رعایت نکردن حقوق حیوانات موجب تعقیب بینالمللی ایران خواهد شد
مرگ مهاجران،معاش بومیان/ فاجعه نسلکشی پرندگان مهاجر جدی است
پرندگان مهاجر با نسلکشی، شکار بیرویه، پهنکردن تورهای هوایی و دامگذاریهای گسترده، هر ساله قربانی سودجوییهای عاملان کشتار و تجارت پرندگان مهاجر به شمال کشور و عدممدیریت کارآمد مناسب و موثر در حفظ حقوق محیطزیست و حیاتوحش ایران میشوند و آخرین مهاجرت آنها به ایران نیز به «مرگ در پرواز و اسارت» میانجامد.
مهاجرت سالانه پرندگان مهاجر به مازندران و شمال ایران و تکرار سالانه و مستمر «سناریوی کشتار بیرحمانه و غیرقانونی گونههای جانوری مهم، در معرض خطر و انقراض»، همراه با تخریب محیطزیست و تعرض مکرر به میراث طبیعی ملی و بینالمللی در تالابهای بینالمللی منطقه، پدیده نامآشنایی است.
پرندگان مهاجر با نسلکشی، شکار بیرویه، پهنکردن تورهای هوایی و دامگذاریهای گسترده، هر ساله قربانی سودجوییهای عاملان کشتار و تجارت پرندگان مهاجر به شمال کشور و عدممدیریت کارآمد مناسب و موثر در حفظ حقوق محیطزیست و حیاتوحش ایران میشوند و آخرین مهاجرت آنها به ایران نیز به «مرگ در پرواز و اسارت» میانجامد. وضع مزبور، دستاورد بیتوجهی به هشدارها و اعتراضات مکرر کارشناسان، حقوقدانان و فعالان حقوق حیوانات و محیطزیست و تداوم تخریب محیطزیست و کشتار گسترده پرندگان مهاجر در شمال ایران بوده و مستوجب مسئولیت قانونی و بینالمللی نیز خواهد بود. برونرفت از این وضع ناگوار، نیازمند عزم جدی ملی و بینالمللی برای حفظ حقوق حیوانات و حیاتوحش است. در همین رابطه، گفتوگویی با محمدرضا زمانیدرمزاری (فرهنگ)، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حقوق شهروندی و حقوق محیطزیست انجام دادهایم که از نظرتان میگذرد.
در آغاز، لطفا تعریفی از حقوق حیوانات و وضع آنها در ایران ارایه میکنید؟
حیوانات، بخشی از جامعه طبیعی و زیستمحیطی را تشکیل میدهند و در برقراری توازن در نظام طبیعت، نقش موثر و غیرقابل انکاری دارند. حیوانات مانند انسانها از حقوق خاص خویش مانند حق حیات، درمان، آرامش، زیست جمعی، پرهیز از هر نوع خشونت و هرگونه نسلکشی، حق استفاده از حیاتوحش و مانند آنها برخوردارند و هرگونه تعدی و تفریط نسبت به آنها یا حقوقشان، به منزله نقض حقوق آنان محسوب شده و ضروری است مستوجب مسئولیت باشد.
نظام حقوقی حیوانات در ایران و جهان سوم، برخلاف جوامع پیشرفته و کنوانسیونهای بینالمللی گسترده، متعدد و موجود، آغاز تحول و توجه خویش را نسبت به آنها گذرانده و قوانین و قواعد موضوعه مقرر در این نظام نسبت به حقوق حیوانات، رضایتبخش نبوده و تضمینکننده حقوق طبیعی و قانونی آنها نیست. همین مهم، یعنی نبود نظام حقوقی و تقنینی مناسب و وجود خلأهای قانونگذاریهای موجود، همراه با فرافکنی مستمر مقامات محیطزیست نسبت به وضع حقوق حیوانات و در نتیجه، فقدان نظام تضمینات حقوقی و قانونی موثر و همهجانبه، موجبات سوءاستفاده هرچه بیشتر جامعه انسانی را نسبت به آنها فراهم آورد و گویی، اعمال هر نوع خشونت و بیمهری نسبت به حیات حیوانات، طبیعی تلقی شده و در عمل نیز مجاز به شمار میرود.
سوابق قانونگذاری نسبت به حقوق حیوانات در ایران چگونه است؟
اقدامات مقنن در زمینه حقوق حیاتوحش و محیطزیست مرتبط با آن بسیار محدود و نوعا به موارد ذیل بوده است:
۱- مقررات مقرر در قانون مدنی ایران
۲- قوانین شکار مصوب ۱۳۳۵، شکار و صید مصوب ۱۳۴۶ (همراه با اصلاحات بعدی آن)
۳- اصل پنجاهم قانون اساسی از حیث نقش و جایگاه محیطزیست و مسئولیت عمومی در حفظ و حراست از آن
۴- قانون حفاظت و بهرهبرداری از منابع آبزی، مصوب ۱۳۷۴ش
۵- قانون مجازات اسلامی (مواد ۲۰۲ تا ۲۰۵، ۳۵۷ تا ۳۶۲، ۶۷۹ و ۶۸۰) درباره جزای اتلاف حیوانات؛ ضمان خسارتهای حیوان و دیه جنایت بر حیوان
۶- مصوبه جدید شورایعالی حفاظت از محیطزیست در مورد تعیین بهای پروانه شکار و صید و بهای جانوران وحشی
٧- تعهدات بینالمللی دولت ایران در قالب کنوانسیونهای بینالمللی مربوطه
وضعیت تعهدات بینالمللی دولت ایران در حوزه حقوق محیطزیست و حیوانات چگونه است؟ آیا تخریب محیطزیست و نسلکشی پرندگان مهاجر در معرض خطر و انقراض در شمال ایران میتواند مستوجب مسئولیت بینالمللی دولت ایران شود؟
دولت ایران با پیوستن به برخی از کنوانسیونهای بینالمللی مربوط به گونههای جانوری و گیاهی، برابر موازین حقوقی و بینالمللی، متعهد به رعایت الزامات حقوقی و بینالمللی مقرر بوده و عدول از آنها و عدم رعایت نظامات حقوقی بینالمللی مربوطه، موجب مسئولیت بینالمللی دولت ایران نیز میتواند باشد.
در سالهای اخیر، تعرض به حیاتوحش و محیطزیست منطقه، تخریب پیدا و پنهان منابع طبیعی و زیستمحیطی شمال کشور و تحمیل هزینهها و آسیبهای جدی و غیرقابل جبران بر حیات تالابهای بینالمللی آن و حیاتوحش حیوانات، همراه با شکار بیرویه و مخرب گونههای جانوری مهاجر از سوی شکارچیان غیرمجاز و برخی از بومیان و «سوداگران طبیعت و پرندگان مهاجر»، به اشکال مختلف وجود داشته و درنتیجه، از بین رفتن مستمر و فزاینده پرندگان در معرض خطر یا درحال انقراض؛ واقعیت تاسفبار بومی، ملی و بینالمللی بوده که نیازمند تدبیری فوری، موثر و مناسب از سوی قوای سهگانه و سازمانها و نهادهای مربوطه و نیز پیشگیری از ادامه هر نوع تعرض نسبت به حیاتوحش حیوانات و رعایت و تضمین حقوق حیوانات و تعقیب جدی تعهدات بینالمللی ایران در کنوانسیونهای متعدد گونههای جانوری است.
بدیهی است؛ هرگونه بیتوجهی از سوی دولت و دوایر دولتی و قانونی مربوطه نسبت به تداوم روند فزاینده تخریب محیطزیست و حیاتوحش کشور و عدمتعقیب قانونی موثر مرتکبان آنها و شکارچیان غیرمجاز منطقهای و خارج از آن، موجب از بین رفتن زودهنگامِ تمامی گونههای جانوری وحشی در معرض خطر و انقراض خواهد شد. این امر نیز درنهایت سببساز خروج ایران از دارندگان تالابهای بینالمللی مزبور و دارندگان گونههای وحشی منحصر و مهاجر شده و در صورت بروز و تحقق ارکان مربوط به اعمال متخلفانه بینالمللی و زیستمحیطی، دولت نیز سبب بروز مسئولیت بینالمللی دولت ایران خواهد شد. در چنین وضعیتی، با از بین رفتن زیستگاههای حیاتوحش و امن پرندگان و بازدارنده نبودن نظامات حقوقی و اقدامات دولتی مربوطه، تقابل متعارف بین اهالی بومی، شکارچیان، محیطبانان و مسئولان حفاظت محیطزیست و تالابهای بینالمللی مزبور نیز امری عادی و روزمره خواهد بود.
ما با خلأ قانونی روبهرو هستیم یا در اجرای قوانین و برخورد با متخلفان ضعف وجود دارد؟
صرفنظر از خلأهای قانونی موجود در قوانین نسبت به نظام حقوقی حیوانات و باوجود لزوم تدوین و تصویب «نظام جامع حقوق حیوانات» در چارچوب اصول و هنجارهای بینالمللی مربوط به حفاظت از محیطزیست و گونههای جانوری حیاتوحش و نیز در راستای تعهدات بینالمللی دولت ایران در کنوانسیونهای بینالمللی مربوطه و تضمین کامل رعایت حقوق حیوانات و حیاتوحش در ایران از سوی دولت، نمیتوان و نباید به بهانه مزبور و تا قبل از حصول به نتایج نهایی تصویب قانون مذکور، دست روی دست گذاشت و شاهد تخریب روزافزون میراث طبیعی و زیستمحیطی منطقه و از بین رفتن مستمر گونههای جانوری درحال انقراض و خطر و آسیبهای فزاینده و غیرقابل جبران به حیاتوحش ایران و پرندگان مهاجر مزبور که از زمره میراث طبیعی جهانی و بینالمللی نیز به شمار میروند، بود.
مواضع سازمان حفاظت از محیطزیست در اینباره چیست؟
با بررسی اخبار و گزارشات منتشره دو رویکرد عمده در حوزه حقوق حیوانات از سوی مقامات سازمان حفاظت از محیطزیست مشهود است: از یکسو، سازمان مزبور خود را به موجب موازین حقوقی و قانونی مربوطه، متولی حفاظت از محیطزیست و حیاتوحش ایران، با وجود کارنامه ضعیف آن سازمان دراینباره و وضع موصوف میداند و از سوی دیگر، باوجود فرافکنی مستمر مسئولیت حقوقی خویش نسبت به حیوانات اهلی و غیروحشی، با وجود دخالت عملی مکرر در وضع آنها، مانند موضوع «سگکشی در شیراز»، «حیوانآزاری در کلاله گلستان» و مانند آنها، دارای نقشی متفاوت و متعارض با مراتب مزبور است و در عین حال، بر تدوین لایحه حمایت از حقوق حیوانات، به ترتیب مطروحه از سوی حقوقدانان و فعالان حقوق حیوانات نیز در ظاهر تاکید دارد. با این وجود، دکتر ابتکار در یادداشت منتشرهای در صفحه فیسبوک خود نیز، ضمن اذعان به مراتب یاد شده و اظهار تاسف از وضع موصوف و ناتوانی سازمان حفاظت از محیطزیست در برخورد با وضع مزبور، بر لزوم اقدام جدی و موثر از سوی مسئولان منطقهای و کشوری، به منظور نجات حیاتوحش منطقه و تعرضات غیرقانونی به تالاب بینالمللی فریدونکنار و مانند آن تأکید داشته است.
رابطه کشتار گسترده پرندگان مهاجر در مازندران و معیشت مردم شمال ایران چگونه قابل ارزیابی است؟!
باید دغدغههای معیشت، اقتصاد و اشتغال سنتی و متعارف اهالی بومی و محلی منطقه را جدی گرفت و نسبت بدانها بیتفاوت نبود. بخشی از واقعیت بازار گرم شکار غیرمجاز و تجارت پرندگان مهاجر و صیدشده در فریدونکنار و نواحی اطراف، ناشی از وضع تاسفبار اشتغال، بیکاری و عدم توانایی مالی مناسب مردم محلی بوده که برخورد و تقابل محیطبانان خدوم با حداقل امکانات و مزایای قانونی مربوطه با اهالی مزبور، به ترتیب مندرج در یادداشت دکتر ابتکار و برخی از فعالان و مدیران محیطزیست و حیاتوحش کشور؛ چاره کار نخواهد بود و نیازمند آسیبشناسی توأمان و همهجانبه دولت نسبت به وضع تاسفبار میراث طبیعی و زیستمحیطی منطقه، حیاتوحش آن و نیز وضع معاش و رکود کار و اشتغال و عدم درآمد مناسب بسیاری از اهالی بومی و در نتیجه، حقوق مکتسبه عرفی و طبیعی آنها بر اراضی و مناطق تحتمالکیت خویش و لزوم فراهم آوردن موجبات رونق اقتصادی، طبیعی و اجتماعی در آن منطقه است.
بومیان منطقه و اهالی مجاور اراضی و تالابهای بینالمللی محل مهاجرت و استقرار پرندگان مهاجر مزبور، بیش از هر کسی، حق برخورداری از طبیعت و زیباییهای مناطق اطراف خویش را جدای از مالکیت آنها نسبت به اراضی و زمینهای مورد کشت و کار خویش از حیث حقوقی و قانونی دارند و نباید از این موهبت الهی و طبیعی و حقوق قانونی و مکتسبه خویش نیز محروم بمانند، اما به هیچ وجه نیز مجاز به تخریب و تعرض غیرقانونی نسبت به آن و تهدید حیاتوحش منطقه و گونههای پرندگان مهاجر آن نخواهند بود. ضروری است با فرهنگسازی و آموزش علمی، موثر و کارشناسیشده، زمینه افزایش آگاهی آنها را نسبت به اهمیت و جایگاه زیستگاههای حیاتوحش منطقه و محیطزیست آن فراهم آورد و با استفاده از ظرفیتهای طبیعی، زیستمحیطی و بومی منطقه، موجبات ایجاد فرصتهای شغلی و معیشتی جایگزین و مستمر را برای آنها و فرزندانشان در منطقه فراهم کرد.
آموزش و فرهنگسازی گردشگری و تأسیس زیرساختهای آن و ترویج توریسم پرندهنگری در منطقه با جلب همکاری اهالی بومی و ایجاد فرصتهای درآمدی حاصل از خدمات رفاهی و پشتیبانی گردشگری مزبور برای آنها، زمینه مناسب و سودمندی برای برقراری تعامل مشترک بین مردم و دولت در فریدونکنار و دیگر نواحی مجاور تالابهای بینالمللی شمال کشور است، بهگونهای که بومیان منطقهای، خود حامیان پرندگان مهاجر و ناجی آتی آنها و «همیار حیاتوحش و محیطزیست» خواهند بود و این تدبیر، دیر نخواهد بود، والا؛ فردا، چه زود، دیر میشود...!.
باتوجه به حجم بالای شکار پرندگان مهاجر وظیفه دادستانی در این رابطه چیست؟
تقویت نظام قضائی و دادرسی در حوزه حقوق حیوانات امری اجتنابناپذیر است و در این راستا ضرورت ورود دادستان کل کشور و دادستانها و مقامات قضائی منطقهای در شمال ایران جهت پیشگیری، جلوگیری و تعقیب قانونی، مستمر و موثر مراتب و نظارت بر اجرای قوانین مرتبط دراینباره و در پروندههای حقوقی مطروحه و مربوطه و عدم توجه به مراتب نیز میتواند یکی از مخاطرات پیش روی وضع مزبور باشد.
در پایان، توصیه و پیشنهاد شما درخصوص حفظ روزافزون حقوق محیطزیست و حیوانات در ایران چیست؟
حفاظت از محیطزیست جهانی و نظام توسعه را باید به عنوان یک واحد مشترک در جهان و ایران پذیرفت و بر اهمیت و مراقبت از آن تأکید جدی و همیشگی داشت. باید «کرهزمین را بهعنوان وطن خویش» تلقی کرده و جهانی پاک و به دور از هرگونه تخریب یا آسیب نسبت بدان برای همه و حتی حیاتوحش و حیوانات، در تمامی تصمیمات و مصوبات دولتی و غیردولتی مد نظر باشد و بدان مهم تأکید کرد. پیامدهای هرگونه بیتوجهی نسبت به این موضوع، از آثار بیرویه تخریب محیطزیست و حیاتوحش نیز کمتر نخواهد بود. باید دانست و دریافت که «...جانوران وحشی در اشکال بیشمارشان، بخش غیرقابل جایگزین سیستم طبیعی کرهزمین را تشکیل میدهند که باید برای سعادت بشریت حفظ شوند… باید با آگاهی از ارزش درحالرشد جانوران وحشی از نقطه نظر زیستمحیطی، بومشناسی، نسلشناسی، علمی، زیباییشناسی، تفریحی، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و اقتصادی و…» در جهت حفظ حقوق حیاتوحش و محیطزیست تلاش کرد.
باید امروز، «فاجعه نسلکشی پرندگان مهاجر در فهرست حمایت و حفاظت ملی و جهانی» را درک و درمان کرد و دانست و دریافت که فردا دیر است. نجات محیطزیست و حیاتوحش تاسفبار بوده و در شرف نابودی کامل آن نیازمند عزمی ملی و بینالمللی و اراده جدی، فوری، موثر و همهجانبه قوای سهگانه و مسئولان کشور و همکاری و همیاری مستمر مردم، شهروندان، کارشناسان و سمنهای ذیربط است و الا باید بسان سرنوشت «شیر ایرانی و ببر مازندرانی»، هزاران آه و تاسف و تأثر خورد که چرا با نسل منقرضشده و در شرف انقراض و غیرقابل جایگزین آنها مانند بسیاری دیگر از گونههای جانوری ارزشمند و مورد توجه جهانی و حمایتهای بینالمللی مواجه شدهایم.
باید، چشمان را شست و طرحی نو در انداخت؛ تفنگها قلاف شده، اندیشهها تبلور یافته، نواها به صدا درآیند، قوانین بهروز و موثر شده، نظام اجرایی و مدیریتی حفاظت از محیطزیست و حیاتوحش منطقه و کشور تقویت شده، محیطبانان و فعالان محیطزیست و حقوق حیوانات، مورد حمایت گسترده قرار گرفته و با مهر و احترام با طبیعت و حیاتوحش برخورد کرد و حقوق ذاتی و طبیعی آنها را محترم شمرد.
باید دانست؛ هرگونه بیتوجهی، بیاحترامی و تخریب محیطزیست و کوتاهی در حفاظت و مراقبت درست و همهجانبه از آن و گونههای گیاهی و جانوری موجود در آن و بیتوجهی به حقوق محیطزیست و حیوانات، به معنای نقض آشکار قانون طبیعت، قوانین مرتبط با حقوق بشر و محیطزیست و توهین و تجاوز نسبت به بشریت و حقوق آنها، صرفنظر از تعهدات بینالمللی دولت نسبت به گونههای جانوری و گیاهی مزبور باید تلقی شده و مورد برخورد جدی و حقوقی قرار گیرد. ضروری است؛ آموزش و اطلاعرسانی مستمر و موثر در این رابطه در سرفصل اصلی نظام آموزشی دانشآموزان، دانشجویان و «فرهنگسازی حقوق محیطزیست، حقوق حیوانات و حقوق شهروندی» نسبت به عموم شهروندان و مسئولان در رسانهها و مراجع علمی، فرهنگی، دانشگاهی، مدیریتی و تقنینی کشور قرار گیرد و بر آموزش، نظارت، حفظ و اجرای همهجانبه حقوق محیطزیست و حیوانات و تضمین رعایت آنها نیز در جامعه تأکید شود.
آموزش و فرهنگسازی گسترده، مستمر و همهجانبه نسبت به محیطزیست و حقوق حیوانات در کنار حقوق شهروندی مردم، تدوین و تصویب «نظام جامع حقوق حیوانات»، تعامل مستمر و دوجانبه بین گروههای مردمنهاد، فعالان محیطزیست و دیدهبان حقوق حیوانات و برطرفکردن خلأها و نارساییهای مشهود و متعدد موجود در نظام حقوقی و تقنینی مربوط به محیطزیست و حقوق حیوانات، همراه با ایجاد مدیریتی هماهنگ و کارآمد در حوزههای مزبور، در راستای توسعه پایدار منطقه و کشور و حفاظت از حقوق محیطزیست و حیاتوحش مازندران و ایران، دستاوردهای غیرقابل انکار و مهمی را نسبت به حقوق محیطزیست و حقوق حیوانات با خود به همراه خواهد داشت و الا، ماحصل صحبت، تکرار مکررات خواه بود و صدالبته خود کرده را نیز تدبیر نیست..!
منبع: شهروند
دیدگاه تان را بنویسید