کشت گلخانهای در گفتوگو با مدیر گروه باغبانی و فضای سبز پردیس تهران:
بازنگری در نظام بهرهبرداری و رابطه علم و سرمایهگذاری در صنعت کشاورزی گلخانهای
"کشاورزی گلخانهای" چند سالی است بهعنوان راهکاری برای کاهش مصرف آب مورد توجه قرار گرفته است. بهمنظور واکاوی این راهکار در صنعت کشاورزی کشور به سراغ دکتر مجتبی دلشاد، مدیر گروه علوم باغبانی و فضای سبز پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران رفتم. وی که تجربه 20 سال مطالعه در زمینه کشاورزی و مشاوره در طرح های مطالعات گلخانهای سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) دارد، معتقد است بیاعتمادی به محصولات کشاورزی گلخانهای ناشی از کماطلاعی مردم از محصولات گلخانهای است...
مونا شعبان
اشاره: "کشاورزی گلخانهای" چند سالی است بهعنوان راهکاری برای کاهش مصرف آب مورد توجه قرار گرفته است. بهمنظور واکاوی این راهکار در صنعت کشاورزی کشور به سراغ دکتر مجتبی دلشاد، مدیر گروه علوم باغبانی و فضای سبز پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران رفتم. وی که تجربه 20 سال مطالعه در زمینه کشاورزی و مشاوره در طرحهای مطالعات گلخانهای سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) دارد، معتقد است بیاعتمادی به محصولات کشاورزی گلخانهای ناشی از کماطلاعی مردم از محصولات گلخانهای است و عدم ارتباط بین دو گروه دارندگان سرمایه و دارندگان علم و همچنین عدم ایجاد تناسب بین اجزای مختلف مؤثر بر تولید را ازجمله مشکلات مهم در فاقد استاندارد بودن اکثر گلخانههای کشور میداند. در عین حال معتقد است که نظام کشاورزی ایران با سرمایهگذاریها دخالت شرکتهای بزرگ شبهدولتی و خصولتی میتواند نظام کشاورزی را تغییر دهد. از سخنان او اینگونه برداشت کردم که نظام کشاورزی ایران با نظام گلخانهای در حال ایجاد انحصارات بزرگ است. در زیر متن کامل این گفتوگو را میخوانید:
***************
چرا در دنیا کشاورزی گلخانهای مورد توجه قرار گرفته و روزبهروز این نوع از کشاورزی گسترش مییابد؟
کشاورزی گلخانهای یا در واقع تولید محصولات در گلخانه به دلایل مختلف در دنیا ازجمله در ایران مورد توجه قرار گرفته شده است. من چند دلیل مهم را بیان میکنم، ازجمله دلایل به عدم وابستگی به اقلیم یا شرایط محیطی میتوان اشاره کرد، در گلخانه امکان تنظیم عوامل مؤثر بر تولید وجود دارد. دلیل دیگر، صرفهجویی در نهادهها به ازای واحد وزن محصول تولیدی که در بعضی موارد خیلی مهم میشود بهعنوان مثال اگر یکی از نهادهها را آب فرض کنیم که خیلی مهم است، مقدار آب مصرفی به ازای واحد وزن محصول تولید شده کم میشود و این مورد در کشور ما که مشکل کمآبی وجود دارد، مسئله مهمی است. همچنین یک دلیل دیگر، امکان بهرهبرداری اقتصادی از زمینهای کوچک است، معمولاً زمینهایی که مساحتهای بزرگ دارند برای زراعتهای بزرگ یا باغداریهای بزرگ استفاده میشوند و زمینهای کوچک از نظر کشاورزی معمولی با صرفه نیستند، اما در کشاورزی گلخانهای میتوان اینها را با صرفه کرد. کاهش تلفات محصول و یا افزایش درصد محصولی که قابل عرضه به بازار است ازجمله دیگر دلایل و مزیتها است، در واقع میزان هدررفت یا ضایع شدن محصول به مقدار زیادی کاهش مییابد؛ در جمعبندی باید بگویم که به همه اینها، اصطلاحاً کاهش ریسک تولید گفته میشود. ما در کشاورزی معمولی علاوه بر ریسکهای موجود ازجمله ریسک بازار و نوسان قیمت و...، کماکان ریسک در تولید هم داریم یعنی این امکان وجود دارد که به دلایل ناخواسته همچون باران یا تگرگ بیموقع، بادهای شدید، حمله آفات و مسائل دیگر باعث شود که تضمینی در تولید وجود نداشته باشد، اما این تضمین در تولید در گلخانه در حد بسیار بالایی انجام میشود و ریسک تولید کم میشود. به این دلایل دنیا به محصولاتی که میتوان بهصورت گلخانهای تولید کرد رو آورده است. به این دلایل محصولات گلخانهای در کشور ما نیز مورد توجه قرار گرفته است. البته میتوان دلایل و مزیتهای دیگری هم برای آن ذکر کرد.
به نظرتان کشاورزی گلخانهای در بازار و اجتماع چقدر مورد مقبول واقع شده است، زیرا اخباری هم از شکست طرحهای گلخانهای در سرمایهگذاران به گوش میرسد؟
بهنظر من بهرهبرداران و فعالان بخش کشاورزی ممکن است که به مسائلی همچون مسائل زیستمحیطی و مسائل منابع طبیعی یا منافع طبیعی فکر نکنند، مقیاس و چیزی که برایشان مهم است داشتن یک چرخه اقتصادی موفق است. یعنی از دید یک کاربر یا فعال بخش کشاورزی داشتن یک اقتصاد موفق یا تأمین شدن منافع او در اولویت قرار میگیرد؛ بنابراین همه مسائل دیگر تحتالشعاع این مسئله است. با توجه به اینکه گاه تولید محصولات گلخانهای با سودهای خوبی همراه است و به دلایلی که قبلاً عرض کردم یعنی ریسکها کم میشود، تولید مطمئنتر میشود و همچنین ممکن است شکستها بهصورت منطقهای یا نقطهای حادث شود، اقبال نسبتاً خوبی به آن صورت گرفته است. برای کسانی که توان سرمایهگذاری یا امکانات اولیه را دارند این بهعنوان یک فعالیت اقتصادی خوب مطرح شده است. کسانی که توانمند هستند اغلب به این کار روی آوردهاند و تمام یا بخشی از امکانات خودشان را به این روش تولید اختصاص دادهاند. به عبارت دیگر میتوان گفت هنوز آثار منفی یا عواقب گسترش آن، آنقدر بزرگ نشده است که بهعنوان عامل بازدارنده برای سرمایهگذاری در این بخش تلقی شود اگرچه مواردی وجود دارد که شکستهای اقتصادی برایشان رخداده و شاید به همین دلیل در حاشیه کوچک اطراف خودشان توانستند با استفاده از این شکستها یک موج منفی را ایجاد کنند، اما اینها نقطهای است و بهصورت فراگیر وجود ندارد.
این اقبال درباره مردم گویا کمی متفاوت است، بهنظر میرسد به محصولات خوراکی گلخانهای دید مثبتی ندارند و فکر میکنند این محصولات کیفیت خوبی ندارند، بهعنوان مثال اگر بخواهند میوه و سبزیجات خریداری کنند، محصولات بوتهای و کشاورزی معمولی را به محصولات گلخانهای ترجیح میدهند و آنها را خریداری میکنند، فکر میکنید چه دلیلی میتواند داشته باشد و چرا مردم رغبت چندانی به خرید محصولات گلخانهای ندارند؟
بر اساس آمار رسمی در 128 کشور فعالیت تولید محصولات گلخانهای وجود دارد و محصولات مختلفی ازجمله گوجهفرنگی، خیار، کاهو، فلفل، سبزیهای برگی، توتفرنگی و... تولید میشود. در دنیا مساحت کل گلخانهها یا فضاهای پوشیدهای که در حال حاضر مشغول تولید محصولات گلخانهای هستند حدود 3.5 میلیون هکتار است که خود عدد بزرگی است.
اما درباره نگاه مردم به محصولات گلخانهای بهنظر من بخش بسیار بزرگ آن ناشی از اطلاعات ناکافی است؛ اطلاعاتی که به مردم منتقل میشود بهصورت بسیار موردی و به همراه مخلوط شدن با بعضی از عقاید شخصی است؛ بهعنوان مثال فردی که اطلاعات کافی ندارد میگوید که بهنظر من فلان محصول خوب نیست و پنج نفر را تحت تأثیر قرار میدهد، در صورتی که اگر توضیحات کافی از مراجع رسمی به مردم داده شود این ذهنیت اصلاح میشود. درباره آنچه که مردم فکر میکنند شاید دو نکته مهم است: یک نکته، بحث سالم بودن محصول است، یعنی محصول از نظر بقایای موادی چون کود و سم وضعیت بد و خطرزایی نداشته باشد این برای مردم مهم است، فرض بر این است اگر گلخانهداری و مدیریت گلخانهای بهخوبی انجام شود، شاخصهای سلامت در وضعیت گلخانه به مراتب بهتر از مزرعه خواهند بود اگر نیست به این دلیل است که مدیریت گلخانه مشکل دارد و به این مسئله توجهی نمیکنند.
نکته دیگری که مردم درباره محصولات گلخانهای مورد توجه قرار میدهند، مسئلهای به نام کیفیت یا شاخصهای کیفی از نگاه مواد درونی محصولات است؛ بهعنوان مثال عطر و بو و یا مزه ازجمله شاخصهایی است که توسط مردم مورد توجه قرار میگیرد، باید اینها مورد به مورد توضیح داده شود، فرض بفرمایید درباره خیار گلخانهای که در موردش زیاد صحبت میشود، تقریباً یک استثناء است به این دلیل که خیارهای گلخانهای پارتنوکارپ هستند، تولید بذر نمیکنند و در آنها تولید بعضی از متابولیتهای ثانویه کمتر است، در واقع در شرایط گلخانهای بر خلاف مزرعه که معمولاً تنشهای گرما و سرما، بادهای داغ و انواع تنشها را داریم، تنشهای محیطی حذف میشوند، تولید متابولیتهای ثانویه کم میشود، متابولیتهای ثانویه همان تولیدکننده عطر و بو هستند؛ بنابراین کم بودن عطر یا بو و طعم یک محصول به معنای بد بودن آن نیست، اگر توضیح داده شود کم بودن این عطر به چه دلیلی در گلخانه اتفاق میافتد، میتوان مردم را اقناع و متقاعد کرد. ضمن اینکه در واحدهای مدرن یا در کشورهای پیشرفته گاهی اوقات بهصورت عمدی تیمارهایی انجام میشود که هدف این تیمارها افزایش محصول یا مقدار محصول نیست، گاه هدف این تیمارها اصلاح خواص کیفی مورد تقاضای مصرفکننده است یعنی میتوان بهصورت عمدی و مصنوعی تیمارهایی را در مورد محصولاتی که مردم حساس هستند اعمال کرد تا بعضی از خصوصیات کیفی را بهبود ببخشد.
در ایران چطور؟ آیا به این موضوع فکر کردند که کیفیت محصولات را افزایش بدهند؟
در ایران هم مانند بحث قبلی که اشاره کردهام دو مبحث کیفی مطرح است یک مبحث کیفی این است که آیا محصول مضر است یا خیر و این که آیا این محصول سالم است یا خیر؟ من در این زمینه اطلاعات دقیقی ندارم، اما اگر نظارت کافی نباشد، بله امکان دارد کسانی بیرویه سم، کود و مواد شیمیایی استفاده کنند و محصول آنها کیفیت لازم را نداشته باشد که البته راهکارها و ابزارهای قانونی وجود دارد یا اگر به اندازه کافی وجود ندارد باید این ابزارهای قانونی ایجاد شود تا محصول قبل از ورود به بازار کنترل کیفیت شود، اما درباره بحث طعم و مزه، خیر در ایران هنوز به این مورد زیاد پرداخته نمیشود شاید هم علتش این باشد که معمولاً در گام نخست در هر صنعتی یا در حوزه کشاورزی افزایش عملکرد مورد توجه قرار میگیرد و بعد از اینکه به حد مقبولی از عملکرد رسیدیم یا رسیدند در آن زمان ممکن است توجهها به سمت شاخصهایی غیر از مقدار جلب شود. یعنی بهجای حجم و وزن محصول، کمی به کیفیت توجه کنند چون ما هنور در سربالایی رسیدن به عملکرد مطلوب هستیم و بهطور طبیعی کمتر به مسائل کیفی توجه میکنند، در حال حاضر همه در صدد این هستند که مقدار محصول را تاحد امکان افزایش دهند.
چند وقتی است که ما میوههای خارج از فصل را در بازار داریم، این شائبه بین مردم شکل گرفته است که برای تولید این دست از میوهها از هورمون استفاده میشود و این برای مردم بار منفی دارد، این مسائل چقدر صحت دارد و آیا این اتفاق افتاده، اگر افتاده آیا ضرر دارد؟
پروتکلهایی وجود دارد و وارد مجامع علمی شده است که کاربرد بعضی از مواد شیمیایی در ارتباط محصولاتی که خوراکی هستند منع شده است. درباره محصولات غیرخوراکی مانند گل، شاید استفاده از این مواد خیلی منعی نداشته باشد و بتوان استفاده کرد. ما در تولید محصولات گلخانهای استفادهای از هورمونها نمیکنیم یعنی برای آنها کاربردی متصور نیستیم. هورمون اختصاص به کشاورزی گلخانهای ندارد، در کشاورزی هوای آزاد هم میتوان استفاده کرد بهعنوان مثال برای بیدانه کردن انگور گاهی اوقات از هورمونهای گیاهی استفاده میشود. حالا ما چطور میتوانیم متوجه شویم که آیا این انگور بیدانهای که میخوریم، هورمون به آن زده شده است یا این که خیر و واقعاً از نوع انگور بیدانه است خود یک مشکل اساسی به بار میآورد؛ بنابراین برای محصولات هوای آزاد هم ممکن است استفاده هورمونی صورت گیرد، هیچ اختصاصی و هیچ ارتباطی بین محصولات گلخانهای و هورمون وجود ندارد، به عبارت دیگر ما کاربرد خاص یا کاربرد خیلی محکمی برای هورمونها در محصولات گلخانهای قائل نیستیم و این بحث هورمونی بودن محصولات گلخانهای منتفی است یعنی این گونه نیست که در گلخانه هورمون زیاد استفاده میشود، اگر قرار باشد کسی استفاده کند در ارتباط با همه محصول دیگر در هوای آزاد هم میتواند استفاده کند. این تفکر غلط است که گلخانهای بودن به معنای استفاده بیشتر از هورمون باشد.
بهنظر میرسد این اعتماد بین مردم وجود ندارد، چگونه میتوان اعتمادسازی کرد؟
مقداری از بیاعتمادی و قضاوتها ناشی از کماطلاعی است. اگر اطلاعرسانی کافی از مجاری مختلف مانند رسانه ملی و روزنامهها انجام شود این اعتماد سازی انجام میگیرد. اینکه یک محصول گلخانهای میتواند سمی باشد، بله ما هم اعتقاد داریم اگر کسی درست عمل نکند میتواند سمی باشد، اما این جمله یعنی این که همه محصولات گلخانهای سمی هستند، غلط است. اینکه محصول گلخانهای ممکن است بقایای کود داشته باشد میتواند داشته باشد، اما این تلقی که همه محصولات گلخانهای بقایای کودی دارند، غلط است. با اطلاعرسانی از طریق رسانهها و با بالا بردن سطح اطلاعات مردم درباره روشهای تولید میتواند به از بین رفتن این تصور منفی کمک کند.
اطمینانسازی از چه طریقی باید صورت بگیرد تا مؤثر باشد. یک بخش ماجرا این است که متولیان جهاد کشاورزی یا فعالان این حوزه با رسانهها همکاری داشته باشند، ابعاد دیگر اعتمادسازی چیست؟
من اطلاعی از حجم و میزان فعالیتهای رسانهای ارگان اجرایی مثل وزارت جهاد کشاورزی ندارم و نمیدانم به چه صورت فعال هستند، اما میخواهم به نکتهای اشاره کنم و آن این است که اطلاعات ناب و صحیح معمولاً باید از دهان کسی که اهل آن علم است به جامعه صادر شود چه بسا اگر اطلاعات صرفاً در مقیاسهای اجرایی یا توسط افراد اجرایی به جامعه تزریق شود ممکن است اطلاعات نادرستی از آب دربیاید یا توسط افراد بد فهمیده شود. طبیعتاً همکاران ما در مراکز علمی و دانشگاهی کسانی هستند که حداقل در جبهه علم ملی اطلاعات بهروز در هر موضوعی دارند؛ بنابراین من فکر میکنم اگر قرار است فعالیت بیشتر شود آن کلام و گفتار باید توسط افرادی که دارای اطلاعات کافی هستند به سطح جامعه منتقل شود.
دانشکدههای کشاورزی چقدر میتوانند کمک کنند؟
بهطور طبیعی دانشکده کشاورزی محل یا اجتماعی از مجموعه کسانی است که در حوزههای مختلف کشاورزی مطالعه و تحقیق میکنند و آموزش میدهند، ما همکارانی داریم که در حوزه دانش در سطح بینالمللی در حال فعالیت هستند و همکارانی که در دانشکده کشاورزی هستند در مرزهای دانش ملی بهروز هستند و اطلاعات کامل دارند. به نظرم پتانسیل زیادی در دانشکده کشاورزی نهفته است و اگر ارگان یا دستگاه اجرایی بخواهد از این اطلاعات استفاده کند، اطلاعات خوب و بهروزی وجود دارد. ممکن است در یک علم، اطلاعاتی فیالبداهه و آماده حاضر نباشد، میتوانند سفارش بدهند که این اطلاعات را ظرف یکی دو سال آینده میخواهیم و این را برای ما تولید کنید. طبیعتاً دانشگاه محل تولید علم است و با انجام تحقیقات مناسب یا به روشهای دیگر میتواند اطلاعات و دانش مورد نیاز دستگاه اجرایی را تولید کند.
مجلس شورای اسلامی، در جریان بررسی لایحه رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور با الحاق ماده ۱۳ به این قانون موافقت کردند. بر اساس این ماده الحاقی به دولت اجازه داده میشود بر اساس پیشنهاد وزارت جهاد کشاورزی در قالب لوایح بودجه، اعتبارات مورد نیاز را در قالب وجوه ادارهشده برای متقاضیان ایجاد و توسعه کشتهای متراکم گلخانهای با اولویت مصرف کمتر آب و انرژی معمول، در نظر داشته باشد. شما اطلاع دارید این لایحه تا چه اندازه عملیاتی شده است؟
چون من در حوزه اجرا نیستم اطلاع دقیقی از حجم مالی که به این قضیه اختصاص داده شده است ندارم اما آنگونه که میتوان از متن جامعه استخراج کرد، دولت در حال حاضر حمایت خوبی از بخش تولیدات کشاورزی گلخانهای میکند، کسانی که علاقهمند باشند و امکانات اولیه را داشته باشند و بخواهند مجموعه گلخانهای را راهاندازی کنند، فکر میکنم که به اندازه کافی برایشان حمایت مالی وجود دارد.
بهطور کلی برای کشاورزی گلخانهای چه موانعی وجود دارد؟
شاید یکی از مشکلات توسعه گلخانهای بحثی است که ما اصطلاحاً اسم آن را نظام بهرهبرداری میگذاریم، منظور از نظام بهرهبرداری این است که چه کسانی بهعنوان بهرهبردار یا مالکان گلخانه تلقی میشوند. اشکالی که در اینجا بهوجود میآید این است که معمولاً کسانی که اطلاعات پایهای درباره محصولات تولیدات گلخانهای را دارند اغلب دانشجویان و دانشآموختگان مراکز آموزش کشاورزی یا دانشگاههای کشاورزی هستند و مشکلی که این افراد دارند این است که معمولاً سرمایه و توان مالی کافی برای این که بتوانند واحدی را راهاندازی کنند، ندارند. در مقابل پول یا سرمایه دست کسانی است که تخصص کافی ندارند و این باعث شده که ایجاد ارتباط بین این دو گروه یعنی دارندگان سرمایه و دارندگان تخصص کار را مقداری دشوار کند. کسانی که میخواهند واحد گلخانه احداث کنند باید بدانند گلخانه چه مساحتی باید داشته باشد، اگر کوچک باشد به اندازه یک فرد یا به اندازه توان مالی یک فرد مشکل اقتصادی برایش ایجاد میشود چون معمولاً قیمت تمامشده در واحدهای کوچک بالا است، اگر بخواهیم واحد بزرگ باشد یعنی از نقطه نظر اقتصادی واحد مقبول و خوبی باشد و همه شاخصهای اقتصادی در آن لحاظ شود از توان سرمایهگذاری یک یا چند فرد خارج میشود و دیگر یک دانشآموخته، دو یا سه دانشآموخته توان احداث یک واحد بزرگ گلخانهای را نخواهند داشت، شاید این یک اشکال بزرگی است که در بحث توسعه گلخانهای وجود دارد. البته در حال حاضر اتفاقی افتاده این است که بعضی از نهادها یا ارگانهایی که منابع مالی کافی و خوبی دارند در این حوزه وارد شدهاند و در حال احداث واحدهای بزرگ هستند که هم میتوان بهعنوان یک مزیت به آن نگاه کرد و از این دیدگاه مثبت است. منتهی از دیدگاه نظام بهرهبرداری ممکن است با پرسشهای زیادی همراه باشد. احداث این واحدهای بزرگ توسط نهادهای با منابع کافی و قدرتمند آیا برای واحدهای شخصی که اغلب کوچک و کم مساحت هستند، مشکلی ایجاد نخواهد کرد؟ این پرسشی است که در واقع باید به آن پرداخته شود و نیازمند دقت است. آیا اگر یک واحد چندین هکتاری با چند ده میلیارد سرمایهگذاری توسط یک نهادی انجام شود، گلخانههای شخصی را که با مساحت چندهزار متر توسط افراد ساخته میشود تحت تأثیر قرار نخواهند داد؟ این همان موضوعی است که بهعنوان نظام بهرهبرداری مطرح است و باید روی آن بیشتر فکر شود.
در واقع بخش خصوصی لطمه میبیند؟
البته بسیاری از این نهادها و ارگانها شبهدولتی هستند، اما به هر حال توان مالی و توان سرمایهگذاریشان از یک یا چند فرد آن هم از چند فردی که دانشآموخته کشاورزی باشند بسیار بیشتر است و نگاه به این قضیه بهعنوان بهرهبرداران این صنعت در آینده موضوعی است که بهنظر من مقداری توجه بیشتری را طلب میکند.
به نظرتان چه تعداد از گلخانههایی که در سطح کشور راهاندازی شده است از دانش و تجربه لازم برخوردار هستند؟
خیلی کم، به همان دلیلی که در پرسش قبلی اشاره کردم و دلایل دیگر یعنی نه فقط این دلیل، متأسفانه نبودن ارتباط بین صاحبان سرمایه و صاحبان تخصص، بسیاری از گلخانههایی که در کشور هستند به روش علمی و دقیق مشغول تولید محصولات کشاورزی نیستند و اشکالات بسیار زیادی در آنها وجود دارد با مسائل و مشکلات خاص خودشان از نظر اقتصادی روبهرو میشوند که همه اینها زاییده همان بحث نخست ما یعنی نبودن تخصص و سرمایه در کنار هم دیگر است.
من اینجا به نکتهای به نظرم بسیار مهم، اشاره میکنم و آن ایدهای است که متأسفانه در بعضی از مراکز تصمیمگیر ما جا افتاده است و آن اتکای صرف به دانش و تجربه شرکتها و کشورهای خارجی است، فکر میکنند یا این تصور وجود دارد که اگر یک کشور اروپایی در کشور ما یک گلخانه را احداث کرد چون ما از دانش و تجربه آنها استفاده کردهایم کار تمام است و واحدی که تولید شده است به روش علمی و بسیار بهروز محصول تولید میکند، این تصور اساساً اشکال دارد، شرکتهای خارجی بودهاند که در کشور، واحدی را برای افراد خصوصی احداث کردهاند و مرتکب اشتباهات فاحشی شدهاند بهدلیل اینکه دانش و اطلاعات بومی در دسترس آنها نبوده است حتی هنگام احداث واحد هم اشتباهاتی را مرتکب شدهاند. حالا از این هم بگذریم، فرض کنیم واحدی احداث شد در ادامه و در فرآیند بهرهبرداری آیا دانشی که در دنیا وجود دارد در این واحدهای احداث شده جاری خواهد شد؟ طبیعتاً خیر، نیازمند این است که افرادی یا مراکزی را داشته باشیم که بهطور دائم تولید دانش بومی کنند. به عبارت دیگر این دانش بومی تولید شده است که میتواند راه گشا و حلکننده مشکلات بهرهبرداران در دوره بهرهبرداری باشد نه کپیبرداری یا احیاناً استفاده از دانشی که در جاهای دیگر تولید شده است. به عبارت سادهتر ممکن است درصد کوچکی از دانشهای تولیدشده در جای دیگر عیناً قابل انطباق با شرایط گلخانههای ما باشد، اما در بسیاری از موارد ما نیازمند تولید دانش بومی هستیم و اگر این طرز تصور اصلاح نشود من احساس خطر میکنم. یعنی احساس میکنم که واحدهایی که احداث میشوند در آینده نهچندان دور با مشکلات بزرگ و لاینحل روبهرو و روند تولیدشان متوقف میشود.
چه کاری میتوان کرد که این احساس خطر از سوی دیگران احساس شود؟
خودم در چند جا این موضوع را اعلام کردهام. در یک سخنرانی در کنگره علوم باغبانی در چند وقت پیش، عرض کردم که چند راهکار به ذهنم میرسد که اگر مورد توجه قرار گیرد، میتواند به کاستیهای بخش صنعت گلخانهای کمک کند. وقتی هر صنعتی میخواهد گسترش پیدا کند فرق ندارد آن صنعت در حوزه کشاورزی یا دامپروری یا هر حوزه دیگری باشد معمولاً در ابتدا مراکز علمی و دانشگاهی آن صنعت بهعنوان پیشگامان قضیه وارد عمل میشوند. اصطلاحاً آن موضوع را مزهمزه و سبک و سنگین میکنند و بعد فرایند گسترش به آرامی و با منطق پیش میرود. متأسفانه در مورد گلخانه و البته درباره بسیاری از موارد دیگری دلایل مختلف ابتدا در متن جامعه گسترش بیرویه رخ داده و حتی گاهی تشویق هم شده است بهعنوان مثال بهدلیل ایجاد اشتغال، گلخانهها مورد حمایت قرار گرفتهاند یا گسترش گلخانهها تحریک و تشدید شده است، در حالی که حتی تعداد مراکز تحقیقاتی گلخانه در کشور شاید به اندازه تعداد انگشتهای یک دست هم نباشد، شاید فقط دو یا سه مرکز باشد و اینها نمیتوانند پاسخگوی نیازهای روزافزون بهرهبرداران بخش گلخانه باشند؛ بنابراین به نظرم اگر بخواهیم روند توسعه پایدار یا توسعه صحیحی را در هر صنعتی طی کنیم باید به یک نکته بسیار مهم توجه کنیم و آن هم این است که پیش یا حداقل به موازات گسترش آن صنعت، فکری به حال تولید دانش بومی در دوره بهرهبردای کنیم، این نکتهای است که فکر میکنم باید با دقت بسیار زیادی به آن توجه کرد.
آیا استاندارد یا معیاری برای گلخانهها در نظر گرفته شده است تا در صورتی که گلخانه از آن استاندارد برخوردار باشد امکان احداث یا ادامه فعالیت را داشته باشد؟
استانداردها یا شرایط و ضوابطی برای احداث گلخانه توسط مراکز مختلف شاید بانکهای کشاورزی سالها پیش صورت گرفته است، بعد از آن سازمان نظام مهندسی، نظام نامهای را تهیه کردهاند و همچنین مراکز وزارت جهاد کشاورزی استانداردهایی را تهیه کردهاند منتهی نکتهای که من میخواهم به آن اشاره کنم این است که درباره ایجاد یک پروژه گلخانهای موفق هیچکدام از این دستورالعملهایی که توسط مراکز مختلف صادر میشوند به تنهایی کافی نخواهند بود. ممکن است کمکهایی کنند، اما کافی نخواهند بود یعنی ضمانت موفقیت را نخواهند داد.
یکی از مشکلاتی که بنده بهعنوان کارشناس بخش تولیدات گلخانهای کشور در جاهای مختلف عنوان کردهام، عدم ایجاد تناسب بین اجزای مختلف مؤثر بر تولید است به این معنا که بین اجزا و عوامل مؤثر بر تولید تناسب نیست بهعنوان مثال گلخانه مدرنی ساخته شده است، اما بهرهبردار و دانشمند خوبی یا کسی که بتواند از این امکانات استفاده کند در کنارش نیست یا در گلخانهای سواد و اطلاعات کافی است، اما امکانات اجازه کاربرد آن اطلاعات را نمیدهد، همچنین ممکن است گلخانه خوب باشد، اما بستر آن اشکال داشته باشد یعنی کشت خاکی انجام داده است یا در گلخانهای کاشت هیدروپونیک است، اما گلخانهاش مناسب نیست یا محصول خوبی تولید میکند، اما بستهبندی و نگهداری مناسبی ندارد و خیلی از اجزای مؤثر دیگر، به عبارت دیگر اگر چند عامل را در موفقیت یک واحد تولیدی مؤثر بدانیم در بیشتر گلخانهها که مراجعه کنیم متوجه این موضوع میشویم که بین اینها تناسب نیست، جایی از کار میلنگد یا گلخانه خوب است و سواد و اطلاعات کافی ندارد یعنی کارشناسی که گلخانه را اداره ی کند اطلاعات بهروز ندارند یا اگر آنها خوب هستند گلخانه امکانات لازم را ایجاد نمیکند یعنی گلخانه خیلی گرم میشود خیلی سرد میشود، بستر، محلول غذایی، بستهبندی و... اشکال دارد. نشناختن این اجزا و نبودن تناسب بین اینها بهعنوان مشکلی است که در حال حاضر در بحثهای گلخانهای وجود دارد.
بر امور گلخانهای نظارت هم میشود؟
در حال حاضر در قوانین جدید وزارت جهاد کشاورزی و سازمان نظام مهندسی، مهندسین ناظری را اعزام میکنند تا یک نظارت نهچندان دقیق اعمال میشود.
اگر تخلفی صورت گیرد برخوردی هم با متخلف صورت میگیرد؟
اگر متوجه تخلف شوند احتمالاً کارهایی را انجام بدهند اما معمولاً بهعنوان ناظر مستقر و دائم حضور ندارند یعنی با فواصل زمانی این حضور انجام میشود طبیعتاً ممکن است از همه فعالیتهایی که در آنجا انجام میشود اینها مطلع نباشند.
فکر میکنید چند درصد گلخانهها از استاندارد لازم برخودار هستند و آیا میتوانیم بگوییم کدام استانها در اینها در این زمینه موفق بودند؟
درصد خیلی کمی از کشت گلخانهای از استاندارد لازم برخوردار هستند درباره پاسخ به پپرسش دوم هم باید ذکر کنم که از نظر کیفیت خیر، بهویژه در سالهای اخیر گسترش پیدا کرده است این که بگوییم گلخانههای فلان استان از گلخانههای فلان استان بهتر هستند جمله غلطی است، اما از نظر مساحت و سطح زیر کشت بله میتوان گفت، بهعنوان مثال در استان یزد، اصفهان و تهران گسترش گلخانهای زیادی داشتهایم و البته در سالهای اخیر در استانهای دیگر هم شتاب گرفته است، اما این که بگوییم در مجموع گلخانههای اصفهان از گلخانههای یزد بهترند این جمله صحیحی نخواهد بود.
بر اساس آخرین آمار حدود 10 هزار هکتار گلخانه در سطح کشور داریم، از این مقدار بیش از 50 درصد یعنی شاید حدود 63 درصد به تولید محصولات خوراکی اختصاص دارند و حدود 40 درصد به محصولات غیرخوراکی زینتی اختصاص دارد. در هر دو حوزه چه در حوزه محصولات زینتی و چه در حوزه محصولات خوراکی هم واحدهای بسیار سنتی ساده داریم و هم واحدهای نسبتاً خوب و با تکنولوژیهای نسبتاً مدرن. قابل قیاس نیست که بگوییم در کدام حوزه کدام استان بهتر عمل کرده است.
کدامیک اقبال بیشتری برای فروش داشتهاند؟
احداث گلخانه گل و گیاه زینتی چون خیلی زود تحت تأثیر شرایط اقتصادی قرار میگیرند با اقبال کمتری روبهرو است، یعنی زمانی که مشکلات اقتصادی مردم زیاد شود نخستین کالایی که از سبد مصرف حذف میشود گل است، ممکن است خیلی راحت در طول سال گل نخرند به همین دلیل شاید خیلی بیشتر تحت تأثیر اقتصادی قرار میگیرد، حوزه محصولات خوراکی جزو آخرین گروه امکان حذف از سبد خانوار است، در هر شرایطی اگر خانواری نتواند گل بخرد، بعد نتواند روزنامه بخرد، بعد نتواند لباس بخرد و بهعنوان مثال ممکن است یک کت و شلوار را در چند سال استفاده کند، اما در هر شرایطی مجبور است پیاز، سیبزمینی، گوجهفرنگی، فلفل و... را بخرد حتی بین همینها هم تفاوتهایی هست، اما معمولاً خوراکیها آخرین مواردی هستند که از سبد مصرف خانوار حذف میشوند. به همین دلیل مقدار تقاضا و خرید برای اینها نه این که اصلاً تحت تأثیر قرار نمیگیرند، اما شاید کمی دیرتر تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار بگیرند به این دلیل بیشتر کسانی که گلخانه احداث میکنند شاید تمایل به محصولات خوراکی دارند مگر کسانی که برای یک بازار خاص و برای یک هدف خاصی سرمایهگذاری میکنند. ما کسانی را داریم که برای تولید گل رز شاخه بریده برای فلان منظور یا هدف یا بازار منطقهای فعالیت میکنند، اینها از پیش تعیین شده است و با خیال راحت سرمایهگذاری میکنند./
D-950422-01
دیدگاه تان را بنویسید