سه پاسخ به سرگیجه بورسبازان
به اعتقاد این کارشناسان، اغلب معاملهگران تحلیل منطقی از اثرگذاری برجام در معاملات سهام ندارند و تحت تاثیر هیجانات و ریسکگریزی راه خروج از معاملات را در پیش گرفتهاند. روندی که به نظر میرسد تا زمان اعلام موضع نهایی رئیسجمهوری آمریکا در قبال برجام ادامه داشته باشد. این کارشناسان، افزایش نرخ دلار، تداوم پایداری قیمتها در بازارهای جهانی و همچنین اتخاذ سیاستهای درست از سوی نهاد تصمیمگیرنده را عواملی دانستند که میتواند بورس را از فضای هیجانی دور کند. در ادامه صحبتهای این کارشناسان را باهم میخوانیم.
افت سیاسی شاخص سهامعلی اسلامیبیدگلی- کارشناس بازار سهام: افت این روزهای بازار سهام ناشی از چند عامل است که مهمترین و تاثیرگذارترین آنها، مربوط به عوامل سیاسی (صحبتهای اخیر رئیسجمهوری آمریکا) و نااطمینانی درمورد جهتگیری نهایی آمریکا در قبال برجام بوده است. در شرایط کنونی که آینده مسائل هستهای و برجام در فضای نامطمئنی بهسر میبرد، غالب معاملهگران اطمینان به سرمایهگذاری در بورس را از دست دادهاند. به این ترتیب ترجیح میدهند در این شرایط با افزایش فروشهای خود اقدام به خروج از بازار داشته باشند. این تصمیم که بیشتر جنبه هیجانی دارد تا تحلیلی، به روند نزولی قیمتها در بازار سهام منجر شده است. البته به نظر میرسد روند صبر و انتظار تا اعلام نظر نهایی ترامپ ادامه داشته باشد که آخرین مهلت آن یکشنبه هفته آتی (۲۳ مهرماه) خواهد بود. البته این موضوع به این معنا نیست که بازار سهام طی روزهای آتی همچنان با روند ریزش شدید همراه خواهد بود. تجربه نشان داده که بورس قبل از بروز یک اتفاق از آن تاثیر میپذیرد و این رویداد را چه مثبت و چه منفی به اصطلاح پیشخور میکند. بر این اساس پیشبینی میشود این روند نزولی در بازار امروز با شدت کمتری دنبال شود. در ادامه نیز انتظار میرود از روز سهشنبه روند افت قیمتها در بورس تهران متوقف شده و شاهد بازگشت بازار به روند صعودی باشیم.
هیجان بورس و فقدان بازارگردانولید هلالات- کارشناس بازار سهام: بازار سهام از ابتدای سال جاری تاکنون با بیم و امیدهای فراوانی همراه بوده است. در این میان اما افزایش با اهمیت قیمت در بازارهای کالایی به همراه سیر صعودی نرخ برابری دلار به ریال پس از انتخابات ریاستجمهوری باعث شد تا فرصتهای سرمایهگذاری بیش از پیش به چشم آیند. با توجه به اینکه بیش از ۶۰ درصد ارزش بازار سهام در ایران بهصورت مستقیم به نوسانات نرخ ارز وابسته است و قیمت سهام شرکتها عمدتا از روند صعودی آن اثر مثبت میگیرند، بر همین اساس انتظار معقولی بود که قیمتها روندی صعودی داشته باشند.حالا نیز با گذر نیمی از سال، فعالان بازار در انتظار گزارشهای ۶ ماهه مطلوب و همراه با تعدیل مثبت با اهمیت به سر میبرند. تصورات تحلیلی عمده فعالان بازار بر آغاز یک حرکت صعودی قوی در مهر ماه استوار بود، اما تحولات سیاسی اخیر مبنی بر آنکه ترامپ ممکن است از برجام خارج شود، اثرات روانی خود را بر فضای سیاسی-اقتصادی ایران بر جا گذاشت. هرچند در ابتدا تصور نمیشد بازار سهام واکنش خاصی به این تصمیم داشته باشد و بیشتر یک بلوف سیاسی قلمداد میشد، اما آغاز حرکت صعودی دلار تا مرز ۴۰۰۰ تومان و باور فعالان بازار سرمایه مبنی بر اینکه بازار دلار، هوشمند است منجر به یک رویکرد تدافعی در بین فعالان بورس شد. موضوعی که سبب شد شاهد افت سنگین قیمت سهام در جریان معاملات دیروز باشیم.
درست است که حوادث غیرمترقبه و رویدادهای پیشبینی نشده جزء لاینفک فضای سرمایهگذاری است و واکنش منفی و احتیاطی بازار هم کاملا قابلیت توجیه دارد، اما مشکل اساسی در بازار سرمایه ایران نبود نهادهایی در قالب بازارگردان است که در چنین هیجاناتی، خواه منطقی یا خواه هیجانی وارد عمل شوند. علاوه بر این بازار سهام ایران به شدت از کند بودن جریان ورود نقدشوندگی رنج میبرد. در این میان با وجود اینکه بازار سهام به دلیل عرضههای اولیه و افزایش سرمایه، در حال گسترش یافتن است، ابزارها، متناسب با این فضا، توسعه نیافته و مشکل اساسی نیز همین مورد است. اینکه ترامپ چه رویهای در پیش بگیرد را اهالی بازار سرمایه نمیتوانند پیشبینی کنند و اتخاذ مواضع دفاعی و استراتژیهای اینچنینی از سوی فعالان بازار سهام ایران کاملا طبیعی و منطقی است اما آنجا که سهام نقدشوندگی خود را از دست میدهد و فشار فروش ایجاد میشود. دفع این فشار فروش طبعا نمیتواند از سوی سایر سرمایهگذاران باشد؛ چراکه غالب جامعه بازاری قصد فروش دارند اما این هیجان فروش فقط و فقط به دلیل نبود نهادی همچون بازارگردان برای سهام شرکتها است. توصیه کلی به فعالان این است که به قیمتهای جهانی، وضعیت نرخ دلار و گزارشهای ۶ ماهه پیش رو عنایت داشته باشند و در هر قیمتی حاضر به فروش نشوند. در این میان انتظار اصلی از نهاد تصمیمگیرنده این است که ابزارهای لازم را برای افزایش نقدشوندگی سهام در چنین مواقعی فراهم کند تا سرمایهگذاران از بیم صفهای فروش در آینده، هم اکنون به صف عرضهکنندگان وارد نشوند.
هیجان بورس با تنشهای سیاسیمهرداد خالقی-کارشناس بازار سهام: پس از شکلگیری رگههایی از رکود در روزهای پایانی تابستان، در کنار کاهش نرخ سود بانکی و سر و سامان یافتن نرخ بهره بدون ریسک، موجی از امیدواری در بازار تشکیل شد. فعالان بازار امید داشتند که با آغاز نیمه دوم سال و شارژ مجدد حساب مشتریان اعتباری، بازار سهام وضعیت به مراتب مطلوبتری را تجربه کند. با این حال بر خلاف پیشبینیها و انتظارات تا به اینجای کار روند معاملات در بازار سرمایه بر وفق مراد اهالی بازار نبوده است. در این راستا دلیل اصلی این امر تنشهای سیاسی و ابهامات ایجاد شده در حوزه برجام است. طبق گمانهزنیها این بار ترامپ پایبندی ایران به برجام را تایید نخواهد کرد و در این صورت کنگره است که ۶۰ روز فرصت برای تصمیمگیری دارد. همین عامل باعث شده تا بازار از ترس خروج آمریکا از برجام و واکنش احتمالی طرف مقابل، بیمحابا دست به فروش بزند که اوج این اتفاق را در بازار روز یکشنبه با عقبنشینی ۵۰۵ واحدی شاخص کل شاهد بودیم.
با توجه به وضعیت قیمتها در بازارهای جهانی، رشد نرخ دلار و آمار تولید و فروش ماهانه شرکتها به نظر میرسد گزارشهای قابل قبولی در انتظار بخش عمدهای از نمادهای بازار (خصوصا شرکتهای مرتبط با قیمتهای جهانی و صادرات محور) خواهیم بود.بنابراین با توجه به افزایش نرخ بهره بدون ریسک و شرایط سودسازی شرکتها به نظر میرسد بخشی از رفتار فعلی بازار ناشی از هیجان و التهابات سیاسی باشد. از دیگر سو جایگزین شدن سرمایهگذاری با دیدگاه کوتاهمدت باعث بروز رفتار هیجانی در بازار سرمایه خواهد شد. به لحاظ نموداری در کوتاهمدت محدوده۸۳ هزار تا ۸۳ هزار و ۲۰۰ واحد سطح حمایتی مهمی برای شاخص کل است که میتواند باعث برگشت قیمتها ولو بهصورت موقت شود. عواملی چون قرار داشتن قیمتهای جهانی در سطوح مناسب و چشم انداز افزایشی دلار در بازار آزاد میتواند دو محرک قوی برای توجه بازار (پس از فروکش کردن هیجانات افراطی) به گروههای وابسته باشد. با توجه به میزان تاثیر این دست نمادها (بهطور مثال گروه فلزی و پتروشیمی) در نماگر بورس، بازار سهام میتواند بار دیگر بر مدار رشد قرار گیرد.
نزول بورس در فضای مبهم سیاسیپشوتن مشهورینژاد- کارشناس بازار سهام: منطق اصلی بورس بر مبنای تکرار تاریخ استوار است. طی سالهای اخیر بازار سهام اتفاقاتی را تجربه کرده است که سابقه تاریخی از آن وجود ندارد. برجام و توافق هستهای برای بازار سهام کشورمان در سالهای اخیر دقیقا مثالی از نبود سابقه تاریخی است. رفتارهای هیجانی در بزنگاههای توافق هستهای طی سالهای گذشته بر این موضوع گواهی دارد. این رفتار از نبود تحلیل مشخص نسبت به اثر حصول (پیش از امضای این توافقنامه) یا لغو برجام بر اقتصاد کشور نشات گرفته است. در شرایط کنونی نیز فعالان بورسی و کارشناسان بازار سهام تحلیل مشخصی از اثر لغو برجام از سوی آمریکا ندارند. ابهام در بقای برجام با کنار کشیدن آمریکا، نبود نگاه روشن نسبت به اثر منفی لغو احتمالی برجام و دیگر عوامل مبهم در این خصوص باعث شده که فعالان بازار در نقش فروشنده سهم ظاهر شوند و خروج از بازار را به ادامه سهامداری ترجیح دهند. بازار زمانی که اتفاقی را پیش از این تجربه نکرده است و تحلیلی از اثرات آتی آن ندارد، به دنبال فرار از جو منفی خواهد بود.
علاوه بر این از دولت دهم، با تسهیل امکان ورود به بورس توسط معاملهگران آنلاین بر تعداد فعالان آماتور روز به روز افزوده شد. در حالیکه در سالهای قبل از آن یک تحلیلگر با رصد سودآوری و تاثیر اتفاقات روز بر آینده یک شرکت به دنبال خرید سهام جذاب بود، در شرایط کنونی رفتار تحلیلی در بورس به شدت کاهش یافته است. این تحلیلگران شناخت کافی از تحلیلهای بنیادی یا تکنیکال ندارند. به این ترتیب طی سالهای اخیر در فقر تحلیل شاهد تشدید فضای هیجانی در معاملات هستیم. در شرایط کنونی فضای معاملات کاملا منفی بوده و احتمال تداوم روند نزولی وجود دارد. در این میان باید در انتظار نقطه عطف بورس و بازگشت از مسیر نزولی باشیم. طی ریزشهای اخیر یکی از سطوح حمایتی قدرتمند شاخص قیمت هموزن شکسته شده و ادامه روند نزولی میتواند از دیدگاه تکنیکال نشاندهنده تشدید فضای منفی باشد. با این حال همچنان باید در انتظار مسیر قیمتی سهام طی روزهای آینده بود.
ریسکگریزی در معاملات سهامنیما آزادی- کارشناس بازار سهام: بررسی روند حرکتی بازار سهام به ویژه طی دو روز اخیر نشان از سایه ریسک سیاسی بر بورس تهران دارد. طبیعی است در چنین شرایطی که وضعیت سیاسی کشور در هالهای از ابهام قرار گرفته است، معاملهگران بورس اقدام به عقبنشینی کنند و ترجیح دهند در فضای خارج از بازار سهام به نظاره روند آتی بپردازند. به این ترتیب تصمیم به فروش سهام خود کردند. این روند در جریان معاملات دیروز افزایش یافت. این تصمیم که بیشتر جنبه هیجانی داشته تا منطقی، به ریزش بیش از ۵۰۰ واحدی شاخص کل بورس در جریان معاملات روز گذشته منجر شد. به عبارت دیگر در این مساله هیچگونه تحلیلی حاکم نیست و تنها ریسکگریزی سهامداران سبب تشکیل این موج نزولی شده است. این دسته از معاملهگران ترجیح میدهند اقدام به فروش سهام کنند تا اینکه ریسک سیاسی کنونی (صحبتهای اخیر رئیسجمهور آمریکا) را بپذیرند. به نظر میرسد روند مزبور تا زمان اعلام تصمیم از سوی کنگره آمریکا در تاریخ ۲۳ مهرماه (یکشنبه هفته آینده) ادامه داشته باشد. در این راستا بازار سهام نیاز به یک محرک واقعی دارد تا نقدینگی قوی را به بازار هدایت کند و مانع از ریزشهای شدیدتر شود. اما از آنجا که حدود ۸۰ تا ۸۵ درصد از بازار سهام بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم به شرکتهای بخش دولتی وابسته هستند، از این رو این موضوع به تصمیمات دولت وابستگی شدیدی دارد. به عبارت دقیقتر تا زمانی که اقدامات مناسبی از سوی سازمانهای بالادستی صورت نگیرد، نمیتوان به تغییر چشمگیر بازار امیدوار بود. در شرایط کنونی این نهادها به جای اینکه چاره مناسب برای اقدام صحیح داشته باشند، ترجیح میدهند بازار را کنترل کنند. نمونه بارز این مساله معامله بلوکی به ویژه بلوکزنی «فارس» در جریان معاملات روز گذشته بود. این موضوع باعث شد تا از ریزش شدیدتر شاخص جلوگیری شود. در غیر اینصورت بهطور قطع شاخص کل بورس با کاهشی در محدوده ۸۰۰ واحدی مواجه میشد.
دیدگاه تان را بنویسید