هفته منابع طبیعی بهانهای برای بازگشت به خویشتن
حمیدرضا ناصری رئیس مرکز تحقیقات بین المللی بیابان و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران
در قرن حاضر مواجه انسان با بحرانهای محیطزیست باعث شده است تا دولتهای مختلف فارغ از گرایشها سیاسی و یا معادلات رایج قدرت در قالب پیمانهای مختلف در کنار یکدیگر به مقابله با این دست از معضلات بروند.
همگرایی بین دولت های مختلف در این حوزه اگرچه با چالشهای جدی روبروست اما بهجرئت میتوان گفت که تقریباً تمام دولتها بر سر این موضوع توافق دارند که همگان در بهرهمندی از این کره خاکی شریک هستند و بحرانهای ناشی از توسعه و اختلال درروند طبیعی زیستکره بهراحتی مرزهای سیاسی را درمینوردد و همگان را در هر نقطهای از این کره خاکی متأثر میسازد.
گرمایش جهانی، طوفانهای گردوغبار، خشکسالیهای مداوم و خشک شدن دریاچه و فرسایش خاک را میتوان معضلاتی مشترک بین کشورهای مختلف به شمار آورد که البته شدت و ضعف آن در کشورهای مختلف تفاوتهایی را دارد.
ایران امروز که یکی از کهن تمدنهای بشری را نمایندگی میکند به علت قرارگیری در موقعیت جغرافیایی خاص که به کمربند بیابانی دنیا موسوم است از منظر محیطزیست بسیار شکننده و آسیبپذیر است و بر کسی پوشیده نیست که در حوزه محیطزیست و منابع طبیعی وضعیت جاری کشور در نقطهای مطلوب و قابل دفاع نیست و بعضاً راهکارهای حل مسائل که عمدتاً نوعی گرتهبرداری از تجربیات جهانی است در ایران موفقیت چندانی را به همراه نداشته است اما پرسش مهم این است که این تمدن در درازای تاریخ چگونه در چنین محیط بهظاهر نامساعد دوام و بقا یافته است و در دوران کهن بر بخش بزرگی از عالم سیطره یافته است.
بیشک هیچ تمدنی بهویژه تمدنهای ادوار تاریخی گذشته بدون تعامل با محیطزیست و بهرهمندی از منابع طبیعی قابلدوام نبودهاند و از همین روست که شاید کلید حل برخی از مسائل امروز منابع طبیعی و محیطزیست را باید درگذشته و رفتار نیاکان خویش در این محیط پرتنش جستجو کنیم. در میان آثار و مستندات تاریخی و سنگنوشتهها تا اشعار شاعران و کتابهای حکیمان در این سرزمین پهناور همواره ردی از طبیعت دیده میشود و در این میان همانا درخت اهمیت ویژهای دارد.
جایگاه درخت در آئین، فرهنگ و هنر ایرانیان تا آنجا پیش رفته است که حتی در پارهای از نقاط این سرزمین تقدس یافته است. درخت سرو که به تکرار در سنگنگارههای تخت جمشید دیده میشود ازجمله عناصر مهم حکشده بر سنگهای این کاخ تاریخی است.
در باور آئین باستانی زرتشتی درخت سرو رهاوردی بهشتی است و از همین رو در این آئین قداستی خاص دارد. حیات آتش مقدس نیز مرهون چوب درخت است و کاشت درخت چه پیش از اسلام و چه پسازآن در نزد ایرانیان امری پسندیده و وجهی از عبادت به شمار میرود. خاک که بستر کاشت درختان است و آب که در تعبیر صحیح آن مایه حیات است و البته درخت که ضلع دیگر این مثلث است با گردش زمین در یک توالی منظم از فصل سرد زمستان به بهار میرسند و از این میان مردمان طبیعت دوست ایرانزمین با جشن نوروز به استقبال رویش درخت و گیاه و جاری شدن چشمهها میروند.
جشن نوروز در حقیقت احترام و توجه مردمان فلات ایران و البته حوزه فرهنگی ایران به طبیعت است. درهمتنیده شدن جشنها و آئینها با طبیعت و احترام به عناصر طبیعت راز مانایی تمدن ایران در بستر پرتنش اقلیم این سرزمین است. امروز اگر فرهنگ احترام به طبیعت و حفظ و نگهداری آن کمتر با اقبال عمومی مواجه است بیشک ناشی از دوری از ریشههای تاریخی فرهنگ احترام به طبیعت در ایران است.
به هر وجه هفته منابع طبیعی در ایران که از 15 اسفند آغاز میشود دریچهای است که با کاشت درخت و آشتی با طبیعت بهسوی نوروز گشوده میشود. شایسته است متولیان امر محیطزیست و منابع طبیعی ضمن مغتنم شمردن این هفته برای کاشت و توسعه درختکاری اهتمام ویژهای نیز بر اشاعه فرهنگ همزیستی با طبیعت داشته باشند، چراکه شایسته نیست در کشوری که باغهایش شهرت جهانی دارد و فرش خانههای مردمانش مزین به نقش گل و درخت است و ادبیات آن سرشار از توصیف طبیعت و درخت است، طبیعت با بیمهری مواجه شود.
آسیب به طبیعت به بهانه توسعه صنعتی و آلوده ساختن آن از یکسو تخریب محیطزیست کشور را در پی دارد و از سوی دیگر فرهنگ غنی همنوایی مردمان ایرانزمین با طبیعت را تهدید میکند. مردمانی که هزاران سال بر این خاک به همت خود بهرغم ناملایمات اقلیمی تمدنی بزرگ را بنانهاده و بسیاری از گیاهان را اهلی ساختهاند و حتی در خشک¬ترین مناطق به مدد قنات آب را از دل خاک برون کشیده و از بید مجنون تا سرو آزاد را در خاک و دل خویش حیات بخشیدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید