در نبود نگاه اقتصادی و ترویجی
ونیز ایران خالی از گردشگر مانده است
استقبال گردشگران از شادگان هنوز نتوانسته آن را به یک مقصد جذاب در گردشگری تبدیل کند
«هوا مرطوب، بدبو و چسبناک و گرما خفهکننده بود، روز بعد خوشبختانه آفتاب میدرخشید، نوای نوازندگان کافهها از گوشه و کنار شنیده میشد و خیل گردشگران -و تک و توکی ونیزیان- در هم میلولیدند (میگویند نسبت ونیزیهای بومی و توریستهای این شهر در طول سال یکبهشصت است)»* شادگان ونیز ایران است، جایی که مردم روی آب زندگی میکنند، قایق وسیله تردد بسیاری از مردم بومی است و صید یکی از منابع اصلی معیشتی. با این حال نسبت گردشگری میان روستاهای حوالی تالاب شادگان و ونیز، مسابقه میان هیچ و شهری است که چنان گردشگران به آن هجوم آوردهاند که حتی محدودیت برای ورود به آن تعیین میکنند.
شادگان یکی از تالابهای بینالمللی ایران است که در کنوانسیون رامسر1 نیز ثبت شده است. سالها است که پروژه حفاظت از تالابها در منطقه شادگان مشغول به فعالیت است و حتی در جریان این پروژه مضیفهایی2 برای پذیرایی از گردشگران ساخته شد. بااینحال گردشگری در این منطقه رونق نیافته و حتی اقامتگاه بومی برای گردشگران نیز وجود ندارد. چرا این منطقه نتوانسته است از مواهب گردشگری بهرهمند شود؟
مجتبی گهستونی فعال محیطزیست و گردشگری استان خوزستان گفت: شهرستان شادگان بهواسطه قرار گرفتن بین اهواز، ماهشهر، آبادان و خرمشهر موقعیت خاصی دارد. وجود نخلستانهای گسترده از جذابیتهای این منطقه است ضمن اینکه رودخانههای کارون و جراحی نیز از آن میگذرد. در سالهای اخیر با کاهش نزولات آسمانی، کاهش دِبی و شور شدن آب رودخانه جراحی سبب شده است نخلستانها یکی پس از دیگری در این منطقه خشک شوند و میانهکاری که میان نخلها صورت میگرفت نیز از بین برود، در کنار آن کاهش تولید خرما، صادرات این محصول و شغلهای مرتبط با آن را بهشدت تحتتأثیر خود قرار داده است.
او در همین راستا بیشترین حجم گردشگر به این شهرستان را به تالاب شادگان مرتبط دانست و افزود: با توجه به اینکه این تالاب در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده به نظر میرسید سهم فراوانی در جذب گردشگر داخلی و خارجی در حوزه پرندهنگری، بومگردی، طبیعتگردی و... داشته باشد.
این فعال حوزه محیطزیست ادامه داد: استقبال گردشگران از شادگان هنوز نتوانسته است آن را به یک مقصد جذاب در گردشگری تبدیل کند. برخی گردشگران بازدیدکننده از این تالاب ناراضی برمیگردند که عموماً بهواسطه فقدان اقامتگاههای مناسب و سایر تجهیزات گردشگری در منطقه است.
گهستونی دراینباره که هنوز در شادگان مردم از دریافت پول در مقابل خدمات به گردشگران پرهیز میکنند و همین امر در کندی توسعه گردشگری در این منطقه نقش داشته است، بیان کرد: بخشی از این امر به فرهنگ مهماننوازی مردم منطقه مربوط میشود. درعینحال این ویژگی سبب شده است گردشگران تنها به گشتوگذار در قایق بسنده کرده و نتوانند تجربهای از زندگی با محلیها را داشته باشند.
در چند سال اخیر مضیفهایی از سوی پروژه حفاظت از تالابها بهمنظور توسعه گردشگری احداث شدند، آیا آنها در حال حاضر در حوزه گردشگری کاربرد دارند؟ این فعال محیطزیست گفت: نگهداری مناسبی از این مضیفها به عمل نیامد و همین امر سبب شد باوجود قابلیت بالای آنها در نمایش زندگی مردم بومی، از آنها در حوزه گردشگری بهره گرفته نشود. در شادگان و نزدیک هورها ما شاهد این مضیفها هستیم اما در این تالاب تنها در ایام نوروز بهواسطه تراکم بالای جمعیت از آنها بهره گرفته میشود. در این ایام نیز برای فرار از گرما و تابش خورشید گردشگران از سر استیصال به مضیفها پناه میبرند و در سایر ایام سال نیز بلااستفاده میمانند.
او همچنین با انتقاد از بسته بودن دائمی سرویسهای بهداشتی ساختهشده برای گردشگران عنوان کرد: علاوه بر کثیف بودن داخل مضیفها، سرویسهای بهداشتی ساختهشده نیز بهواسطه قفل بودن قابلاستفاده نیستند. همچنین مرکز بازدید تالاب شادگان که متعلق به سازمان حفاظت محیطزیست است نیز به یک مرکز اداری تبدیل شده است.
گهستونی آموزش مردم بومی در اطراف شادگان را ضروری دانست و افزود: در این منطقه بهواسطه شکل نگرفتن راهنمایان محلی ما گاه با مشکل ارتباط کلامی با گردشگران روبهرو هستیم. گویش مردم این منطقه عربی است و فارسی را روان و سلیس صحبت نمیکنند. حتی با فرض ارتباط گرفتن، هرکدام از اهالی اطلاعات متفاوتی میدهند. همین امر نشان میدهد که روی گردشگری در این منطقه کار جدی صورت نگرفته است و در این زمینه سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی باید اقدامات لازم را به عمل آورد.
او ادامه داد: شادگان این توان را دارد که بهواسطه جمعیت بالای پرندگان مهاجر حرف اول را در حوزه اکوتوریسم بزند و این در حالی است که از این ظرفیت بهره گرفته نشده است.
1) کنوانسیون رامسر، پیمانی است برای حفاظت از تالابها و حیوانات و گیاهان وابسته به آنها (بهویژه پرندگان آبزی) که در سال ۱۹۷۱ میلادی و در شهر رامسر به تصویب رسید. در ابتدا این معاهده به امضای نمایندگان ۱۸ کشور شرکتکننده رسید، اما امروزه ۱۶۹ کشور جهان عضو این پیمان هستند.
2) خانههای ساختهشده از نی که بر اساس سنت بومی در آن از مهمانان پذیرایی میکنند و در حال حاضر در گردشگری اهواز نقش مهمی را ایفا میکنند.
*) «حدیث نفس»، نوشته حسن کامشاد، جلد دوم
دیدگاه تان را بنویسید