منظرسازی و بحران آب
محمدحسین شیخمحمد
پژوهشگر حوزه محیطزیست
اول: آب گرانبهاترین منبع طبیعی ماست که بدون آن، حیات از چرخه خواهد ایستاد. آنگونه که جمعیت در حال رشد است، منابع آبی که به آن نیاز داریم رشد پیدا نمیکند. کمبود ریزشهای بارانی در ایران، پراکنش نامناسب زمانی و مکانی بارندگی، ضعف مدیریتی و... ایران را در زمره کشورهای خشک و نیمهخشک قرار داده است. کمبود آب در ایران حادثهای غیرمترقبه و مختص به دوره ما نیست که با گذشت زمان رفع شود بلکه یکی از مهمترین مسائل کشور است که در بخش وسیعی از این سرزمین مشهود است. شواهد نشان میدهد که در این سالها ارادهای جدی، برای برنامهریزی جهت مقابله با خشکسالی یا پیشبینی آن وجود نداشته است. همواره، بهجای برخورد پیشگیرانه و مدیریت خشکسالی، اقدام به واکنشهای مقطعی کردهایم. باید بپذیریم بحران آب جدی است و حیات و موجودیت کشور به آن بستگی دارد.
دوم: مطالعات صورتگرفته در دنیا نشان میدهد بیش از ٥٠ درصد آب مصرفی مناطق شهری صرف آبیاری فضاهای سبز میشود؛ ازسویدیگر، در کشورهایی مانند ایران به علت کمبود آب، فضای سبز آسیبهای فراوانی دیده و نگهداری مناسب آن نیازمند صرف هزینههای بالاست. بدیهی است اعمال سیاستهای یکپارچه مدیریت منابع برای کاهش اثرات منفی بحران آب از الزاماتی است که تأخیر در اجرای آنها، تبعات زیانبار بسیار شدید اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... به همراه خواهد داشت؛ اثراتی که در سالهای اخیر نشانههایی از آنها در سطح کشور مشاهده شده است.
سوم: ایران کشوری ممتاز با رتبه بالا از نظر غنای گیاهی و تنوع زیستی محسوب میشود. ذخایر ژنتیکی گیاهی ایران میتواند به عنوان گنجینهای گرانبها در باغبانی و فضای سبز استفاده شود. متأسفانه در سالهای گذشته به دلیل نبود باور و اعتقاد به سرمایههای داخلی، ازجمله گیاهان بومی، حجم انبوهی از گیاهان و بذور وارداتی با خروج مقادیر هنگفت ارز به کشور وارد شده است که به دلیل نیاز آبی بالا و سازگاری و تطابقنداشتن آنها با شرایط آبوهوایی ایران، موجب بروز مشکلات و هزینههای فراوان بعدی بهویژه مصرف بالای آب شده است. کشور ایران با دارابودن تنوع آبوهوایی گسترده و ذخایر ژنتیکی گیاهی فراوان، یکی از غنیترین کشورها از نظر منابع گیاهی به شمار میرود. در میان این ذخایر عظیم ژنتیکی، گونههای زینتی و مرتعی متعددی وجود دارند که درصورت شناسایی خصوصیات کاربردی آنها، هریک میتوانند نقش منحصربهفردی در منظرسازی فضای سبز شهری ایفا کنند. از دید زیستمحیطی، استفاده از گیاهان بومی و مقاوم یک منطقه نهتنها بهطورکلی مصرف آب را کاهش میدهد بلکه به دلیل مقاومت گیاه به آفات، امراض و خاکهای ضعیف منطقه، هزینه استفاده از کود و سموم شیمایی بهشدت کاهش پیدا کرده، که این امر باعث کاهش ورود سموم و آفتکشها به آبهای زیرزمینی میشود.
چهارم: لزوم بهرهگیری از منابع آبی غیرمتعارف، موضوعی است که امروزه به عنوان یک ضرورت اجتنابناپذیر در کشور ما نمایان شده است. به علت وقوع بحران کمآبی در کشور استفاده مجدد فاضلاب برای توسعه منابع آبی در دسترس و کاربرد آن در فضای سبز اهمیت ویژهای یافته است. پایینآمدن سطح آبهای زیرزمینی نهتنها باعث گرانشدن هزینه پمپاژ آب زیرزمینی شده است بلکه موجب کاهش کیفیت آب نیز میشود. این مشکلات موجب بهچالشکشیدهشدن پایداری منابع آب زیرزمینی برای استفادهکنندگان مختلف بهویژه بخش فضای سبز شده است. استفاده از پساب خانگی در بخش فضای سبز شهری را به عنوان راهحلی مناسب برای دفع فاضلاب و کاهش مصرف آب در فضای سبز میتوان توصیه کرد؛ زیرا اولا جایگزین مناسبی برای آبهای با کیفیت خوب بوده و دیگر اینکه عناصر غذایی مورد نیاز را در اختیار گیاه قرار میدهد.
پنجم: توسعه ناپایدار و مدیریت ناصحیح منابع آبی مهمترین عوامل ایجادکننده وضعیت کنونی ایران هستند. میتوان به گذشته بازگشت و ساعتها درخصوص نابسامانیهای مدیریتی که موجب شرایط بحرانی شدهاند، صحبت کرد اما قطعا این صحبتها بهتنهایی دردی را دوا نمیکنند. برای نجات زیستبوم ایران، چارهای نیست جز پذیرفتن شجاعانه اشتباهات گذشته و سعی در تغییر سیاستهای آبی در آینده. نیاز داریم سیاستهای آبی در راستای توسعه پایدار تنظیم شوند. کاربرد گونههای بومی و پساب در فضای سبز، راهکاری مناسب برای کاهش مصرف آب در مدیریت شهری هستند. میتوانیم خشکسالی را مدیریت کنیم و مدیریت خشکسالی یعنی اینکه خودمان را بر شرایط خشکسالی منطبق کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید