داستان ورود گردوغبارهای پرمخاطره ادامه دارد:
توجیه روزهای گردوغباری با بهانههای ابتکاری
این روزها جو برخی مناطق غرب کشور بهویژه استان کرمانشاه درگیر گردوغبارهای وارداتی از عراق است و در این میان بهنظر میرسد نهتنها اقدام عاجلی برای مهار ورود این گردوغبارها از منشاء آن نشده، بلکه اینبار رئیس سازمان محیط زیست کشور در شبکه اجتماعی شخصیاش وجود داعش در عراق را مانع اقدامهای اجرایی پیشگیرانه در عراق و سوریه عنوان میکند. گزارش زیر نگاهی دارد به مبداء اصلی این گردوغبارها، راهکارها و در عین حال تلنگری به توجیهاتی عجیبی که بعضاً برای سرپوش گذاشتن بر کمکاریهای صورتگرفته عنوان میشود.
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا):
اگر چند سال پیش گردوغبارهای مانع دید مردم در حال تردد در خیابانها یا سد معبر چشم و چراغ خودروهای در حال تاختن در جادههای پرمخاطره ایران بود، خلق شگفتی شدید مردم را در پی داشت و چرایی آن در لابهلای آلودهزا بودن بنزینهای تولید داخل زمزمه محافل خانوادگی میشد، امروز دیگر همچون بسیاری از پدیدههای اقتصادی و اجتماعی کشورمان، از حالت پدیده ناهنجار خارج و به امری طبیعی بدل شده است. امروز گردوغبارهای گاه و بیگاه در مناطق مختلف کشور نیز کمتر وجدانی را از بروز مخاطرات امنیت جانی همنوعان خود در همسایگی شهرها یا استانهای همجوار دردمند میسازد! گویی این گردوغبارها، گرد بیمسئولیتی بر وجدانهای نیمهبیدار هم پاشیده و اشکی از چشمان شهرنشینهای مغموم از دود بنزین و روستانشینهای درگیر مشکلات روستاها جاری نمیشود. مسئولان سازمان محیط زیست هم که اگر در دولت قبل در دیپلماسی منطقهای ضعیف بودند و توجیهی نمییافتند، مسئولان امروز سازمان محیط زیست نیز داعش را سد راه اقدام و عمل ساختاری و پیشگیرانه در خاکهای عراق عنوان میکنند!
اما منشا اصلی گردوغبارهای مهاجم کجاست!؟
منشأ اصلی ریزگردها، کویرها و باتلاقهای در حال خشک شدن عراق است که خاک و شنهای آن از طریق باد شمال به ایران میآید و اینکه چرا در حال خشک شدن است؛ پاسخ آن را باید در آبگیری سدهایی چون سد آتاترک در کشور ترکیه جست. به عبارتی آب رودخانههای دجله و فرات به واسطه سدسازیهای غیرمسئولانه ترکیه کم شده و دشت بینالنهرین رطوبت خود را از دست داده و به منبعی برای تولید گردوغبار تبدیل شدهاست. به معنای دیگر و تحلیل کارشناسان، پایبند نبودن ترکیه به معاهدات بینالمللی و تسلط این کشور بر دجله و فرات، نهتنها باعث ایجاد پدیده ریزگرد در خاورمیانه شده، بلکه بهرهکشی بیرویه از منابع طبیعی و مدیریت نامناسب و یکسونگرانه بر این منابع، باعث شده ایران امروز درگیر معضلاتی چون خشکسالی، سیلاب و گردوغبار باشد و به از دست رفتن ۹۰ درصد تالابهای کشور بیانجامد.
البته این پدیده برای کارشناسان منابع طبیعی امر غریبی نیست، کمااینکه وقتی در گذشته شمال باد از خرداد تا شهریورماه میوزد و از شمال غربی خاورمیانه شکل میگیرد و تا خلیج فارس و رسیدن به سطح آبهای آزاد پیش میرود، سه کشور ایران، عراق و عربستان بهطور مشترک هزینههای این اراضی را تأمین میکردند و تمام اراضی در فصل خاصی از سال با مالچ که نوعی فرآورده چسبنده نفتی است، مالچپاشی میشد تا شنهای روان در مناطق بیابانی تثبیت شود، اما جنگ عراق باعث فراموشی این همکاری منطقهای و در نتیجه افزایش توفانهای غبار در خوزستان، غرب ایران، و سرانجام تقریباً در همه ایران شد. کمااینکه مردم بغداد بهدنبال توفان اخیر گواه دادند، این توفان، بدترین توفان غبار زندگیشان بوده است، توفانی که باعث بیشترین میزان گرد در سه دهه اخیر ایران نیز شد و مردم پایتخت ایران را نیز چند صباحی زیر سایه تیره و تار گردوغبارهای توفانی برد.
آغاز پدیده ریزگردها در آسمان ایران
دقیقاً در نخستین روزهای تابستان ۸۸ بود که پدیده ریزگرد، ایران را به زیر پردهای از گردوغبار فرو برد. این وضعیت آسمان در تهران، اهواز و بسیاری از شهرهای مرکزی، جنوبی، و غربی ایران بود. در روز نیز خورشید، از پس لایه ریزدانههای مرتفع گردوغبار، کم فروغ دیده میشد و تهرنگ آبی در آسمان اطراف آن پیدا بود و قرص خورشید به سفیدی میزد.
پدیده ریزگرد معمولاً ضخامتی کمتر از یک کیلومتر را دربر میگیرد و اگر هم خیلی شدید باشد، ضخامتش از یکی دو کیلومتر فراتر نمیرود؛ اما توفان ریزگردی که در تابستان سال ۱۳۸۸خورشیدی چند روزی زندگی عادی در ایران را مختل کرد، از کوههای مرتفع زاگرس و حتی رشته کوه سر به فلک کشیده البرز گذشت و کرانههای دریای خزر در گیلان را نیز تحت تأثیر قرار داد.
خشکسالی دهه ۸۰ ایران، کشاورزی سنتی و غیرروشمند، چرای بیش از حد دام، عدم استفاده از سیلابها همه دست به دست هم دادند تا زمینهای بارور از میان رفته و جای خود را به بیابانهایی جدید بدهند. پوشش گیاهی بهویژه گیاهان بومی مانند خار و خاشاک بیابانی، نقش بسیار مهمی را در تثبیت شنهای روان و جلوگیری از تولید ریزگرد ایفا میکنند.
ریزگرد ۱۳۸۹
ریزگرد در سال ۸۹ نیز، همانطور که بسیاری پیشبینی میکردند، روی داد. اما اینبار حتی از سال قبل هم شدیدتر بود. مناطق غربی ایران بهویژه استان خوزستان، ریزگرد را از همان روزهای آغازین سال ۸۹ دوباره تجربه کردند، اما طولی نکشید که دامنه نفوذ آن بسیار گسترش یافت، تا اینکه در اردیبهشتماه بیش از نیمی از ایران را دربر گرفت و در برخی مناطق نیز با بادهای شدید و باران گل توأم شد. در ماه خرداد محدوده تحت سیطره امواج ریزگرد بازهم گسترش پیداکرد و در دو ظهور حفار (اوایل خرداد) و ثریا (اواسط خرداد) تقریباً سراسر ایران را پوشاند.
البته تا امروز راهحلهای متعددی عنوان میشود که شاخصترین آن از سوی پرویز کردوانی برای حل مسئله گردوغبار در ایران و تثبیت خاک بیابانها، پیشنهاد شده و آن هم پاشیدن ریگ به جای مالچ است. چرا که مشکل مالچ آن است که بو دارد، زمین را سیاه میکند، ضریب حرارتی را بالا میبرد و تمام منطقه را گرمتر میکند، حتی گیاهان را ممکن است بکشد و موجودات زنده را از بین ببرد. همچنین وقتی مالچ پاشیده شد، نمیتوان روی آن رفت و آمد کرد. هزینه مالچ بالا است و به تکنولوژی پیشرفته نیاز دارد. ماشینهای مالچپاش به تکنولوژی خاصی نیاز دارند. تازه بر فرض که مالچ پاشیده شد، پنج سال بعد اثری از آن نیست. پس اگر ۲۵ یا ۳۰ سال دیگر نفت ایران تمام شد، چه باید کرد!؟
لذا این پیشکسوت صاحبنام پیشنهاد میکند تا همه از طبیعت درس بگیرند. از یزد تا بافق و از نائین تا انارک، دشتهایی هست که ریگیست و شدیدترین باد و باران نمیتواند در آن فرسایشی ایجاد کند. این بیابانها را طبیعت با پاشیدن ریگ تثبیت کرده است.
البته وقتی برخی دست به انتقاد از این پیشنهاد کردوانی گشودند، پاسخ جالبی را تحویل منتقدان داد و گفت: "به من میگویند آقای کردوانی آیا در دنیا کسی این کار را کرده است؟ مگر ما باید صبر کنیم هر کاری را دنیا انجام بدهد، بعد ما انجام بدهیم؟ مثلاً قنات مال ما بود، دنیا این کار را کرده بود؟ نه!"
کردوانی در تشریح دلایل پیشنهاد این راهکار گفت: ریگ ارزان به دست میآید و در همه جا هست. باید در بیابانهایی که خاک آنها در حال کنده شدن و فرسایش است، ریگ ریخت. میتوان سالی 100 تا 200 هکتار را ریگپاشی کرد. در این صورت خاک تثبیت میشود. هشت تا 10 سانت ریگ ریخته میشود و میتوان روی آن رفت و آمد هم کرد، چه انسان و چه ماشین، میتوانند روی آن حرکت کنند و اصلاً بهتر است روی آن غلتک هم برود. این کار یک بار برای همیشه انجام میشود. حتی میتوان آنجا درختکاری هم کرد و نیمکت هم گذاشت و برای گردهماییهای بزرگ از آنها استفاده کرد. پاشیدن ریگ هم بسیار آسان است. کامیونهای دارای بار ریگ، همین طور که حرکت میکنند، میتوانند ریگ هم بپاشند.
اما اینکه فعالیتهای مقابله با ریزگردها در چه خوان از هفتخوان پیش روست را باید مسئولان سازمان محیط زیست در پاسخی قانعکننده ارائه دهند، نه اینکه به بهانه وجود داعش، سلامتی هزاران ایرانی بهویژه کودکان و سالمندان مقیم در داخل ایران هم، بهانهای برای ادامه قربانی شدن هموطنان عزیزمان شود. در واقع مردم ایران بهویژه ساکنان غرب ایران انتظار دارند تا معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست در حالی که فوجفوج زائران مشتاق زیارت عتبات عالیات در حال رفت و آمد به عراق هستند، به جای ابتکار عملهای اجرایی در سال "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" توجیهات ابتکاری را در شبکه اجتماعی شخصیاش، تحویل افکار عمومی و مخاطبانش در شبکههای مجازی ندهد!
معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست امروز در واکنش به گردوغباری که از دیروز سطح وسیعی از غرب و جنوب کشور ازجمله ایلام، کرمانشاه و خوزستان را در برگرفته، ضمن تأکید و تأیید ورود آن از عراق در پست تلگرامیاش نوشت: "مهمترین عامل برای سر و سامان دادن به این موضوع کاملاً به خاتمه جنگ و درگیریها در عراق و سوریه بستگی دارد تا بشود به تثبیت خاک، نهال کاری و غیره اقدام کرد."/
O-950328-01
دیدگاه تان را بنویسید