Iranian Agriculture News Agency

گزارشی از کتاب "طبقه و کار در ایران"

آمارها درباره شکل‌گیری خرده‌مالکان و بزرگ‌مالکان قبل و بعد از انقلاب/ کاهش کارگران کشاورزی در روستاها تا سال 69

در دهه نخست انقلاب تعداد کارگران به‌ویژه در بخش خصوصی به شدت کاهش یافت. در سال 1355، 40.2 درصد نیروی کار شاغل متعلق به طبقه کارگر بود، اما در سال 1365 به 24.6 درصد کاهش یافت. حتی این کاهش شامل کارگران کشاورزی هم می‌شد.

آمارها درباره شکل‌گیری خرده‌مالکان و بزرگ‌مالکان قبل و بعد از انقلاب/ کاهش کارگران کشاورزی در روستاها تا سال 69

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - وحید اسلام‌زاده:

در دهه نخست انقلاب تعداد کارگران به‌ویژه در بخش خصوصی به شدت کاهش یافت. در سال 1355، 40.2 درصد نیروی کار شاغل متعلق به طبقه کارگر بود، اما در سال 1365 به 24.6 درصد کاهش یافت. حتی این کاهش شامل کارگران کشاورزی هم می‌شد.

در همان زمان (1365)، طبقه سرمایه دار 87.4 درصد افزایش یافت. تقریباً تمام این افزایش در طبقه سرمایه دار سنتی (حدود 93.7 درصد) بود که اکثراً در بخش کشاورزی فعالیت می کردند. تا سال 1365 یک سوم کلیه سرمایه داران ایران در بخش کشاورزی فعالیت می کردند، اما در سال 1355، 19.5 درصد به کار کشاورزی مشغول بودند. مصادره و توزیع مجدد زمین، تعداد سرمایه داران بخش کشاورزی را افزایش داد.

تقسیم مجدد زمین، شمار خرده مالکان را که به عنوان کشاورزان مستقل با کارکنان فامیلی که بدون مزد کار می کردند، یا یک یا دو کارگر استخدام کرده بودند، افزایش داد. همین پدیده باعث شد که کارگران مزدبگیر کشاورزی کاهش چشمگیری داشته باشند، یعنی از 614000 نفر در سال 1355 به 294000 نفر در 1365 برسد. این فرایند دهقانی شدن کشاورزی ایران است.

کتاب "طبقه و کار در ایران" نوشته "سهراب بهداد و فرهاد نعمانی " ترجمه "محمود متحد، " انتشارات آگاه، فرآیند همگرایی‌ها و واگرایی‌ها میان سرمایه، زمین و نیروی کار را در دو مرحله قبل و بعد از انقلاب بررسی می کند. خلاصه ای از مهمترین مطالب از کتاب مذکور در زیر از نظرتان می گذرد:

قبل از انقلاب: در آستانه انقلاب، بیش از نیمی از نیروی کار در مناطق روستایی کار می کردند. در سال 1355 ،4.1 میلیون نفر در مناطق شهری و 4.7 میلیون نفر در مناطق روستایی به کار مشغول بودند. در این کتاب به طرح تفصیلی شیوه تولید کشاورزی پرداخته نمی شود، بلکه به طبقه بندی های کلی مناسبات اقتصادی سرمایه داری، فعالیت های خرده اقتصادی، و فعالیت های اقتصادی کالایی و غیرکالایی دولت محدود می شود و این طبقه بندی کلی می تواند شیوه تولید کشاورزی در ایران را به اندازه کافی تجسم بخشد.

در سال 1355، ساختار اقتصاد روستایی، در تضاد شدید با اقتصاد شهری، تحت سلطه کمی تولید خرده کالایی کشاورزی بود. 61 درصد نیروی کار مشغول در روستاها به تولید خرده کالایی مشغول بودند. اکثریت (84 درصد، 1.6 میلیون نفر) خرده بورژوازی روستایی، دهقانان یا کشاورزان مستقل بودند که در کنار کشاورزان خرد سرمایه دار، و با کمک 573000 کارکن فامیلی بدون مزد (77 درصد مرد) عمدتاً روی زمین خودشان کار می کردند. سهم کارکنان فامیلی بدون مزد در تولید کشاورزی 20 درصد بود اما در اشتغال شهری 2.1 درصد. کار فامیلی بدون مزد پدیده ای مخصوص روستاهای ایران بود.

با توجه به سلطه مناسبات تولید سرمایه داری در اقتصاد کشاورزی، 61 درصد از کلیه بهره برداریهای کشاورزی توسط کار خانوادگی (خرده بورژوازی) بود، 33 درصد برعهده سرمایه داران خرد و تنها 5 درصد برعهده کارکنان مزدبگیر بود. به همین ترتیب: 51 درصد از کل بهره برداریها، هیچ محصولی را نمی‌فروختند، 27 درصد نیمی از محصول خود را میفروختند، و تنها 22 درصد بیش از نیمی از محصولشان را میفروختند. فقط یک درصد از تمام واحدهای بهره برداری واحدهای بزرگ کشاورزی (50 هکتار یا بیشتر) بود، اینان 97 درصد از فروش نیمی از محصولات خود را به بازار گزارش دادند.

بخش کشاورزی در سال 1353، به دهقانان با کار خانوادگی تعلق داشت. آن ها برای مصرف تولید می کردند تا مبادله! این شیوه تولید خرده کالایی با کشاورزی تجاری رو به رشد در اقتصاد روستایی همزیستی داشت. اصلاحات ارضی زمین های کشاورزی را بین 1.9 میلیون زارع صاحب نسق تقسیم کرد. 64.4 درصد از این زمین ها کمتر از 1.5 هکتار بود، که بیش از 14.8 درصد زمین های کشاورزی ایران می شد. مساحت زمین مورد نیاز برای یک خانوار پنج نفره 7 هکتار برآورد شده بود. چون زمین های تقسیم شده مخارج را تأمین نمی کرد، برخی از اعضای خانواده به سایر واحدهای تولید بزرگ کشاورزی می رفتند که به کار رانندگی (مردان)، قالیبافی (زنان) مشغول می شدند. راهکار دیگر مهاجرت دایم یا موقت به شهر بود.

بالغ بر 17.3 درصد بهره برداری های روستایی در سال 1353 بین 5 تا 10 هکتار بود. تقریباً تمامی گروه نخست و بسیاری از افراد گروه دوم، قشر دهقانان فقیر ایران را تشکیل می دادند. مالکان زمین های بین 10 تا 50 هکتار، به طور متوسط 17.5 هکتار، یا دو برابر حداقل نیاز معیشتی شان زمین داشتند. از میان آن ها 44 درصد صرفاً از نیروی کار خانوادگی و 48 درصد عمدتاً از کار فامیلی بهره می بردند. تنها هفت درصد می توانستند فعالیت شان را با کارگران مزدبگیر انجام دهند. اینان یا دهقانان میان حال نامیده می شدند یا کشاورزان سرمایه دار!

بهره برداری های بیش از 50 هکتار فقط 1 درصد واحدهای زراعی ایران را تشکیل می داد، و بیش از 22 درصد زمین های زراعی را در اختیار داشت. اینان دهقانان مرفه بودند. هر بهره برداری به طور متوسط 13.5 هکتار زمین داشت. اندازه کوچک بهره برداری ها نشان می دهد که بیشتر خانواده های کشاورز، نمی توانستند برای امرار معاش صرفاً به زمین شان تکیه کنند و مجبور بودند برای جبران کمبود درآمد از زمین شان کار دیگری کنند. از همه مهمتر، این نیاز باعث مهاجرت به شهرها شد. برخلاف این، دهقانان فقیر، دهقانانی بودند که واحدهای بزرگ داشتند و به سرمایه داران کشاورزی معروف بودند.

در سال 1355، مناسبات سرمایه داری 33.4 درصد اشتغال در مناطق روستایی ایران را دربرمی گرفت. مستخدمان دولت تنها 5.7 درصد نیروی کار روستایی را شامل می شدند. در اقتصاد روستایی 40 هزار و 100 سرمایه‌دار، 1.5 میلیون کارگر، و 134 هزار کارکن طبقه متوسط (مدیران و افراد حرفه ای و فنی) در استخدام داشتند. به عبارت دیگر به ازای هر سرمایه دار 38.2 درصد کارکن مزدبگیر و حقوق بگیر بود. در قیاس با شهر 10.9 نفر، میزان بالایی برای اقتصاد روستایی بود. این اختلاف به طرز چشمگیری در سال های 1365 و 1375 به دلایلی چند کاهش یافت: نخست، بسیاری از طرح های زیربنایی در بخش ساختمان پس از انقلاب تعطیل شد؛ دوم، بسیاری از شرکت های بزرگ که قبل از انقلاب خصوصی بودند، یا ملی شدند، یا به دولت ملحق و یا به بنیادهای فراملی منتقل شدند ؛ سوم، توسعه شهری (البته فقط گسترش محدوده شهری) برخی از فعالیت های شرکت ها را به داخل شهر آورد. برای همین تعداد کارکنان به ازای هر سرمایه دار در اقتصاد شهری و روستایی تغییر یافت.

کشاورزی در سال 1355، 67 درصد سرمایه داران روستایی و تنها 36 درصد طبقه کارگر روستایی را شامل می شد. بیش از یک سوم کارگران روستایی کارگران ساختمانی محسوب می شدند. بدیهی است که تمامی آن ها برای روستاییان ساختمان نمی ساختند. دولت نقش مستقیم محدودی در اشتغال روستایی در مقایسه با شهری داشت. کارکنان طبقه کارگر دولت حدود 126 هزار نفر، که فقط 2.7 درصد آن نیروی کار روستایی بود. دولت 79 هزار کارگزار سیاسی (ازجمله 43 هزار نیروی مسلح) در اقتصاد روستایی در قیاس با 652 هزار در اقتصاد شهری استخدام کرده بود. تنها 16 درصد از فعالیت های دولت و 11 درصد از کارگزاران سیاسی در روستاها فعالیت می کردند. باقی در شهرها بودند.

پس از انقلاب:

در سال 1365 مناسبات سرمایه داری خصوصی، در هر دو منطقه (شهری و روستایی) دچار انقباض شد. تعداد مزد و حقوق بگیران در شهر و روستا کاهش یافت، در حالی که دامنه فعالیت های دولت در اقتصاد و تعداد افراد در فعالیت های خرده کالایی افزایش یافت. از این رو تعدادی که برای سرمایه داری خصوصی در روستاها کار می کردند از 33.4درصد به 18.6 (1.6 میلیون نفر به 900 هزار نفر) کاهش یافت. اما سرمایه داری شهری 45 درصد و در اقتصاد روستایی به سه برابر افزایش یافت. تعداد مستخدمین سرمایه داران در روستا به 5.9 مزد و حقوق بگیر رسید. تقریباً سه چهارم (72 درصد) سرمایه داران روستایی به کار کشاورزی مشغول بودند. این روند را در اقتصاد شهری پرولترزدایی می گوییم و در اقتصاد روستایی دهقانی شدن کشاورزی! چرا که بخش مهمی از طبقه کارگر روستایی به دهقانان (کارکنان مستقل) جدید تبدیل شدند.

در سال های نخست انقلاب، حدود 800 هزار هکتار از زمین های مرغوب کشاورزی (6 درصد کل) توسط دهقانان مصادره شد، و حدود 100 هزار هکتار از زمین های دولتی در بین دهقانان توزیع شد. علاوه بر این، جهاد سازندگی و دستگاه های مختلف دولتی درگیر در توسعه روستایی تلاش شان را بر تشویق کارفرمایان کوچک کشاورزی و تولید خرده کالایی متمرکز کردند.

در سال 1367 واحدهای زراعی کمتر از پنج هکتار 66.1 درصد بود (در سال 1355، 64.4). با وجود این که تعداد بیشتری از دهقانان زمیندار شدند، اما میانگین زمین ها 1.5 هکتار بود که نسب به قبل از انقلاب تغییری نداشت. علت این که تعداد زیادی زمین دار شدن این است که زمین های بیش از 50 هکتار را بین آن ها تقسیم کردند. بنابراین با افول سرمایه داری خصوصی در فعالیت های اقتصادی، سهم تولید خرده کالایی شدیداً افزایش یافت. در سال 1355 سهم تولید خرده کالایی 60 درصد بود و در سال 1365 این سهم به 64.4 درصد رسیده بود. در سال 1365 سهم نسبی دولت در اشتغال شهری و روستایی به ترتیب 43.6 درصد و 17 درصد از اشتغال کل (در سال 1355، 34.2 شهری، 5.7 روستایی) افزایش یافت./

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید