عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات کشاورزی استان فارس:
سازگاری با اکوسیستم کشاورزی سنتی را نجات خواهد داد
تغییر قوانین با نگاه به نیازها و منابع یک راهکار ضروری است
فاطمه باباخانی: ایرانیها اولین مردمانی بودند که زمین را مهار کرده و به کشت محصولات در آن همت گماردند. طبیعت اما از همان وقت هم با ایرانیها سر سازگاری نداشت و آنها ناچار بودند خود را با محدودیتهای مختلف بهویژه در کمبود منابع آبی سازگار کنند. قناتها شکل گرفتند و زمینها زیر کشت رفتند. توسعه صنعتی و رشد به یکباره جمعیت اما از دو سو کشاورزی را تحتالشعاع خود قرار داد، دستگاهها زمین را بارور میکردند و جمعیت رو به فزونی هر روز بیشتر و بیشتر میخواست مصرف کند. با این حال این شیوه بهرهگیری نتوانسته است پایداری خود را حفظ کند و این روزها کشاورزان با انواع و اقسام مشکلات دست به گریبان هستند. اگر توسعه و تجهیزات را عامل توسعه سطح زیر کشت کشاورزی بدانیم چرا دانش فنی نتوانسته است درباره افزایش بهرهوری در این حوزه عمل کرده و چالشهای پیش روی کشاورزی را حل کند؟
مهرداد زمانی اکولوژیست و عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات و کشاورزی استان فارس در گفتوگو با «ایانا» گفت: کشاورزی ایران درگذشته توانسته بود خود را با شرایط اقلیمی سازگار کند، اما در حاضر با ویژگیهای اکوسیستمی سرزمین منطبق نیست.
او با بیان اینکه افزایش جمعیت و وارد کردن چشمبسته تکنولوژی باعث شده است ما به شکل ناپایدار از منابع بهره بگیریم، میافزاید: افزایش تولید در کوتاهمدت بهعنوان هدف قرار گرفته و فشار جمعیتی باعث شده ما به نیازهای بلندمدت بیتوجه باشیم.
این اکولوژیست ادامه میدهد: زدن چاههای عمیق، سدسازیهای غیرکارشناسی و باقی ماندن کشاورزی در یک سیستم سنتی به هدر دادن سرمایهها اعم از پول و نهاده منجر شده است. از طرف دیگر ما همین تکنولوژی را هم براساس نیازهای امروز توسعه ندادهایم که عنصر پایداری را افزایش دهیم. در دانشگاهها هم به همین ترتیب فعالیتهایی در راستای این امر به واسطه هزینهبر بودن انجام نمیشود.
کشاورزی در ایران با کشورهای توسعهیافته تفاوت اساسی دارد، در ایران کشت کوچکمقیاس انجام شده و نمیتوان تکنولوژیهای پیشرفته را به واسطه هزینهبر بودن به کار گرفت، با توجه به این شرایط میتوان به آینده امیدوار بود؟
زمانی میگوید: سیاستگذاریهای کارشناسینشده در حوزه کشاورزی باعث تکهتکه شدن زمینها شد که همین امر کارایی آنها را پایین آورد. کشت گلخانهای و آبکشت (که در آن خاک استفاده نمیشود) یک روش مدرن و کارآمد است، اما در کشور ما هنوز جدی گرفته نشده و بخشی از آن به سبک کشاورزی کوچکمقیاس برمیگردد.
او مدیریت را از دیگر معضلات این حوزه میداند و عنوان میکند: در ایران ما نمیتوانیم کشاورز را به لحاظ قانونی ناچار به کشت یک محصول کنیم و تنها به توصیه باید اکتفا شود. از این جهت ما نیازمند تغییر قوانین هستیم تا بتوانیم بنا بر نیازها و منابع خود کشاورزی داشته باشیم.
این استاد اکولوژی میافزاید: ما همچنین نیازمند تغییر قوانین در بهرهگیری از منابع پایه هستیم. در حال حاضر آب به شکل مجانی یا با قیمتهای پایین در اختیار کشاورزان قرار میگیرد و همین امر باعث میشود آنها نسبت به سیاست کشور در این حوزه بیاعتنا باشند. البته نمیتوان آنها را مقصران این اتفاق قلمداد کرد چون آنها به مسائل معیشتی فکر میکنند و از این جهت ما برای تغییر رویه باید یک رویکرد همهجانبه را در نظر بگیریم. در این رویکرد باید بازدهی کشاورزی چنان بالا برود که آنها در سطح زیر کشت محدود بتوانند نیازهای معیشتی خود را برطرف کرده و نهادهای نظارتی نیز آنها را از توسعه کشاورزی منع کنند./
دیدگاه تان را بنویسید