نجات آب
شهروند| «بر اساس برنامه ششم توسعه ١١هزار میلیارد مترمکعب از مصارف آبی کشور کاسته میشود.» این خبری است که حمید چیتچیان، وزیر نیرو این روزها چند بار درباره آن سخن گفته است تا نمایان شود ایران چقدر تشنه است. آنقدر تشنه که ارومیه را، زایندهرود و بختگان را، پریشان، هامون، کارون و دهها رود دیگر را از این پس تنها در نقشههای جغرافیا میتوان سراغ گرفت. حالا همه چشمها به برنامه ششم دوخته شده تا شاید با اجراییشدن آن کمی وضع منابع آبی کشور ساماندهی شود؛ برنامهای که مبنای آن نه توسعه افقی بلکه توسعه عمودی و افزایش بهرهوری کشاورزی بود. هر چند که دولت در لایحه پیشنهادی محدودیت در کشت محصولات پرمصرف آبی نظیر گندم را در دستورکار قرار داده بود، اما آنگونه که هدایت فهمی، کارشناس منابع آب وزارت نیرو میگوید بند مربوط به متوقفشدن سطح زیر کشت محصولات کشاورزی با تصمیم نمایندگان مجلس حذف شد. این در حالی است که با منابع آبی صرف تولید محصولاتی همچون گندم میشود، میتوان محصولات به مراتب ارزشمندتری تولید کرد و با یکدهم درآمد آن میتوان محصولات مورد نیاز را وارد کرد. این فراتر از آن است که دولت در اندیشه افزایش راندمان آب در بخش کشاورزی باشد. یعنی اگر راندمان آب در بخش کشاورزی ٥ تا ١٠درصد نیز افزایش یابد، منابع حاصل از صرفهجویی به حدود پنجمیلیارد مترمکعب میرسد. وزارت جهاد کشاورزی نیز اکنون به این نتیجه رسیده است که کشت صیفیجات در هوای آزاد متوقف شود و کشت این محصولات در گلخانهها صورت گیرد. این را از آماری که وزارت نیرو اعلام میکند هم به خوبی میتوان فهمید. در حال حاضر از ٨,٨میلیون هکتار سطح زیر کشت، حدود ٢میلیون هکتار آن تحت شبکه آبیاری زهکشی و ٦٠٠هزار هکتار تحت شبکه آبیاری مدرن قرار دارد. اما در حالی همچنان حدود ٦میلیون هکتار از اراضی ایران تحت آبیاری سنتی است که آبیاری تحت فشار قطرهای تا حدود ٢٠درصد راندمان کشاورزی را افزایش میدهد.
نهتنها روانآبها که حتی وصف مزارع پسته کرمان را نیز در آیندهای نهچندان دور باید در خاطرهها جستوجو کرد. اسدالله عسگراولادی تاجر کهنهکار ایران چندی پیش از افت کیفیت پسته کرمان و شورشدن این محصول صادراتی به «شهروند» گفته بود. به گفته او، پستهکاری در کرمان و رفسنجان دیگر مانند گذشته گسترده نخواهد بود؛ براساس آمار میزان تولید پسته رفسنجان ٦٥درصد کاهش یافته و ساکنان این منطقه در حال کوچ به مناطقی هستند که دارای منابع آب است. سفرههای زیرزمینی برخی شهرها، چنان از آب تهی شده است که این منابع زیرزمینی، جز آب شور تحفهای برای ساکنان این شهرها ندارد. شرایط به گونهای پیش رفته که محمدحسین کریمیپور، مشاور سابق اتاق بازرگانی نسبت به خالیشدن شهرهای کشور هشدار میدهد. او به «شهروند» میگوید: هیچ کشور بزرگی به اندازه ایران در سوءرفتارهای با آب گستاخ نبوده است. او اما معتقد است وضع رسیدگی به معضل کمآبی در دولت یازدهم بهتر از دیگر دولتها بود و این را از توقف سطح زیر کشت محصولات کشاورزی میتوان فهمید.
در کنار این شواهد عینی، ارزیابی وضع منابع آب ایران با سنجههای جهانی نیز علایم نگرانکنندهای را مخابره میکند. متوسط بارش باران در کشورمان حدود یکسوم دنیاست؛ در حالی که سهبرابر دنیا تبخیر داریم. توزیع بارشها نیز به شدت ناهمسان است؛ تقریباً ٢٥درصد بارشها در دشتها اتفاق میافتد و ٧٥درصد در مناطق کوهستانی و مرتفع. همان ٢٥درصدی که در دشتها اتفاق میافتد نیز اغلب در زمانهایی به وقوع میپیوندد که به آن آب نیازی نیست و شاید ٢٥ تا ٣٠درصد آن در زمانی که واقعاً نیاز به بارش است، اتفاق میافتد.
آمارها نشان میدهد که ایران طی ٥٠ سال گذشته به تبعیت از الگوی خاورمیانه، حدود دو درجه گرمتر شده است. وقتی از جنبه سطح زیر کشت نگاه میکنیم، میبینیم که سطح زیر کشت از حدود هفتمیلیون هکتار در سالهای ٤٥-٤٠، طبق آخرین سرشماری سال ٩٣ به حدود ٥ /١٦میلیون هکتار رسیده است؛ یعنی بیش از دو برابر. البته رشد عملکرد به این میزان نبوده است، مثلاً عملکرد گندم از حدود ٨٠٠ کیلو به حدود ١٦٠٠-١٥٠٠ کیلو رسیده است.
بهرهوری آب بهتر شد
یکی دیگر از مفاهیمی که در ارتباط با بحران آب در کشاورزی اهمیت دارد، «بهرهوری» آب است. مطالعات مختلفی در بهرهوری انجام شده است که همه آنها نشان میدهند بهرهوری آب در کشور رشد یافته است. به گفته محمد حسین شریعتمدار، رئیس مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق بازرگانی ایران بهرهوری در منابع آب از ۱.۰۷ کیلوگرم به ازای هر مترمکعب آب، با ۱۲درصد بهبود به ۲.۱ رسیده است.
هدایت فهمی، کارشناس مدیریت منابع آب وزارت نیرو هم در اینباره به «شهروند» میگوید: به نظر من ذهنیت سیاستگذار درباره بحران آب طی سالهای اخیر تغییر کرده است و این روزها سیاستمداران به پیوند بین مسأله آب و کشاورزی به گونهای متفاوت از گذشته نگاه میکنند؛ هر چند که با توجه به وضع بحرانی آب این مسأله به تنهایی پاسخگویی مشکل پیش آمده نیست.
مثلاً الان دولت میبیند که برای احیای دریاچه ارومیه باید ظرف یکسال ١١٠٠میلیارد تومان هزینه کند و اگر نکند باید ریسک طوفان نمک را بپذیرد. در سالهای قبل وقتی از خودکفایی، صحبت میشد، این رقم در محاسبات نمیآمد ولی الان میتواند ببیند هر سیاست، هزینههایی دارد. در نتیجه این تغییرات شاید اکنون و آینده ادامه گذشته نباشد.
او ادامه داد: از اول انقلاب تا این دولت به وجود آبهای مرزی توجه نکردهایم؛ اما این دولت طرح مرزی غرب را کلید زده است. همچنین کارگاههایی برای پرداختن به موضوع آبهای مرزی توسط دولت برگزار میشود. درواقع چراغی برای موضوع آبهای مرزی روشنشده است و این موضوع بهصورت جدی روی میز دولت آمده است.
به گفته فهمی، برای نخستینبار در دولت یازدهم برای طرح تعادلبخشی منابع آبی ٤٢٠میلیارد تومان اعتبار اختصاص داده شد، هر چند که رقم قابل توجهی از آن به دلیل مشکلات مالی دولت یازدهم اختصاص نیافته است.
آینده نگرانکننده منابع آبی
او معتقد است که بحران آب باید با جدیت بیشتری دنبال شود و یک عزم ملی برای مقابله با آن شکل گیرد؛ چراکه در صورت ادامه این روند آینده ناامیدکنندهای برای منابع آبی کشور میتوان متصور بود. اما نگرانی نسبت به آینده آبی کشور در حالی است که سرانه زمینهای کشاورزی زیر پنج هکتار است؛ این رقم در کشورهای موفق دنیا بالای ٨٠-٧٠ هکتار است. براساس آمارهای وزارت نیرو، ٩٣-٩٢درصد از آب در بخش کشاورزی مصرف میشود که آمارهای دیگری وجود دارند که این رقم را ٨٧-٨٥درصد اعلام کردهاند. از مجموع ریزشهای جوی کشور، حدود ٢٩٤میلیارد مترمکعب مجدداً تبخیر میشود و حدود ١١٦میلیارد مترمکعب حجم آبهای جاری است. از این رقم، حدود ٢٥-٢٣میلیارد مترمکعب به سفرهها نفوذ میکند و مصرف کشور ٩٥-٩٠میلیارد مترمکعب است؛ یعنی حدود ٨٠درصد. این رقم در کشورهای موفق زیر ٢٥درصد است و ٤٠درصد مرز بحران به شمار میرود.
نیازمند استراتژی حاکمیتی هستیم
محمدحسین کریمیپور، مشاور سابق اتاق بازرگانی اما از زاویه دیگر به مسأله نگاه میکند و میگوید که همه کشاورزان از امکانات مالی برای راهاندازی گلخانه برخوردار نیستند. این گروه از کشاورزان میتوانند با راهاندازی شرکتهای سرمایهگذاری، تولید کشاورزی را برای مثال به کردستان ببرند. اصفهانیها نباید اصرار داشته باشند که در این شهر کمآب، سیب و بادام پرورش دهند یا کشت برنج باید به شمال کشور محدود شود.
تحقق این انگارهها، نیازمند یک استراتژی حاکمیتی است؛ یعنی همه باید اصالت این نوع نگرش را بپذیرند و برای اجراییشدنش سیاستهایی را طراحی کنند؛ اعطای تسهیلات، واردات و صادرات نیز باید در راستای همین نگرش باشد. برای مثال، اسپانیا از سال ٢٠٠٨ به این سو، کشت گندم را بسیار کاهش داد و کاشت زیتون و مرکبات را در دستور کار قرار داد. در ایران نیز کاشت کیوی ارزش افزوده بالایی داشته است. به ازای هر مترمکعب آبی که برای کشت این محصول مصرف شده است، حدود ٦ دلار سرمایه بازگشته است؛ اما با ١٦٥ برابر آب مورد نیاز برای تولید کیوی، گندم تولید میشود.
دیدگاه تان را بنویسید