پژوهشگر مرکز بینالمللی قنات و سازههای تاریخی آبی اعلام کرد:
بندسار، فنآوری بومی کنترل سیلاب
قنات سازهای تاریخی و منطبق بر شرایط اقلیمی ایران است که درسهای آن، این روزها رو به فراموشی است. در حالی که میتوانیم با استفاده از مدلهای مورد استفاده پیشینیان و به روز کردن آنها، الگوهای مدیریت منابع آب را بهینهسازی کنیم. پژوهشگر مرکز بینالمللی قنات و سازههای تاریخی آبی، "بندسارها" را نمونههای موفقی از دانش بومی برای کنترل سیلابها میداند که منافع مردم بالادست و پایین دست یک حوضه آبریز را به یکدیگر و به محیط گره میزند.
قنات سازهای تاریخی و منطبق بر شرایط اقلیمی ایران است که درسهای آن، این روزها رو به فراموشی است. در حالی که میتوانیم با استفاده از مدلهای مورد استفاده پیشینیان و به روز کردن آنها، الگوهای مدیریت منابع آب را بهینهسازی کنیم. پژوهشگر مرکز بینالمللی قنات و سازههای تاریخی آبی، "بندسارها" را نمونههای موفقی از دانش بومی برای کنترل سیلابها میداند که منافع مردم بالادست و پایین دست یک حوضه آبریز را به یکدیگر و به محیط گره میزند.
به گزارش خبرنگار ایانا، حدود 10 درصد از آب زیرزمینی استحصال شده از طریق قناتها برداشت میشود. اگرچه قناتها یکی پس از دیگری در حال خشک شدن هستند اما هنوز هم این سازههای تاریخی در استانهای خشکی نظیر یزد، در تامین آب مورد نیاز مردمان این سرزمین نقش بازی میکنند. هنوز هم صاحبان قناتها از کسانی که حریم این سازه را رعایت نکردهاند و در آن چاه عمیق حفر کردهاند، به دادگاه شکایت میبرند و هنوز هم حقآبه داران قناتها، در دادگاهها از دارندگان چاههای عمیق -بهعنوان سازههای غیرمنطبق با اصول توسعه پایدار-، شکست میخورند. با این وجود مجید لباف خانیکی، پژوهشگر مرکز بینالمللی قنات و سازههای تاریخی آبی در گفتگو با خبرنگار ایانا، از درسهای بیشمار قناتها برای مدیریت منابع آب در دنیای امروز سخن میگوید.
به گفته وی آبی که از قناتها برداشت میشود قطعا آب تجدیدپذیر است. از نظر الگوی توسعه پایدار، وقتی قناتی خشک میشود، یعنی اینکه آب زیرزمینی قابل تجدید به سطح پایینتری رفته است. در بهترین حالت مفهوم آن این است که به ما هشدار میدهد که این منطقه از آب قابل تجدید که برای توسعه پایدار نقش کلیدی یا حیاتی دارد، در حال خالی شدن است.
لباف خانیکی ادامه میدهد: بنابراین ما باید در بخش مصرف آب، تجدید نظر کنیم یعنی مدیریت مصرف آب را باید بهینه کنیم. وی مهمترین مشکل کشور در مباحث مرتبط با آب را تمرکز به روی مدیریت تامین آب میداند.
تأمین آب جدید، سیکلی معیوب
این پژوهشگر مرکز بینالمللی قنات و سازههای تاریخی آبی بیان میکند: مدیریت تامین آب در نهایت نمیتواند همه مشکلات بخش آب کشور را برطرف کنید؛ زیرا اگر در بخش مصرف آب هیچ تمهیدی در نظر نگیرید و صرفا به تامین آب توجه کنید، مرتبا آبهای جدیدی نیاز دارید که وارد چرخه مصرف کنید. در واقع این تشنگی پایان ناپذیر، هیچگاه برطرف نمیشود. این یک تله و سیکل معیوب است که بسیاری از مناطق کشور ما در آن گرفتار شدهاند.
وی ادامه میدهد: چیزی که مرکز بینالمللی قنات به آن اعتقاد دارد آن است که دانش بومی آب در کشور ما میتواند درسهای خوبی درباره مدیریت منابع آب در اختیارمان قرار دهد.
لباف خانیکی تأکید میکند: در دانش بومی برای احیای قنات راهکارهایی وجود داشته است که امروز قابل استفاده است. قنات عنصری از اکولوژی انسانی منطقه بوده است. به این مفهوم که اگر چرخههای بوم شناختی را در نظر بگیریم، درباره ارتباط نظاممند مواد زنده و غیر زنده صحبت کردهایم اما در مبحث قنات عنصر دیگری به این مجموعه اضافه میشود. یعنی ارتباط نظاممند مواد زنده، غیر زنده و فرهنگ با تکنولوژی قنات کنار هم قرار گرفته و اکولوژی انسانی یک منطقه را میسازند.این اجزا در یک چرخه نظاممند با هم داد و ستد میکنند.
به گفته وی پیشینیان روان آبهای فصلی را رها نمیکردند، بلکه با استفاده از سیستم آبخوانداری بومی این سیلابها را به داخل زمین نفوذ میدادند تا بتوانند آب آن را از طریق قنات استحصال کنند.
دانش بومی نقایص بندهای مدرن جهاد کشاورزی را رفع میکند
این پژوهشگر مرکز بینالمللی قنات و سازههای تاریخی آبی، میگوید: بهترین نمونه آبخوانداری بومی متعلق به جنوب خراسان و شهرستان فردوس است.
وی اضافه میکند: پیشینیان برای کنترل سیلابها، بندسارهایی را در بالادست حوضههای آبریز و قنات ایجاد میکردند که این بندسارها آب را در پشت خود ذخیره کرده و آن را به داخل زمین نفوذ میدادند.
به گفته لباف خانیکی، سیلابها، خاک حاصلخیز همراه خود میآورند اما یک نقص هم دارند زیرا خاک ریز دانه (سیلت) همراه سیلاب، پس از نفوذ آب به داخل زمین، لایههای غیر قابل نفوذی ایجاد میکند که مانع نفوذ آب به داخل زمین میشود و سال بعد زمینه تبخیر سیلاب را فراهم میکند. این مشکل در حال حاضر بندهای ایجاد شده توسط وزارت جهاد کشاورزی هم وجود دارد و مهمترین نکتهای است که منتقدان بندهای وزارت جهاد کشاورزی به آن تکیه میکنند.
اما وی بیان میکند: کاری که در گذشته برای رفع این نقیصه انجام میشد، این بود که پس از نفوذ آب، مردمان بالادست اقدام به شخم زدن زمین پشت بندسار کرده و گندم و جوی دیم در این محدوده کشت میکردند.
لباف خانیکی اضافه میکند: رطوبت داخل خاک این منطقه امکان کشت دیم را برای مردم بالادست فراهم میکرد. از سوی دیگر درآمد و عایدی حاصل از فروش گندم و جو برای کشاورزانی که بالادست قنات زندگی میکردند و از آب قنات بهره نمیبردند، انگیزهای ایجاد میکرد که این سازهها را در قلمرو خود تحمل کنند. شخم زمین برای تولید محصول هم امکان نفوذ آب در زمان وقوع سیل سال آینده را فراهم میکرد.
وی ادامه میدهد: به این ترتیب یک چرخه متصل به هم شکل میگیرد که عناصر متعدد آب، خاک، گیاه و انسان -در قالب جوامع پایین دست و بالادست و قنات- را در درون خود دارد. همه اینها در رابطه نظاممند با یکدیگر هستند و این مجموعه اکولوژی انسانی قنات نامیده میشود.
لباف خانیکی میگوید: به جز مباحث فنی قنات، مباحث مدیریتی آن نیز خیلی مهم بوده و در مدیریت منابع آب، میتوان از آن بهره گرفت؛ زیرا در مباحث مرتبط با آب باید بتوانیم منافع مردم را به هم و به سرزمینشان گره بزنیم./
L-951116-01
دیدگاه تان را بنویسید