بخش کشاورزی می توانند در تسهیل ارتباط بین دولت و مردم، اجرای مناسب سیاستها و برنامههای مورد نظر دولت، مشارکت در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها، تسهیل در واگذاری مسئولیتهای تصدیگری و بسیاری دیگر از امور به نحو بارزی منشاء اثر بوده و زمینه ساز تحقق بسیاری از نیازها و خواسته های ملی کشور باشند. آنها می توانند در تدوین، اجرا و ارزیابی برنامه مشارکت فعال داشته و در جهت تحقق اهداف برنامه در زمینه های مختلف مرتبط با حوزه فعالیتشان تاثیرگذار باشند. تشکلهای کشاورزی با حضور و مشارکت در برنامه های توسعه از جمله برنامه هفتم بار اجرایی دولت را کاهش داده و می توانند برنامه را از یک برنامه صرفاً دولتی به یک برنامه دولتی مردمی تبدیل کنند، همچنین آنها می توانند با ایجاد همدلی، صمیمیت، تعاون، همکاری و مشارکت در میان اقشار مختلفت بهره بردار و تولیدکننده در جامعه کشاورزی باعث مشارکت آنها در تحقق اهداف برنامه شده و سرمایه اجتماعی را در بخش کشاورزی افزایش دهند.
بدون شک نقش آفرینی تشکلهای کشاورزی در برنامه هفتم توسعه میتواند در موفقیت این برنامه بسیار تاثیرگذار باشد. این امر بتدریج زمینه مردمیسازی برنامه و تدوین و اجرای آن را بر اساس شرایط واقعی امکان پذیر میسازد و انتظار می رود دست اندرکاران برنامه هفتم توسعه این امر را مورد توجه قرار داده و همزمان با توجه به نظرات تشکلها در تدوین برنامه، آنها را در اجرا و ارزیابی برنامه نیز مشارکت دهند.
دیدگاه تان را بنویسید