رئیس هیئتمدیره انجمن کشت فراسرزمینی از چالشهای بخش خصوصی میگوید
تماشاچیانِ رقیب
نوسانات نرخ ارز، مهمترین چالش سرمایهگذاری در بخش کشاورزی خارج از کشور
15 کشور در دنیا هستند که ایران براساس ظرفیتهای آب و خاک، جمعیت اقتصادی، روابط دیپلماسی با این کشورها به دنبال کشاورزی فراسرزمینی در آنهاست. کشورهایی که به جمیع جهات برای ما ارزش دارند؛ روسیه، قزاقستان، ونزوئلا و تعدادی از کشورهای آفریقایی هستند.
پیشگفتار: همکاریهای معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه این روزها در راستای تقویت همکاری فعالان بخش خصوصی در ایران با سایر کشورها و بالعکس، بیشتر شده است. سهم بخش کشاورزی از این رایزنیها نیز قابل توجه است و این معاونت اعلام کرده تا جاییکه میتواند بخش کشاورزی را در روابط متقابل همچون تهاتر کالا و خدمات، افزایش خواهد داد. کشاورزی فراسرزمینی بهعنوان یکی از اولویتهای کشور برای حفظ امنیت غذایی، برهمین اساس مورد تأکید بیشتری قرار گرفته است، اما چالشهایی که در این بخش وجود دارد، کم نیست. هرچند ایرانیها از سالها قبل به کشاورزی در دیگر کشورها مشغول بودند ، اما آییننامه کشت فراسرزمینی در اردیبهشت ماه 1395، تصویب شده است. براساس این آییننامه، «بهرهبرداری از منابع، عوامل، ظرفیتها و امکانات سایر کشورها برای تولید محصولات کشاورزی مورد نیاز در راستای حفظ منابع پایه تولید و ارتقای امنیت غذایی و سایر نیازهای صنعتی کشور» با حمایت و پشتیبانی وزارت جهاد کشاورزی، وزارت امور خارجه، وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی در دستور کار قرار گرفته و تمامی اشخاص حقیقی ساکن ایران و اشخاص حقوقی ایرانی نیز میتوانند از این فرصت بهرهمند شوند.
علی رضوانیزاده، رئیس هئیتمدیره انجمن کشت فراسرزمینی ایران در گفتوگو با خبرگزاری کشاورزی ایران «ایانا» تأکید میکند که نوسانات نرخ ارز و همچنین نگرانیهای برخی مسئولان بر سر امنیت سرمایهگذاری، موجب شده چالشهایی برای سرمایهگذاران ایجاد شود. در معنای دیگر، بخش دولتی بهویژه وزات اقتصاد علاقهمند به سرمایهگذاری در بخش کشاورزی اروپاست، اما بخش خصوصی به سبب برآورد هزینهها، مایل به فعالیت در کشورهایی نظیر روسیه، قزاقستان، ونزوئلا و برخی دیگر از کشورهای آفریقایی است. رضوانیزاده ابراز نگرانی میکند که مشکلاتی که در مسیر فعالان بخش خصوصی ایجاد شده، موجب شده تا رقبا پیشی بگیرند و ایران، تنها یک تماشاچی باشد و فرصتها را از دست بدهد.
در این گفتوگوی خواندنی که خبرنگار ما خانم شکوفه حبیبزاده با او داشته، نگاهی شده به چالشهای بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در کشاورزی فراسرزمینی که به اتفاق میخوانیم اما قبل از هر چیز، میتوانید گزیدههایی از متن مصاحبه پرسش و پاسخی ایانا با رئیس هئیتمدیره انجمن کشت فراسرزمینی ایران را بخوانید که فَکتهایی جالب و قابل تامل دارد در نوع خودش:
بخشهایی از اظهارات علی رضوانیزاده، رئیس هئیتمدیره انجمن کشت فراسرزمینی ایران در گفتوگو با «ایانا»
* سال گذشته 9 میلیارد دلار با ارز 4200 واردات محصول کشاورزی داشتیم. یک میلیارد دلار آن را با ضوابط معین برای کشاورزان فراسرزمینی در نظر بگیرید که محصول را از افریقا، امریکای لاتین و شرق آسیا و... به کشور بیاورند. اگر این کار را کردند و تخلف اتفاق افتاد، آن زمان راهشان را سد کنند. این یک قضاوت غیرواقعی است که میگویند شاید محصول را به ما نفروشند
* با وجود آنکه آییننامه کشت فراسرزمینی 4 سال و 4ماه است مصوب شده است بانک مرکزی هیچ برنامه و تعهدی را ندارد. اگر در این مدت حتی یک درصد از ارزی که در اختیار واردکننده قرار دادهاند، برای کشاورزی فراسرزمینی سرمایهگذاری میکردند، طبق آمار حداقل 10 درصد نیاز وارداتیمان را ایرانیها با قیمت ارزانتر تامین میکردند و میتوانستند این محصولات را بدون ملاحظات تحریمی وارد کشور کنند
* از صحبت شما (پرسش خبرنگار ایانا) اینطور متوجه شدم که مثلا بگوییم به فلان فرد گواهینامه رانندگی ندهیم چون ممکن است برود خلاف کند. این چیزی که میگویند اگر مستند بگویند، من هم کشاورز فراسرزمینی و هم رئیس انجمن کشت فراسرزمینی هستم و پیگیری خواهم کرد. یادم نمیآید مجموعه ایرانی وجود داشته باشد که از حمایت دولت ایران برخوردار شده و محصولی را تولید کرده و به داخل ایران نیاورده باشد
* زمانی آقای نعمتزاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت وقت گفت اگر بخواهید واگن وارد کنید، من روی ریل میخوابم و اجازه نمیدهم. این کار خیانت بود، چرا؟ چون از آن زمان شبکه ریلی کشور اعلام کرده بود که 50 هزار کسری واگن دارد. او برای تولیدکننده داخلی رانت میخواست و معتقد بود70 درصد نیاز واگن کشور از طریق تولیدکننده داخلی تأمین شود و 30 درصد باقی مانده یعنی در سطح 15 هزار واگن را شرکت اورال روسیه یا مجموعه دیگر انجام دهد. نتیجه چه شد؟ کمتر از یک هزار واگن توانستیم تولید کنیم. مهم این است که سهم ما از ترانزیت راه ابریشم به نزدیک صفر رسیده است
* 10 سال قبل در روسیه میشد هر هکتار را به مدت 49 سال 5 دلار اجاره کرد، اما اکنون امکانپذیر نیست، زیرا رقبای بزرگی در جهان سرمایهگذاری کردهاند. عربستان هدفگذاری کرده برای سال 2025، در 12 محصول هاب منطقه باشد و 15 میلیارد دلار فقط در اوکراین در 5 سال گذشته سرمایهگذاری کرده است. این کشور بزرگترین مزارع دانههای روغنی آفتابگردان، کلزا و سویا را دارد و در عین حال، لجستیک قدرتمندی دارد
* عراق هم جزو کشورهای هدف هست، ولی آنقدر که سرمایهگذار ایرانی ترجیح میدهد در روسیه و قزاقستان یا جاهای دیگر کار کند، عراق را ترجیح نمیدهند
* در سازمان نظام مهندسی کشاورزی ایران حدود 350 هزار مهندس عضو هستند که اگر فرصت کار برای آنها مهیا کنیم، بیش از 100 هزار نفر صاحب علم و تخصص را میتوان جذب کرد و به کمک آنها، ارزآوری و تقویت روابط اقتصادی با کشورها را شاهد باشیم
* آییننامه کشت فراسرزمینی با همه نواقص ابلاغ شده و مصوب دولت است، اما در همان مجموعه دولت که شرکت سرمایهگذاری خارجی باید در بحث سرمایهگذاری کشاورزی فراسرزمینی ورود کند، میگویند فقط در اروپا سرمایهگذاری میکنیم، درحالیکه اروپاییها در آفریقا، قزاقستان و روسیه سرمایهگذاری میکند
* در کشورهایی امکان داریم که تا یک میلیون هکتار زمین در اختیار بگیریم و کشاورزان را سازماندهی کنیم. این ظرفیتها وجود دارد، ولی زیرمجموعه وزارت اقتصاد تمکین نمیکند و ترجیح میدهد از سرمایهگذاریهای صورت گرفته در 50 سال قبل امورات خود را بگذراند
*************************
حضور بخش خصوصی در فرآیند کشاورزی فراسرزمینی را چگونه ارزیابی میکنید؟
براساس برنامه چشمانداز در بخش کشاورزی، کشاورزی فراسرزمینی باید با محوریت بخش خصوصی دنبال شود، اما به دلایل مختلف در عمل این اتفاق نیفتاده است. یکی از دلایل بسیار مهم این است که در شرایط کنونی اقتصاد ایران با بیثباتی نرخ ارز روبرو هستیم. کسانیکه میخواهند در حوزه کشاورزی فراسرزمینی سرمایهگذاری کنند، براساس ظرفیت مالی و اجرایی خود و با استفاده از تجربه و دانش فنی برای سرمایهگذاری ورود میکنند. با تلاطمات ارزی، ارزش سرمایهگذاری آنها متغیر شده و کار را دچار مشکل میکند.
منظور شما از اینکه بخش خصوصی نتوانسته کاری از پیش ببرد، حمایت ناکافی دولت و در نتیجه عدمالنفع بخش خصوصی در کشاورزی فراسرزمینی است؟
بله، عدمالنفع ملی است. کشاورزی فراسرزمینی یک فعالیت اقتصادی کاملا سودآور است و از طرفی به موضوع امنیت ملی، دیپلماسی اقتصادی و صادرات خدمات مهندسی گره خورده است و اگر اجرایی نشود، آنها را هم متوقف میکند. کشورهایی که میتوانیم در آنها کشاورزی فراسرزمینی را پیگیری کنیم، آب و خاک فراوان و نیروی انسانی کم دارند. علاوه بر اینکه روی بخش کشاورزی سرمایهگذاری کافی انجام ندادهاند. بهعنوان نمونه در روسیه ظرفیت اراضی کشاورزی که با وجود کمبود نیروی انسانی در روسیه، امکان فعالیت در آنها را داریم، 10 میلیون هکتار است. در قزاقستان بیش از 20 میلیون هکتار از زمینهایی که زمان شوروی سابق کشت میشد، اکنون بلااستفاده مانده چون کمتر از 2 برابر ایران وسعت و 17 میلیون جمعیت دارد. از سویی در حوزه کشاورزی ما صاحب دانش فنی هستیم. در سازمان نظام مهندسی کشاورزیمان حدود 350 هزار مهندس عضو هستند که اگر فرصت کار را مهیا کنیم، بیش از 100 هزار نفر از آنها را میتوان جذب کرد که صاحب علم و تخصص هستند و میتوانیم به کمک آنها، ارزآوری و تقویت روابط اقتصادی با کشورها را شاهد باشیم. به همین جهت، مقوله خدمات مهندسی از این منظر قابل ارزش است. این یک فرصت است. اگر نگاهی به عربستان داشته باشیم که در زمینه کشاورزی فراسرزمینی پیشتاز است و سرمایهگذاری کلانی در این زمینه انجام داده است، خواهیم دید این کشور فاقد دانش فنی و نیروی انسانی است و خرید خدمت میکند. کارگر و متخصص و تکنیسینهای فنی هندی و آفریقایی و نیروهای مهندسی آمریکایی و اروپایی را به کارمیگیرد که با این اقدامها، قیمت تمامشده محصولات تولیدشده در کشاورزی فراسرزمینی برای عربستان بالا میرود. درحالیکه ما در ایران نیروهای ایرانی با دستمزد پایین تر و درون زا داریم و نیروهای متخصص زیادی در کشور نیز حضور دارند. به همین خاطر ظرفیت ویژه در صادرات خدمات مهندسی علاوه بر بحث امنیت غذایی نیز در ایران وجود دارد، اما متأسفانه آنقدر که کشورهای دیگر در کشاورزی فراسرزمینی موفق هستند، ایرانیها کمتر موفق هستند.
علت این عدم موفقیت بهطور دقیق به چه مواردی بازمیگردد؟
یکی از دغدغههای اصلی به نوسانات نرخ ارز باز میگردد که به آنها اشاره کردم. مورد دوم، به متولی واحد نداشتن برای کشاورزی فراسرزمینی برمیگردد. اخیرا وزیر جهاد کشاورزی توجه ویژهای به کشاورزی فراسرزمینی معطوف کرده است. هرچند این نگاه در زمان آقای حجتی نیز وجود داشت، اما نگاه کارمندی غالب، اجازه نمیداد کار پیش برود. نگاه کارمندی، نگاه پیشران نیست که بخواهد راهی را باز کند. البته نباید نادیده بگیریم که گاهی عدم پیگیری این موضوع به وجود تعارض در دولت و در بین سازمانها و دستگاههای مختلف بازمیگردد. آییننامه کشت فراسرزمینی با همه نواقص ابلاغ شده و مصوب دولت است، اما در همان مجموعه دولت که شرکت سرمایهگذاری خارجی باید در بحث سرمایهگذاری کشاورزی فراسرزمینی ورود کند، میگویند فقط در اروپا سرمایهگذاری میکنیم، درحالیکه اروپاییها در افریقا، قزاقستان و روسیه سرمایهگذاری میکند.
چرا اینطور میگویند؟
نگاهشان امنیت سرمایهگذاری است، اما به غیر اقتصادی بودن نگاه شان فکر نمیکنند. در آلمان اگر بخواهید زمین اجاره کنید یا بخواهید زمین بخرید، محدودیت دارید، حتی اجاره سالانه کمتر از 200 دلار نیست. درصورتیکه در کشورهای دیگر با کمتر از 40 دلار میتوانید زمین اجاره کنید. در آلمان نهایتا بتوانید مزرعه 2 تا 3 هزار هکتار بگیرید، اما اکنون در کشورهایی امکان داریم که تا یک میلیون هکتار زمین در اختیار بگیریم و کشاورزان را سازماندهی کنیم. این ظرفیتها وجود دارد و با وجود اینکه در آییننامه کشت فراسرزمینی به این امر توجه شده، ولی زیرمجموعه وزارت اقتصاد تمکین نمیکند و ترجیح می دهد از سرمایه گذاری های صورت گرفته در 50 سال قبل امورات خود را بگذراند . بانک مرکزی هیچ برنامه و تعهدی را ندارد. آییننامه کشت فراسرزمینی4 سال و 4ماه است که مصوب شده است. اگر در این مدت حتی یک درصد از ارزی که در اختیار واردکننده قرار دادهاند، برای کشاورزی فراسرزمینی سرمایهگذاری میکردند، طبق آمار حداقل 10 درصد نیاز وارداتیمان را ایرانیها با قیمت ارزانتر تامین میکردند و میتوانستند این محصولات را بدون ملاحظات تحریمی وارد کشور کنند.
به مورد مهمی اشاره کردید. بارها منتقدان بیان کردهاند که سرمایهگذاران بخش خصوصی که به کشاورزی فراسرزمینی ورود کردهاند، طبق قانون و بهواسطه بهرهگیری از حمایتهای دولت، باید محصولات تولیدشده خود را به ایران صادر کنند، اما چنین نمیکنند و ترجیح میدهند محصولات خودرا به کشور ثالث صادرکنند، زیرا برای آنها سودآورتر است....
کشاورزان سرمایهگذار در کشاورزی فراسرزمینی، هیچ یارانهای از دولت نمیخواهند و نگرفتهاند.
به هر حال باید دولت رایزنی کند. اولویت اول در واردات کالای اساسی کشاورزی از همان جایی است که کشاورزی فراسرزمینی صورت میگیرد و چون این اتفاق نمیافتد، همراهی از جانب دولت نیز صورت نمیگیرد ...
از صحبت شما اینطور متوجه شدم که مثلا بگوییم به فلان فرد گواهینامه رانندگی ندهیم چون ممکن است برود خلاف کند. این چیزی که میگویند اگر مستند بگویند، من هم کشاورز فراسرزمینی و هم رئیس انجمن کشت فراسرزمینی هستم و پیگیری خواهم کرد. یادم نمیآید مجموعه ایرانی وجود داشته باشد که از حمایت دولت ایران برخوردار شده و محصولی را تولید کرده و به داخل ایران نیاورده باشد. اگر نگاه واقعبینانه داشته باشیم حدود 9 میلیون ذرت، 6 میلیون تن دانههای روغنی و بیش از 5 میلیون تن جو و سایر محصولات مثل کنجالهها و سویا وارد کشور میکنیم. بخشی از کار کشاورزی فراسرزمینی لجستیک است. زمانی آقای نعمتزاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت وقت گفت اگر بخواهید واگن وارد کنید، من روی ریل میخوابم و اجازه نمیدهم. این کار خیانت بود، چرا؟ چون از آن زمان شبکه ریلی کشور اعلام کرده بود که 50 هزار کسری واگن دارد. او برای تولیدکننده داخلی رانت میخواست و معتقد بود 70 درصد نیاز واگن کشور از طریق تولیدکننده داخلی تأمین شود و 30 درصد باقی مانده یعنی در سطح 15 هزار واگن را شرکت اورال روسیه یا مجموعه دیگر انجام دهد. نتیجه چه شد؟ کمتر از یک هزار واگن توانستیم تولید کنیم. مهم این است که سهم ما از ترانزیت راه ابریشم نزدیک به صفر رسیده است. اکنون در بحث صادرات محصولات کشاورزی، به دیگر کشورها از جمله حوزه اوراسیا و خلیج فارس مشکل ناوگان داریم. یخچال کم داریم. گفتهاند شرکت x و y چون تولیدکننده هستند، اجازه واردات نداریم. خب بررسی کنید کمترین کسری را میگویند 2 هزار دستگاه، شما بگویید یک هزار یخچال را شرکت داخلی تولید کند، اجازه دهید یک هزار یخچال را ورود موقت کنیم. نکته مهم این است که اگر چنین نکنیم، از ظرفیت استراتژیکمان محروم میشویم.
حالا با کشاورزی مقایسه میکنم. سال گذشته 9 میلیارد دلار با ارز 4200 واردات محصول کشاورزی داشتیم. یک میلیارد دلار آن را با ضوابط معین برای کشاورزان فراسرزمینی در نظر بگیرید که محصول را از افریقا، امریکای لاتین و شرق آسیا و... به کشور بیاورند. اگر این کار را کردند و تخلف اتفاق افتاد، آن زمان راهشان را سد کنند. این یک قضاوت غیرواقعی است که میگویند شاید محصول را به ما نفروشند. بخش کشاورزی فراسرزمینی ذاتا یک کار اقتصادی است. مثالی میزنم. یکی از تجار ایرانی که در روسیه فعال است برای اینکه بتواند کارهای بانکیاش را به ایران ارتباط ندهد، اقامت ترکیه گرفته و با 600 هزار دلار آپارتمان خریده است. او میگفت طی 2 سال گذشته بیش از یک یکصد هزار نفر در ترکیه خانه خریدهاند. شما بهطور متوسط، 400 هزار دلار حساب کنید. این همه پول از کشور برای اقامت خارج شده است. در کل حوزه کشاورزی فراسرزمینی حدود 200 ایرانی کار میکنند و همه با پول خودشان رفتهاند و کسی هم ارز دولتی نگرفته است. به نرخ روز از صرافی دلار خریده و رفته و سرمایهگذاری کردهاند. بیش از 200 هزار نفر در گرجستان در 2 سال گذشته برای اقامت و خرید منزل اقدام کردهاند. قبل از کرونا در سال، 2 میلیون نفر از ایران سفر تفریحی خارج از کشور میرفتند که منفعتی برای ایران نداشت. طبق آمار گردشگری هر نفر، 5 هزار دلار هزینه سفر کرده است؛ یعنی 10 میلیارد دلار. کسانیکه این حرفها را میزنند این ارقام را در نظر بگیرند. موضوع و مشکل دیگری را طرح میکنم. کشاورز داخلی که گندم میکارد، قیمت خرید تضمینی گندم 2500 تومان است. قیمت مصوب واردات گندم 240 دلار در تن است. 240 ضربدر 23 هزار تومان و یا نرخ نیمایی کنید، میشود حدود 3 هزار و 700 تومان. ولی دولت قیمت خرید تضمینی را 2500 تومان تعیین کرده است. اکنون کشاورزی که از همه امکانات داخلی استفاده کرده، چون دولت قیمت ناعادلانه و غیرکارشناسی گذاشته، گندم را به دولت نمیفروشد و به کسی که به عراق قاچاق میکند، میفروشد چون به صرفه است. کسانیکه این ادبیات را به کار میبرند، بدانند به کسی یک ریال ارز دولتی داده نشده است. در نظر داشته باشید مصوبه آییننامه کشت فراسرزمینی برای اردیبهشت 95 است. بعد از این تاریخ هم افتادیم به کشوقوسهای ارزی. این قضاوت درستی نیست. اول باید سرمایهگذاری که شده را نشان دهند و بگویند تخلفات صورت گرفته. اگر به فرض محال یک مورد پیدا شود، عارضهیابی میکنیم. 10 سال قبل در روسیه میشد هر هکتار را به مدت 49 سال 5 دلار اجاره کرد، اما اکنون امکانپذیر نیست، زیرا رقبای بزرگی در جهان سرمایهگذاری کردهاند. عربستان هدفگذاری کرده برای سال 2025، در 12 محصول هاب منطقه باشد و 15 میلیارد دلار فقط در اوکراین در 5 سال گذشته سرمایهگذاری کرده است. این کشور بزرگترین مزارع دانههای روغنی آفتابگردان، کلزا و سویا را دارد و در عین حال، لجستیک قدرتمندی دارد. چین در افریقا، برزیل و امریکای لاتین سرمایهگذاریهای کلانی کرده است و ما فقط در حال تماشا هستیم. بخش خصوصی با بضاعت محدودش کارهایی میکند و هیچ حمایت و مشارکتی از مجموعه دولتی ندارد. تا به حال نبوده، امیدوارم در فرصت باقیمانده اتفاقی بیفتد.
برای رفع مشکلاتی، رایزنیهایی کردهاید؟
بله ولی سرعت خیلی کند است.
در حال حاضر در کدام کشورها کشاورزی فراسرزمینی را پیگیری میکنیم؟
اسم کشورها را بنابرملاحظاتی ملی شاید صلاح نباشد بگوییم. 15 کشور در جهان هستند که شناساییمان براساس ظرفیتهای آب و خاک، امنیت اقتصادی، روابط دیپلماسی ایران با این کشورها است. کشورهایی که به جمیع جهات برای ما ارزش دارند؛ روسیه، قزاقستان، ونزوئلا و تعدادی از کشورهای آفریقایی و شرق آسیا هستند.
گفته میشود عراق ظرفیت خوبی برای کشاورزی فراسرزمینی ایران است. در این کشور نیز حضور داریم؟
عراق هم جزو کشورهای هدف هست، ولی آنقدر که سرمایهگذار ایرانی ترجیح میدهد در روسیه و قزاقستان یا جاهای دیگر کار کند، عراق را ترجیح نمیدهند. عراق آب و خاک و بازار خوب و نزدیکی دارد و نداشتن روادید برای سهولت رفت و آمد ارزشمند است. صحبتهایی هم با اتاق مشترک ایران و عراق شده است. برای نخستین بار در مجموعه وزارت خارجه شیوهنامهای تهیه شد و ما هم مشارکت داشتیم که رفتار و مسئولیت نمایندگیهای ما در خارج از کشور در شیوهنامه مشخص شده که موظف هستند به فعالان کشاورزی فراسرزمینی خدمات بدهند. این کار مقدماتی خیلی خوب بوده، ولی مقدمهای بر دیپلماسی اقتصادی است و نیاز است هم به روزرسانی شده و هم بیشتر عملیاتی شود.
* مطلب مرتبط: در لایو اینستاگرامی با رئیس کمیته دام کمیسیون کشاورزی مجلس در دوره دهم مطرح شد:
* بیمها و امیدها در استفاده از ظرفیت کشاورزی فراسرزمینی ( لینک اینجا)
* چین زندانیان را برای کاشت تنباکو به زیمبابوه میبُرد و در قبال تولید آنها را میبخشید/ ما چهره رنجور آفریقاییها را میدیدیم؛ اما اروپاییها الماس و معادن آنها را! / گفتگو با منوچهر متکی- وزیر امور خارجه پیشین ایران ( لینک اینجا)
دیدگاه تان را بنویسید