چرا بحران غذایی در دو دهه آتی جدیتر میشود؟
محمد علیزاده
این روزها هشدارهای زیادی در خصوص کمبود غذا در جهان در رسانههای تخصصی و عمومی مخابره میشود. اما سوال اصلی اینجاست که چنین هشدارهایی تا چه اندازهای متاثر از دادههای کمی و محاسباتی است؟ به عبارت بهتر، چرا هر روزه هشدارهای صریحتری در خصوص تشدید فقر غذایی در جهان ( حتی در کشورهای ثروتمندتر) مخابره میشود؟ در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت: نخستین مسئله، مربوط به تغیرات سلبی و بازدارندهای است که در حوزه کشاورزی، آن هم در سطح جهانی به وقوع پیوسته است. کشاورزی، خمیرمایه و محور مواجهه با بحران غذایی در جهان به حساب میآید. اما این حوزه به سبب تأثیرات بحرانهای آب و هوایی، کمبود آب و شیوههای ضعیف کشاورزی در معرض تهدید قرار گرفته است. بهعبارت بهتر، عوامل محیطی، سختافزاری و نرمافزاری در حوزه کشاورزی دست به دست یکدیگر دادهاند در مجموع، شاهد تولید کمتر محصولات اولیه و در نتیجه، تشدید بحران غذایی در جهان خواهیم بود. این بحران، در برهه کنونی بر اساس پارامترها و شاخصههای آماری و عددی نیز ملموس است.
نکته دوم، مربوط به تشدید روند بیابانزایی در جهان است. اطلاعات رسمی موجود میگوید آثار خشکسالی و بیابانزایی در جهان با سرعتی بیشتر از حد انتظار و پیشبینیهای قبلی در حال رخ دادن است. این درحالی است که متوسط دمای هوا در جهان نیز ۱.۵ درجه افزایش یافته و کمک زیادی به روند بیابانزایی کرده است. در چنین شرایطی، خشکسالی، امنیت غذایی را در بسیاری از مناطق و کشورهای جهان به خطر انداخته است. پیشرفت بیابانها محصور به یک منطقه جغرافیایی خاص نیست و نمادهای آن را در میتوان در هر پنج قاره دنیا مشاهده کرد. قطعا این روند، همراه با تغییرات اقلیمی ناشی از خشکسالی، نابودی تنوع زیستی در کشورهای گوناگون را بهدنبال خواهد داشت.
نکته سوم، به آینده پژوهی بحران غذایی در جهان باز میگردد. سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد، موسوم به فائو، ارزیابی کرده است که برای تأمین غذای مردم جهان تا حدود ۲۵ سال دیگر، باید دو برابر میزان کنونی غذا تولید شود، اما کمبود آب، کاهش زمینهای کشاورزی و تغییرات آب و هوایی موانع عمدهای بر سر تحقق این هدف هستند. به عبارت بهتر، ما در آیندهای نزدیک با کاهش منابع و بسترهای تولید محصولات غذایی و از سوی دیگر، افزایش نیاز عمومی به مواد غذایی در جهان مواجه خواهیم شد. میان این عرضه و تقاضا چگونه باید توازن برقرارکرد؟! قطعا با استناد به روشها و الگوهای تولید و مصرف کنونی مواد غذایی و حتی الگوهای کشاورزی سنتی در جهان نمیتوان پاسخگوی چنین شرایطی بود! در اینجا باید در نحوه مواجهه با هر دو مولفه دخیل در معادله، یعنی الگوی مصرف مواد غذایی و همچنین الگوی تولید محصولات کشاورزی و غذایی تغییرات شگرف و سریعی را ایجاد کرد. قطعا روند شکلگیری این تغییرات هنوز به اندازه کافی رضایت بخش نیست.
دیدگاه تان را بنویسید