نگاه هیجانی و عقلانی به قرعهکشی جام جهانی فوتبال
اعظم شیرویی - دکترای جامعهشناسی ورزشی
چند روز از قرعهکشی جام جهانی فوتبال میگذرد و فضای رسانهای و مجازی پر شده است از نظرات هیجانی، تمسخر و ناامیدی درباره همگروهی ایران با تیمهای قدرتمند جهانی. با همه این تفاسیر من از این قرعه به عنوان یک هوادار خوشحالم و اگر بخواهیم در مورد کیفیت حریفان ایران در جام جهانی ۲۰۱۸ صحبت کنیم، بدون شک ایران در گروهی قرار گرفته است که حریفان با کلاس خوب جهانی در آن حضور دارند و این موضوع میتواند برای ما جذاب باشد و آرزوی چندین ساله هواداران فوتبال را برآورده کند که دوست داشتند فوتبال ما با تیمهای مطرح اروپایی بازی کند که همیشه به دلایل فراوان (اقتصادی و سیاسی) برآورده نمیشد .
در نگاه مطالبهمحور به جامعه، باید دو نوع بینش و در واقع دو نوع جامعه را از هم تفکیک داد؛ یکی جامعهی عقلانی است که تمام تصمیمهای آن مبتنی بر عقلانیت است و در یک برنامهی منسجم و کامل قرار دارد. جامعهی عقلانی برای رسیدن به هدف، مبدأ و مقصد تعیین میکند و تا زمانی که مبدأ به مقصد تبدیل نشده است از حرکت باز نمیایستد. اما در مقابل جامعهی عقلانی، جامعهی هیجانی قرار دارد، جامعهای که برای رسیدن به هدف نه تنها مسیری مشخص ندارد بلکه اصل هدف نیز در آن مشخص نیست و تصویر روشنی برای مردم و حتی خود مطالبهگران وجود ندارد، در چنین جامعهای نه عقلانیت بلکه احساس مبنای تصمیمگیری است و همانطور که در زمان کوتاه و با یک چشم برهم زدن شکل میگیرد، در یک چشم برهم زدن هم ناپدید میشود.
اگر دقیق بنگریم و بدون تعصب قضاوت کنیم و فاکتورهای جامعه عقلانی را در نظر بگیریم، مشاهده میکنیم که جامعهی ما نمیتواند یک جامعهی عقلانی باشد بلکه جامعهی ما بیشتر یک جامعهی هیجانی است، شاید ظهور و بروز فضای مجازی و گسترش آن درک جامعهی هیجانی ما را بیشتر قابل لمس کرده باشد. کافی است که در سطح جامعه مسألهای پیش بیاید؛ به سرعت شاهد هزاران مطالب در صفحات مجازی در مورد آن مسأله خواهیم بود، هشتگهای فراوان، تشکیل کمپینها و گروههای مختلف آنچنان در یک مدت کوتاه شکل میگیرد که گویا در پشت این مسائل عقل طولانی نهفته است ولی با گذشت مدتزمانی اندک که تمامی اقدامات و مطالبات به فراموشی سپرده میشود به این رفتار برگرفته از هیجان پیشتر پی میبریم، انگار که هیچ مسألهای اتفاق نیفتاده بوده است.
یکی از نهادهایی که واکنشهای هیجانی در آن زیاد دیده میشود نهاد ورزش است. بعداز قرعهکشی جام جهانی چه در بین مردم عادی و چه در بین دستاندرکاران ورزش در تلویزیون، آگاهانه این هیجانات را مشاهده کردیم.
نظریهپرداز جامعهشناس «وبر» معتقد است عقلانیت، مدرنیته را بوجود میآورد و روابط اجتماعی بر پایه دانش فنی بسیار مؤثرتر و اصولیتر سازمان مییابد تا اصول اخلاقی و سیاسی. همچنین وبر معتقد است این روند مدرنیته و بورکراتیزه شده؛ انسان را موجودی مأیوس میسازد و در قفس آهنین محبوس میکند. با توجه به نقد آقای ریچارد در کتاب «نظریههای انتقادی در ورزش»، ورزش همانند هنرهای نمایشی دارای عنصر حرکت، خلاقیت و ابتکار است؛ عنصری که نقطه مقابل بعد عقلی و بورکراسی هنرهای زیباست و اگر ما پدیده اجتماعی فوتبال را یک جامعه کوچکشده مدرن بدانیم با اینکه علم و عقلانیت در آن نقش مهمی ایفا میکند ولی هیچوقت این بازی خودش را در قفس آهنین اسیر سیستم نمیداند. دلایلی مثل پیش بینیناپذیر بودن و دخیل بودن شانس در برخی از مسابقات باعث شده است که فوتبال یکی از هیجانانگیزترین ورزشهای دنیا باشد که خود این دلایل به جنبه زیباشناختی آن در کنار مسائل اقتصادی و سیاسی میافزاید. ولی اینبار اکثر مردم و کارشناسان ما مثل مسابقات مهم جهانی ورزشی دیگر، ۶ ماه قبل از بازی خود را در یک جامعه هیجانی اسیر عقلانیت میبینند، درحالیکه ذات بازی فوتبال اسیر سیستم مدرن نیست و در یک لحظه همه پیشبینیهای روی کاغذ و رنکینگ جهانی را بهم میزند.
با توجه به شناختی که از آقای کیروش داریم و با توجه به شرایطی که تیم ملی و بازیکنان در ۷ سال گذشته داشتهاند، در این تیم امتیازهایی وجود دارد که در هیچ دورهای در تیم ملیمان وجود نداشته است. این تیم بازیکنان متنوعی دارد. در هر پست ۲ یا ۳ بازیکن هستند که برای بدست آوردن جایگاه ثابت رقابت میکنند و سطح این بازیکنان بسیار نزدیک به هم است.
ما باید از این بازیها لذت ببریم و یک نمایش خوب از فوتبال خودمان ارائه دهیم. ما به تواناییهای آقای کیروش اطمینان داریم و نمیخواهیم با امیدهایمان وداع کنیم. ما به تیم ملی ایران و ستارههای در حال رشدش اعتماد داریم و مطمئنا اگر تیم ملی در جام جهانی شانسی برای صعود داشته باشد قبل از همهی مربیان و کارشناسانی که در ایران حضور دارند، کیروش راههای عملی شدن آن شانس را پیدا میکند. میدانیم همه به روسیه خواهند آمد تا بهترین باشند، ما در کنار کیروش سرشار از امید هستیم و این امید در حالی است که فوتبال داخلی ما با مشکلات ساختاری بسیاری روبروست..
چرا باید پیش از این ماراتن بزرگ همهچیز را ببازیم؟ بیایم ـ همه کسانی که این ورزش را دوست دارند و به آن عشق میورزند (رسانه، مردم ،کارشناسان و مسئولین) ـ به این مسیر سخت به عنوان بستری برای تولید و بازتولید سرمایه اجتماعی بنگریم و از این مسابقات لذت ببریم. ما باید از این پدیده بزرگ اجتماعی قرن حاضر کمک بگیریم تا امید و شادی را برای مردمی که خستهتر از همیشه هستند فراهم کنیم و با این هیجانات، تمسخر و ناامیدی حال و روزشان را خراب نکنیم.
منبع: فرهنگستان فوتبال
دیدگاه تان را بنویسید